درباره نقدهای قاطعانه فیلم ها در روزهای جشنواره

تا چند روز دیگر جشنواره فیلم فجر آغاز می شود و این برای ما منتقدها و سینمایی نویس ها، اهمیتی مضاعف نسبت به سایر سینمادوستان دارد؛ چه آن که به عنوان علاقه مندان جدی سینما، فرصتی ده روزه پیدا می کنیم تا با تماشای فیلم هایی از محصولات یک ساله سینمای ایران و هم صحبتی با دوستان و همکاران، نگاهی وسیع تر و عمیق تر و تحلیلی تر به کیفیت فیلم های جامعه مان بیندازیم. راستش زمانی که در روزهای نخست جشنواره به سر می بریم، شخصا حس خوبی دارم و بیش تر هم مایل هستم نیمه پر لیوان را نگاه کنم و بیش از آن که عیب و ایراد فیلم های جشنواره را رصد کنم، امتیازها را مورد توجه قرار دهم. اما با این که این نیت هر سال در ذهنم هست، هر چه به روزهای آخر جشنواره نزدیک تر می شویم، بیش تر فراموشش می کنم و لحنم در نوشته هایم بیش تر منفی گرا می شود تا مثبت یاب. به نظرم این فرایند، تا حد زیادی تحت تأثیر فضای پیرامونی باشد. یکی از نکته های نه چندان خوشایند در فضای سینمای رسانه ها، آن است که انگار هر کس احساس خودقاضی پنداری می کند و فارغ از مشکلات عدیده ای که در راه ساخت یک فیلم سینمایی وجود دارد، به طور مطلق انگارانه و کمال گرایانه ای، در تلاش است سلیقه ها و عقیده های خود را در کنار پاره ای شاخص های سینمایی، معیاری واحد و ثابت برای ارزیابی فیلم ها قرار دهد و بی محابا و بدون اندکی تأمل و تأنی، حکم های مطلق درباره فیلم ها صادر کند. به طور مثال، یکی از آزادهنده ترین موقعیت ها در سینمای رسانه ها، آن است که به محض پایان یافتن نمایش یک فیلم و همین که می خواهی پایت را از سالن نمایش به سالن انتظار بگذاری ده ها بار با این سوال مواجه می شوی که «فیلم چطور بود؟» و یا این که یک دفعه ده ها نظریه قاطع و محکم از طرف دیگران، حتی کسانی که تازه چند سال است قلم به دست گرفته اند و کسوت منتقد به خود گرفته اند، می شنوی. در این جور موقعیت ها، تلاش دارم به گوشه ای خلوت بروم که با این دست سوال ها و نظریه پردازی ها مواجه نشوم و یا این که با دوستانی اوقات را بگذرانم که درباره هر چیزی به جز فیلم مزبور صحبت می کنند؛ غافل از این که در اکثر مواقع می بینم خودم هم تبدیل به یکی از همان پرسش کننده ها و نظریه پردازهای مطلق انگار شده ام و البته به دنبالش یک جور از خودبیزاری هم پیش می آید که همان خستگی های روزهای واپسین جشنواره را پیش خواهد آورد.

واقعیت آن است که جشنواره جایگاه چندان مناسبی برای نقد و تحلیل های دقیق و بنیادین نیست. فضای شلوغ و انبوه جشنواره، تا حد زیادی مانع از تأنی و تأمل مناسب برای ارزیابی کامل فیلم ها است و برای همین مناسب است تا در وادی تحلیل به ارائه نظرهای کوتاه و اجمالی و سیال بسنده شود و بررسی های دقیق تر واگذار شود به زمانی که نمایش عمومی فیلم موعدش فرا رسد. در بازی هایی همچون شرکت در جدول ستاره ها و ریویونویسی های روزانه، اگرچه ممکن است این نکته نادیده انگاشته شود ولی به هر حال دست کم وقوف به این نیت و واقعیت، می تواند تا حدی در تعدیل برخی موضع گیری ها نقش داشته باشد. یکی از برنامه های امسال جشنواره ظاهرا آن است که به جای نشست های موسوم به نقد و بررسی فیلم ها، جلسات پرسش و پاسخ برگزار شود. شخصا به عنوان یک منتقد از این ایده استقبال می کنم، چرا که واقعا در طول چندین سال گذشته، در این جلسات تنها پدیده ای که مختصاتش رعایت نمی شد ساحت نقد بود. در این نشست ها، منتقد در میانه عوامل فیلم حضور می یافت و با توجه به این که در اکثر اوقات این عوامل حتی شامل بازیگرهای خردسال سه چهار ساله هم بودند، نوعی پارادوکس پیش می آمد: منتقد می خواست به شکل جدی کار را تحلیل کند، اما فضای جاری، مباحث را به سمت تشکر و قربان صدقه رفتن های عوامل از یکدیگر و یا نکات کلیشه ای مانند چگونگی دعوت فلان بازیگر به پروژه هدایت می کرد و البته سوالات به شدت غیرتخصصی اغلب حضار نیز این ماجرا را پررنگ تر می کرد. به هر حال می توان تجربه جدیدی را هم که امسال قرار است انجام شود، از سر گذراند و در پایان جشنواره در موردش بهتر و مجرب تر صحبت کرد.

کد خبر 195688

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 10 =