با گم شدن صدای مردم جامعه خشن‌تر می‌شود / نادیده گرفته شدن زن در رسانه ملی

یک جامعه‌شناس به خبرآنلاین گفت: زن‌ها به صورت رسمی در رسانه­ ملی نادیده گرفته می‌شوند. زن واقعا در جامعه­ ما انکار می‌شود و وجود ندارد، این خودش نوعی خشونت است. بگذریم از اینکه در گزینش­‌های اداری و گزینش برای انتخابات و کاندید شدن، تبعیض­‌ها و سختی­‌ها در مورد زن‌­ها خیلی بیشتر است. من معتقدم حاکمیت بسیار عقب­‌تر از مردم و جامعه است و بیشتر خشونت‌ها هم به‌صورت تبعیض­‌های قانونی و اجتماعی است.

آیدا صالحی: ۲۷ آذر، ۱۸ دسامبر ، روز جهانی عاری از خشونت و افراطی‌گری است. در سال ۹۳ که کنفرانس دو روزه خشونت و افراطی‌گری سازمان ملل در تهران برگزار شد رئیس جمهور وقت، حسن روحانی پیشنهاد داد هر ساله این تاریخ را به عنوان روز «جهانی عاری از خشونت و افراطی‌گری» اعلام کنند. این پیشنهاد با رای قاطع کشورهای عضو و تنها یک رای منفی اسرائیل ثبت شد. هشت سال از ثبت این روز جهانی به پیشنهاد ایران می‌گذرد اما در ماه‌های اخیر خشونت و آشوب تصویری از ایران است که به جهانیان مخابره می‌شود. در چند ماه اخیر انتشار تصاویر دلخراش از پخش خبر سانحه‌ی تروریستی شیراز در شبکه‌ی پویا که مخصوص کودکان است تا انتشار تصاویر حساس در شبکه‌های مجازی که در قلب آدم سنگینی می‌کند به وفور دیده می‌شود. از شرایط حساس این روزها که گذر کنیم تازه با مشکلات روانی افراد رو به رو خواهیم شد. این روزها به‌طور ملموس شاهدیم که انباشت خشم باعث بروز رفتارهای ناهنجار گرایانه می‌شود و تاثیر این رفتارها بر روان جوامع و انحلال آرامش قابل مشاهده است و با یک گفتگوی ساده متوجه می‌شوید که مردم دیگر آن انرژی را برای انجام کارهای روزمره ندارند. خشونت طیف گوناگونی دارد از ضرب و جرح فردی تا به وجود آمدن گروه‌های هولناک مانند داعش که رحمی ندارند و با انتشار محتوا بصری باعث بروز مشکلات روانی می‌شوند. «تعصب» به عنوان دیکتاتوری درونی، در هر فرد به‌طور بالقوه وجود دارد و عوامل مختلفی از جمله اقتصادی، روانی و اجتماعی در پدیدار شدن تعصب به‌شکل خشونت موثر است. مناسبات قدرت در جهان کنونی خشونت‌افزا است و افراطی‌گری از آن بازتولید می‌شود.

درهمین‌باره دکتر نیره توکلی، جامعه‌شناس و پژوهشگر مطالعات زنان به خبرآنلاین می‌گوید: «خشونت به طور کلی یک دور باطل است که از یک نقطه شروع می‌شود و همه را در بر می‌گیرد. هر عملی یک عکس‌العملی دارد. تمام کسانی‌که در این عرصه حضور دارند تحت تاثیر قرار می‌گیرند. بعضی در مقام قربانی و بعضی در مقام سرکوب کننده.»

در ادامه مشروح گفتوگو آماده است.

با گم شدن صدای مردم جامعه خشن‌تر می‌شود / نادیده گرفته شدن زن در رسانه ملی

چه شد که شعاری مثل زن، زندگی، آزادی و به طوری کلی مطالبات زنان به شعارهای ناآرامی‌های اخیر ایران راه یافت؟

من سال‌هاست که گفتم افکار عمومی بدنه مردم ایران و به خصوص طبقه متوسط شهری و حتی روستایی خیلی وقت است که از برخوردهای خشن سنتی با زن‌ها فاصله گرفته است. اگر ما مردم کوچه و خیابان و بازار را با مردم کشورهایی مثل افغانستان و کشورهای عربی و ترکیه آن چیزی که در سریال‌ها می‌بینیم، مقایسه کنیم واقعا حمایت‌گری اجتماعی از زن‌ها از طرف مردم ما خیلی بیشتر است. مردم ما به خصوص طبقه متوسط فرهیخته‌تر عمل می‌کنند. سال‌هاست به تبعیض‌های جنسیتی در مورد زن و مرد حساس است. شما مثلا این تعداد فرزندان دختری که فرستاده می‌شوند و در دانشگاه درس می‌خوانند و کلاس‌های مختلف می‌روند، در ۹۰ درصد موارد خانواده‌ها پشت‌شان هستند. برخوردها در خیابان هم بیشتر برخورد حمایتی است و ما این را از طرف مردم شاهدیم.

