۱۰ نفر
۷ آبان ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۵
وقتی‌که اصفهان خاک و کاشان نابود می‌شود

تصور جهان آینده -چه ویرانیِ رؤیاهای مدرن و چه شکوفایی آن‌- یکی از دستمایه‌های رمان، فیلم و سریال‌های جهانی است؛ اما تا آنجا که می‌دانم در رمان فارسی اثری با محوریت آینده ایران در ۶۰- ۵۰ سال آینده خلق نشده است، به‌جز «شهرهای منهدم شده» نوشته «جهانگیر شهلایی».

شهرهای منهدم شده روایت شهرهای ایران است پس از فجایع زیست‌محیطی که جهان را دربرمی گیرد، ایران نیز بخشی از این فاجعه جهانی است و شهرهای تاریخی‌اش یک‌به‌یک نابود می‌شود و شهرهای جدیدی پس از ویرانی‌ها سربلند می‌کنند، اصفهان و شیراز و کاشان با خاک یکسان شده و شهرهایی با ساختار قدرت، ارتباط اجتماعی و رسانه‌ای متفاوت پایه‌ریزی می شوند.

ایرانیان در این آینده به دو بخش تقسیم می‌شوند، یک سو مردمانی که در زیستگاه‌های غیررسمی بدون هیچ امکاناتی و با حداقل‌ها زندگی اشتراکی دارند و ‌سوی دیگر عده‌ای توانسته‌اند خودشان را بالا کشیده و در «خلد برین» (شهرهای جدید) زیر گنبدهای شیشه‌ای زندگی نرمال داشته باشند.

این‌گونه زیست و زیستن، آدم‌هایی با جهان‌های متفاوت را ساخته است که نویسنده در چند داستان جدا اما در یک پیکره واحد، آن را روایت می‌کند.

رمان یک اثر روانکاوانه است که نسبت انسان در موقعیت‌های تازه را بررسی می‌کند. آدم‌ها دو دسته‌اند، آنان که جنگجو می‌شوند و آنان که با شرایط خو می‌گیرند، آنانی که حذف را می‌پذیرند و آنان که بر سر آرمان‌ها تا آخر می‌مانند و آنگاه جان می‌دهند.

رمان روند تخریب و ویرانی و از بین رفتن شهرهایی چون اصفهان و کاشان را با قصه‌ها و شخصیت‌ها بیان می‌کند، آنان که به دنبال احیای زندگی و تاریخ هستند، ایستاده‌اند تا این شهرها ویران نشوند و باقی بمانند و مأمورانی که فقط مأموریتشان را می‌بینند و با احترام به تاریخ چیزی که ارزش حفظ با شرایط جدید را دارد، حفظ می‌کنند و آنچه باید نابود شود را به دست طوفان حوادث می‌سپارند.

مسئله محوری رمان یعنی زندگی پس از ویرانی، نکته‌ای قابل‌تأمل است؛ چراکه شکننده بودن زندگی مدرن برای ساکنان زمین که در کشورهای توسعه یافته یا درحال‌توسعه زندگی می‌کنند، امری قطعی و حتمی نیست، ما تصوری از ویرانی نداریم، حتی تصورمان بدون تاریخ و گذشته است و بنظرمان می‌رسد این امکانات که حاصل علم و توسعه است، همیشه بوده و خواهد بود؛ حال‌آنکه واقعیت ماجرا این است که زیست و زندگی ما هر روز در حال تهدید است و آنچه امروز داریم می‌تواند با تلنگری خُرد شده، از بین برود. این تلنگر می‌تواند یک جنگ تمام‌عیار با خرج بمب‌های اتمی باشد و یا نابودی منابع اصلی طبیعت براثر خشک‌سالی و....

