*نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک که هر سال همین موقع یعنی در سپتامبر برگزار می شود، حادثه پر سر و صدایی است اما معلوم نیست به همین اندازه باخاصیت باشد.
*همین گردهمایی سالانه هم روز به روز در حال بیخاصیتتر شدن است و در چند سال گذشته عملا جز اینکه محلی برای شنیدن سخنرانیهای انشاوار از جانب سیاستمدارانی نه چندان خوش فکر باشد، ویژگی دیگری نداشته است.
*سازمان ملل به طور کلی و مجمع عمومی آن به طور خاص، با سرعت به سمت تبدیل شدن به مکانی تشریفاتی که سیاستهای خود را «به فرموده» تنظیم میکند، در حال حرکت است و شاید حتی بدتر از این، به نوعی ابزار مخدر در روابط بین الملل تبدیل شده که حس مشارکت جویی کشورها را ارضا میکند بی آنکه حقیقتا امکانی برای مشارکت واقعی در تصمیم گیریهای مهم بینالمللی در اختیار آنها بگذارد.
* مهم ترین مسئله این است که مجمع عمومی به جای آنکه محلی باشد برای تشخیص مسائل اصلی جامعه بین المللی و بعد بحث آزادانه درباره ریشه ها و راه حل های آنها، به نوعی ابزار مسئله سازی کاذب تبدیل شده است. به عنوان نمونه، تکرار پی در پی عباراتی عموما مشابه و کلیشهای درباره ایران در سخنرانیهای مقام هایی که داوطلب سخن گفتن در این مجمع شدهاند، تلاشی است برای جا انداختن این ذهنیت که ایران برای همه جهان یک دغدغه و مسئله مهم است و نگرانی درباره آن به یک یا چند کشور خاص اختصاص ندارد. این نوع طرح مسئله، دقیقا همان چیزی است که اسراییلیها برای پوشاندن هراس خود از رویارویی با ایران به آن نیاز دارند؛ یعنی طرح موضوع ایران به مثابه تهدیدی جهانی و بعد اعلام اینکه اسراییل نباید در رویارویی با این تهدید تنها بماند و همگان باید در پروژه مقابله با آن شریک شوند. اگرچه امسال، سردادن سخنرانی های پر حرارت درباره ایران چندان رونقی نداشت اما باز هم می شد دید که برخی کشورها مایلند نگاه ها را هر چه بیشتر به سمت آنچه «مسئله ایران» می خوانند متمرکز کنند آن هم با این هدف که برخی امور دیگر -که به نظر آنها بسیار ناخوشایند می آید- از نظرها دور بماند و جلب توجه نکند. این مسئله سازی ها عمدتا با این هدف انجام می شود که «مسائل اصلی» پنهان بماند.
* روشن است که مجمع عمومی جایی برای بحث درباره مسئلههای اصلی جامعه جهانی نیست.
/29217
نظر شما