واکنش‌ها از سوی حاکمیت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من معتقدم حاکمیت بسیار عقب‌تر از مردم و جامعه است و بیشتر خشونت‌ها هم به صورت تبعیض‌های قانونی و اجتماعی است. اصلا وجود زن‌ها به صورت رسمی در رسانه ملی نادیده گرفته می‌شود. زن واقعا در جامعه ما انکار می‌شود و وجود ندارد. این خودش نوعی خشونت است. بگذریم از اینکه در گزینش‌های اداری و گزینش برای انتخابات و کاندید شدن، تبعیض‌ها و سختی‌ها در مورد زن‌ها خیلی بیشتر است. این‌ها خشونت به شمار می‌آید بنابراین جواب این است که جامعه ایران ، جامعه بالغ‌تری است به نسبت آن قوانین و برخوردهای رسمی که از جانب حاکمیت اجرا می‌شود. و می‌شود گفت که حاکمیت خشونت بیشتری اعمال می‌کند تا مردم.

چگونه در ایران بستری برای گفت‌وگو و جلوگیری از راه حل‌های خشونت آمیز ایجاد شود ؟

ما هم اکنون دسترسی به رسانه‌ها و فضای آزاد نداریم که بتوانیم نظرات همگان را منعکس کنیم و امکان گفتوگو را هم نداریم. هنگامی که فرصت بحث منطقی و گفت‌وگوی ساده در کشور وجود ندارد در چنین فضایی خشونت ایجاد می‌شود. باید آرای مختلف و صداهای متفاوت از رسانه‌ها شنیده شود. مردم سال‌ها مطالبات مشروع و منطقی داشتند و خواهان اصلاحات بودند. صدای مردم گم شده، مسلم است با گم شدن صدای مردم فضای جامعه خشن‌تر می‌شود. خشونت به صورت سیستماتیک وجود دارد اما در مورد زنان بیشتر بروز می‌کند. زیرا به صورت سنتی همواره زن‌ها در دریافت مطالبات‌شان با افترا ، مسائل ناموسی ، خطاب‌های نامناسب و توهین روبه‌رو می‌شوند.

به مسائل ناموسی اشاره کردید ، جمعه ۱۱ اذر در شهر اهواز پدری دخترش را به خاطر مسائل ناموسی به قتل رساند ، این خبر علیرغم اهمیتی که داشت در رسانه‌ها و افکار عمومی دیده نشد ، ارزیابی شما چیست؟

ایرانی‌ها مشهورند به اینکه طرفدار خشونت نیستند و خواستار صلح و آزادی‌اند. مگر اینکه به سمت خشونت سوق داده شوند. ما هم‌اکنون در فضایی قرار داریم که اعتراضات جمعی وجود دارد و رسانه‌ها انتخاب می‌کنند که چه چیزی گفته شود. هیچکس نباید این مسائل را نادیده بگیرد. مثلا نظام‌های سلطه بین‌المللی فقط بر طبل یک سری مسائل می‌کوبند، آنها نسبت به مطالبات زنان و خشونت‌های خانگی که به صورت مستمر وجود دارد، بی توجه‌اند .

شما به عنوان پژوهشگر حوزه زنان خشونت علیه زنان در ایران را چگونه می‌بینید ؟

خشونت جنسی در جنگ‌ها و از طرف حکومت‌ها چه فیزیکی و چه روانی به صورت توهین و ناامید کردن به سمت کسانی که خواستار دادخواهی‌اند شکل می‌گیرد. خشونت و افراطی گری نتیجه پخش کردن ناامیدی است. ما اصلا نباید اشتباه فکر کنیم که فقط از سمت حکومت‌گران است؛ بیشتر مردان با فرهنگ عقب مانده که حاصل قرون گذشته بوده این‌ها را حق مسلم خود می‌دادند . مردان وقتی خبری فاش می‌شود القاب زشت می‌دهند به کسانی که موضوع را فاش کردند و باید کسانی که خودشان ادعای روشنفکری دارند، ادعای آزادیخواهی دارند در این موارد کمی هم به واکنشهای خودشان بیاندیشند.