در رمان پایان یافتن ذخایر آبی دلیل اصلی این ویرانی و انهدام است. آب، این مایع حیاتی و مایه حیات و زندگی بشر، مایعی که تمدن‌های بشری در کنار آن ساخته شد و بالا آمد، مایعی که منجر به یکجانشینی و شهرسازی و کشاورزی و... برای بشر شد. عملاً قحط آب نابودی زندگی است. آبی که امروز به مدد تکنولوژی با لوله‌کشی و تصفیه‌شده در دسترس ماست و موجب نوعی از سبک زندگی شده که بدون نگرانی و خطرات آن را می‌نوشیم و استحمام کردن رفتار روزانه ما شده است و حتی فراتر از آن استفاده‌های غیرضروری همچون استخرهای خانگی و یا انواع و اقسام آکواریوم‌های غول‌آسا که نشان دهنده آداب سرمایه‌داری است و آن را زندگی لاکچری می‌گویند، کمتر از ۲۰۰ سال پیش یک رویای دست نیافتنی بود و در شکلی بسیار محدود امکانی برای اشراف، و احتمالاً با توجه به هدر رفت این مایع حیاتی در دو قرن آینده دوباره به یک رؤیا تبدیل خواهد شد.

هشدار نویسنده از تغییر نوع زیست و سبک زندگی با تغییر منابع آن تذکری جدی است که در لایه‌هایی از قصه پیچیده شده و باید جدی گرفته شود.

جنبه‌ی دیگر این رمان شخصیت‌پردازی آن است. شخصیت‌هایی که پیش‌تر نیز به آنان اشاره شد، از دو جنس هستند، عصیان‌زده و تطبیق یافته. از میان عصیان‌زده‌ها یکی معلم و دیگری ملکه در قصه «دیدا» طراحی و پرداخت جذابی دارند. اگرچه در قصه دیدا پسر که شخصیت تطبیق یافته دارد نیز سر آخر خلق‌وخویی غریب از خود بروز می‌دهد که بسیار شوک‌آور قصه پایان می‌یابد.

قصد آن را ندارم تا قصه‌های رمان را لو داده و تعلیق کار را از بین ببرم برای همین به قصه‌ها اشاره مستقیم نمی‌کنم. اما این نکته قابل‌ذکر است که نویسنده برای هر قصه یک زبان و بیان‌مندی خاص چیده است که از ظرایف کار محسوب می‌شود. مثلاً در قصه اول «واحه» زبان با لطافت، خشونتی را روایت می‌کند: «عشق امیدوار من! چقدر شاعرانه و خوش‌خیال به دنیای اطرافمان نگاه می‌کردی. تب زرد به همان میزان که کشنده بود احمق هم بود. احتمالاً باید مرا جای تو می‌برد. دنیا به آدم‌های خوش‌خیال مثل تو بیشتر از من نیاز دارد. چنان تویی باید باشد تا آتش زندگی کردن در چنان منی زبانه بکشد. اما عشق من...» این نثر در کنار قصه دوم که تمام اتفاقات در قالب نامه‌های رسمی ردوبدل می‌شود، یک کنتراست زبانی ایجاد می‌کند و این کنتراست تقریباً تا پایان ادامه می‌یابد.

یکی از شخصیت‌های جذاب این رمان، معلم در قصه‌ای به همین نام است، در بخشی از این قصه معلم می‌گوید: «هیچ دستی از آسمان برای نجات به سمتم دراز نشد. این شد که من این‌چنین جنگیدن را آموختم. امروز وقتی با خودم تنها می‌شوم و حس نفرت از آن‌ها باز در خونم شعله می‌کشد، می‌فهمم انتقام سیرم نکرده. پس خشونت چیزی را حل نخواهد کرد. این‌که ما آدم‌ها جز خودمان هیچ سلاح دیگری برای زنده ماندن در این دنیا نداریم.»

وقتی‌که اصفهان خاک و کاشان نابود می‌شود/ رمانی که بی‌آبی را روایت می‌کند

شهرهای منهدم شده را جهانگیر شهلایی نوشته و انتشارات کتابسرای تندیس سال ۱۴۰۰ راهی بازار کتاب کرده است.