مصادیقی از این خشونتها دارید ؟

ببینید من خود شاهد بودم که در یک برنامه ورزشی فردی تعریف می‌کرد که فرهنگ جوانمردی از بین رفته است دیگر مردان جلوتر از زنان خود راه نمی‌روند. یعنی مردی به هیچ وجه اجازه ندهد که همسر خود جلوتر از خودش راه برود و همیشه زن‌ها باید عقب‌تر بایستند. به هر حال ما نمونه‌های میبینیم اما دیگر صدای غالب نیستند. امکان اینکه اصلاحاتی صورت بگیرد باید وجود داشته باشد. ما همگی سوار یک قایق هستیم و اگر قایق غرق شود همه آسیب میبینیم.

با گم شدن صدای مردم جامعه خشن‌تر می‌شود / نادیده گرفته شدن زن در رسانه ملی

افراد در شبکه‌های اجتماعی خشونت را بیشتر از فضای عمومی نشان می‌دهند، علت آن چیست ؟

اول اینکه به هرحال آمار دقیقی موجود نیست. از الگوهای سنتی است که زن‌ها باید ساکت باشند، حرفی نزند و هر خطایی کنند اولین نسبتی که به آن‌ها داده می‌شود القاب ناپسند است. این مسئله‌ای است که ما حتی در رانندگی یا هر موقعیت دیگری با آن مواجه‌ایم. معمولا به زن‌ها خیلی زود توهین می‌کنند. اکنون این مسئله رو به بهبود است ولی در فضای مجازی سبک خشونت آدم‌ها متفاوت است زیرا در واقع به صورت فیزیکی جوابگویی وجود ندارد. هویت ناشناسی دارند، می‌توانند راحت‌تر عقبگرد کنند.

چرا در شبکه‌های اجتماعی زنان بیشتر مورد خشونت قرار می‌گیرند ؟

من نمی‌گویم که بیشتر مورد خشونت قرار می‌گیرند . به این دلیل که زن‌ها به صورت سنتی خیلی ساکت و غیر معترض‌اند ؛ زن خوب کسی معرفی می‌شود که مخالفت نکند حالا وقتی که مخالفت می‌کند یا عقیدهای را می‌گوید مثلا در جنبش میتو یا در شکایت از تعرض‌ها افشاگری می‌کند ، خیلی زود همان نسبت‌های قدیمی داده می‌شود. هرگاه زنی جواب رد و منفی داده است یا از ابتدا خواسته محکم کاری کند که جلوی نظر اشتباه و بد کسی را بگیرد بلافاصله با عجیب‌ترین برخوردها مواجه شده است. اینها به هر حال مسئله‌های فرهنگی است که به صورت سنتی بوده و حالا در فضای مجازی هم به طریقی متفاوت نشان پیدا می‌کند. برخوردهای لفظی شدیدتری با زن‌ها در فضای مجازی صورت می‌گیرد که بر اساس الگوهای قدیمی است که زن‌ها باید سازش‌کارتر، آروم‌تر و بی سروصداتر باشند.

خانم دکتر، با توجه به احکام اعدام که اخیرا اجرا شد؛ گفته می شود این اعدام ها می تواند در باز تولید چرخه ی خشونت موثر باشد با این تفاسیر، این اعدام های متوالی در برانگیختن خشم افکار عمومی چه اثری دارد؟

مسلما این اعدام‌ها نادرست است. زیرا ما شاهد این هستیم که پرونده‌های قضایی سالها طول می‌کشد که بررسی شود و عملا هیچ حکمی هم چه خوب و چه بد گاهی صادر نمی‌شود، تعدادی پرونده است که سال‌ها به‌هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسد اما چطور ممکن است یک پرونده در عرض مدت کوتاه به چنین نتایج قاطعی می‌رسد. بدون اینکه دادگاه‌های علنی وجود داشته باشد و وکلای شناخته شده‌ای دفاع کنند. مسلما این هم جزیی از فرهنگ خشونت است.

رسانه‌ها در دنیا چگونه رفتارهای خشونت آمیز را به مردم القا میکنند؟

در دنیای امروز رسانه‌ها مردم را به سمت جنگ‌طلبی سوق می‌دهند و کشته شدن در جنگ را مقدس می‌شمارند. این یک نوع فرهنگ خشونت است . تبلیغ می‌شود که جان‌های مردم در راه هدف‌های حکومت‌ها که منافع یک طبقه خاص را تامین می‌کند، بی ارزش است. فرهنگ غربی تبلیغ می‌کند که منافع آمریکا در کل جهان مقدس شمرده شود و موفق هم شده است. در کشور ما آرمان‌گرایی سرکوب شده و نمونه‌های خوب از بین رفته است و مدام چرخه خشونت ادامه پیدا می‌کند.