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1830331

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 4
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۰۹:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
    5 1
    تحلیل های الکی آخه سواد نداری و به خدا توکل نمی کنی چرا الکی حرف می زنی مگر تو از پیش خدا آمدی بیاد بیاور روزهایی که همه شهرها را سیل برد حتما آن موقع هم می گفتی ایران در دریا غرق می شود
  • رصی IR ۰۹:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
    0 0
    خیلی خوب ولی چرا ما در بعضی مسائل گیر کردیم به امید دانایی نه به جهالت
  • رضا شفیعی .اردستانی IR ۱۱:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
    3 4
    حدیثی از معصوم علیه السلام نقل شده که در آخرالزمان مردم از تهران و شهرهای مرکزی به سوی منطقه قم و جبل هجوم میبرند که از امنیت کاملی برخوردار است و منطقه جبل.را شهرستان اردستان و مناطق اطرافش تفسیر کرده اند که برای پیگیری در صحت و سیم این حدیث از علمای حدیث بهره گیری شود ..انشالله که آخر و عاقبت همگی ما شیعیان و دوستداران .مولا علی ..ع.. را ختم به خیر بفرمایند .و کلیه دشمنان اسلام خاصه آمریکای جنایتکار را از صفحه روزگار محو و نابود بگرداند ...امین یا رب العالمین ..
  • عبدالوحاب، IR ۱۳:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
    0 0
    عجب شباهتیر،یاد طیفر بطایی خدا بیامرز افتادم
  • IR ۱۴:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
    5 0
    تا وقتی افراد نالایق و بیسواد و ناوارد در راس کارها باشند آش و کاسه همین است و بدتر از این هم خواهد شد تا چند دهه دیگر اثری از رودخانه ها و تالاب ها و دریاچه ها و جنگل ها در ایران نخواهد بود بخاطر ضعف مدیریت و برنامه‌ریزی های کاملا اشتباه و بی فایده
  • بهنام IR ۱۵:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
    1 0
    البته اگر ازالان پیش بینی و جلوگیری نکنید همچیز ممکن است ....
  • حسین شرافت IR ۱۶:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
    5 0
    هیچ طوری نیست گفت دیگی که برای من نجوشد سره سگ توی اون بجوشد ،!!!!!!!!!!! ما رفتیم جوانی و سلامتی روح و جسم خودمون را طی چند سال حظوره مداوم تو جنگ ۸ساله هزینه کردیم خدایی نه کسی برا پول میرفت چون پولی وسط نبود نه برا مقام چون اونجا مقامی نبود هیچ نبود فقط برای دفاع از کشور فقط و فقط مخلصانه ولی جنگ که تمام شد مارا زدند کنار شدیم بدردنخور مسعولانی که بعده جنگ امدند و افتادن روی ثروت و قدرت کشور حده اقل اندکی از حق و حقوق ما را ندادند که الان بعده اون همه سال با ریش سفید ده ها مرض کشنده حاصل از جنگ نداشتن مسکن. حده اقل دیگه گوشنگی نخوریم تو فقر و نکبت غلط نزنیم ما همه چیزمون را فدا کردیم. مسعولان که زمان جنگ مخفی شده بودند امدند و شروع ب اختلاس رانت دزدی فساد ویژه خواری خانواده و اقازاده ها را فرستادن تو کشورهای متخاصم هم سرمایه گذاری هم خوشگذرانی و امروز روزگاره سگ از حال و روز ما بهتره تو نکبت و فقر و اوارگی ان روزی که مسکن نثبت ب حالا مفت بود ما نداشتیم ی سقف چهل پنجاه متری بخریم دیگه حالا ،،،،،،،،،،،،،حتی اگر قبر برا ما مجانی نبودجسده مارا ایا کجاچال میک
  • رضا IR ۱۹:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
    4 0
    اینده تمام شهرهای ایران همین منهدم شدن است خشم طبیعت قوم و شهر نمیشناسد وقتی رودخانه ها و تالابها را با لابی گری و قومگرایی خشک میکنیم و در لوله میکنیم نمیدانیم که این اکوسیستم به هم متصل است و مرز و مکان ندارد شهرهای شیشه ای هم برای کشورهای جهان اول است نه ما که هنوز در پیچ و خم قوم و قبیله گیر کرده ایم
  • ببو IR ۲۳:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
    0 0
    با طبیعت مقابله نتوان کرد پس دانشگاه ملا نصردین هم رد میکنه
  • IR ۰۱:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۸
    4 0
    اگر اب اصفهان را برگردانید مردم اصفهان انقدر زحمت کش هستند که بتوانند گلیم خود را از اب بیرون بکشند
  • سعید‌نیکبخت IR ۰۸:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۸
    1 0
    چرا‌ بدون منطق‌نظریه‌منتشر‌می‌کنی؟آقای‌شهلایی‌راهکار‌ رو به جلو‌ بده،سم‌پاشی‌شاید‌ درمان‌موقتی باشد‌ اما‌ کار‌ ارگانیک‌یه چیز دیگه‌است...