بیشتر بخوانید:

دختران دانش‌آموز دچار خشم هستند/ دانش‌آموز متوسطه اول هم به مهاجرت فکر می‌کند/ دهه هشتادی‌ها فرزندان نسلِ معترضان خاموش‌اند

درحال فروپاشی اجتماعی هستیم/ چطور از دانشجو می‌خواهیم با ادب و احترام اعتراض کند؟/ اگر اعتراض دهه هشتادی‌ها دیده نشود...

۲۳۳۲۳۳

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1707988

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • هما IR ۱۰:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۷
    7 7
    متاسفانه زنها نه تنها انکار می شوند بلکه حتی وجودشان بعنوان یک تهدید قلمداد می شود. بنده دکتری وزارت علوم هستم چندین بار برای استخدام هیئت علمی درخواست دادم و هر بار رد شدم. یک علت مهم برای رد درخواست بنده این است که زن مجرد هستم. تلویحا گفته شد که مجرد بودن هیئت علمی زن تهدیدی برای ارزشها و تبلیغات حاکم بر دانشگاه است
    • آقای محترم IR ۱۲:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۷
      13 11
      به نظرم من زنان و دختران ایرانی دو دسته کلی هستند. یک دسته زنان و دخترانی که واقعا مظلوم هستند و هم از سمت خانه و خانواده حقوق شون پایمال میشه و هم از سمت حاکمیت. و دسته دیگر زنان و دخترانی عمدتاً بالاشهری و دانشگاه رفته هستند که به لطف زحمت دیگران (شوهر یا پدر) کاملا در رفاه هستند و نهایت دغدغه شون روسری داشتن یا نداشتن هست. دسته اول که گفتم مظلوم هستند حتی در خانه هم جرات اعتراض ندارند چه برسد به خیابان. حال و توانش را هم ندارند و مجبورند هم در خانه و هم سر کار زحمت بکشند و وقتی هم برای اعتراض ندارند و کم هم نیستند. دسته دوم جماعت همیشه طلبکاری هستند که دنیا را هم بهشون بدهی بازهم شاکی هستند و در خیابان دنبال عکس گرفتن برای شبکه اجتماعی شون هستند. ای کاش صدای اعتراض جماعت ساکت را میشنیدم. نه جماعت راحت طلب همیشه مدعی را
  • بنده خدا IR ۱۱:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۷
    10 6
    این جامعه شناس اشتباه می کنه. اونقدری که به زن تو ایران امتیاز و بها دادن فکر نکنم جای دیگه داده باشن. فقط مساله حجابه که اونم با عرف جامعه در حال تغییره.
    • IR ۱۴:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۷
      3 4
      دیه؟ارثیه؟کودک همسری؟در ایران به زن ها بها داده نمیشد و الانم کم کم دارن به مردا بها نمیدن با اقتصاد و دلار گران
  • حسین IR ۱۱:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۷
    8 8
    باسلام خدمت دوستان با تشکر از اظهار نظر آزادانه خانم دکتر و انتشار آزادانه خبرآنلاین مطالبی به نظرم رسید که دوست دارم با شما در میان بگذارم: 1-خانم دکتر نیره توکلی،تحصیلات خود را در همین جامعه و حکومت خشن تا سطح جامعه‌شناسی و پژوهشگری مطالعات زنان ادامه دادند که حق آزادی زنان را نادیده گرفته و در حقشان ظلم می کند. 2- خانم دکتر توکلی به راحتی اظهار نظر می کنند و در حیطه های قضائی و جنائی هم صاحب نظر می شوند. خبرگزاری شما هم به راحتی آن را منتشر می کند. اگر آزادی این نیست پس چیست؟ 3- با نگاهی به آمار سازمان های بین المللی و نه داخلی ، وضعیت آزادی زنان در قبل و بعد از انقلاب ایران را مقایسه کرده و با وجدان خودتان در مورد حقوق زنان قضاوت کنید. 4-با نگاهی به همان آمار سازمان های جهانی حتی سازمان های دولتی ایالات متحده، وضعیت آزادی و نحوه رفتار و خشونت با زنان را در ایران و آمریکا مقایسه و با همان وجدان بیدار قضاوت کنید. 5- بانوان اروپایی و غربی مکرر اظهار میکنند: زن در غرب به کالایی تجاری برای سوددهی شرکتها و لذت مردان و تخلیه خشونت جامعه تبدیل شده است.
  • IR ۱۳:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۷
    3 3
    نظرات را درج کن