محبوبه عمیدی: در حالیکه دنیای واقعی موجی از رکود اقتصادی و بیکاری را پشت سر میگذارد، بازار دنیای مجازی یا همان زندگی دوم گرم داد و ستد است، فیسبوک روز به روز گسترش پیدا میکند و طرفداران Everquest به خرید و فروش آنلاین ابزارهای مجازی این بازی رایانهای روی آوردهاند. البته تنها این نیست، کمرنگ شدن مرزهای ارتباطی و اقتصادی میان دنیای حقیقی و مجازی پیامدهای دیگری هم داشته که ناشی از همین سادگی داد و ستد و ارتباط است، آزادیهای مجازی کم کم کاهش مییابند، قوانین تازهای تعریف میشوند و حتی دادخواهیها و شکایتهای مجازی رنگ واقعی میگیرند.
پایپر جفری، که یک تحلیلگر مالی است، حدس میزند شهروندان ایالات متحده به تنهایی چیزی حدود 621 میلیون دلار/620 میلیارد تومان تا پایان سال 2009 میلادی/ زمستان 1388در دنیای مجازی هزینه خوهند کرد؛ این در حالی است که رقمها در آسیا به مراتب بزرگترند، چون آسیا بازار مجازی به مراتب وسیعتری را در اختیار دارد. رقم اعلام شده توسط شرکت تحقیقاتیPlus Eight Star برای میزان خرید و فروش مجازی در سال 2008 میلادی/1387 شمسی، رقم حیرتانگیز 5 میلیارد دلار/ 5 هزار میلیارد تومان است.
خرید و فروش در «زندگی دوم» با شتاب همیشگی ادامه دارد، تنها ارزش معاملات میان اعضای این سایت در سهماهه دوم سال 2009/ بهار 1388، 144 میلیون دلار/144میلیارد تومان اعلام شده است، این یعنی طی یکسال گذشته، بازار «زندگی دوم» با رشدی 94 درصدی روبرو بوده است. با این حساب «زندگی دوم» بزرگترین بازار مجازی جهان به شمار میآید و سالانه به طور متوسط 600 میلیون دلار کالا و خدمات مجازی در آن داد و ستد میشود، جالبست که بدانید این رقم از کل تولید ناخالص داخلی ایالات متحده به اضافه ایالت مستقل ساموآ در قرن نوزدهم هم بیشتر است.
در این سایت هزاران کاربر به خرید و فروش کالاهای مجازی مشغولند، از کارهای هنری و ایدههای مختلف گرفته تا طراحی مجالس، ترجمه یا تهیه نقشههای معماری و دکوراسیون داخلی که همگی به صورت آنلاین انجام میشوند. صدها نفر از این فروشندگان، هزاران دلار درآمد کسب میکنند و موفقترها میلیونر خواهند شد.
البته همیشه هم، همه چیز اینقدر ایدهآل و رؤیایی نیست، به خصوص برای کسانی که فعالیت مجازیشان در این سایت به روز است و ایدهها و کالاهایی را ارائه میکنند که متعلق به خود آنهاست. انقلاب دیجیتال خواه ناخواه سرقت آثار هنری و ادبی را بسیارآسان کرده و به افراد اجازه میدهد، بیهیچ دردسری قوانین کپیرایت را نقض کنند. در نتیجه همیشه راهی برای کپیکاری وجود خواهد داشت و این باعث میشود صاحب اثر علاوه بر درآمدش، حق مالکیت معنوی آن را نیز از دست بدهد.
به نظر میرسد، مورد «زندگی دوم» اولین پرونده از این دست باشد، که در آن گروهی از اعضای یک دنیای بزرگ مجازی، دارندگان آنرا به دلیل نقض مالکیت معنوی و حقوق عدهای دیگر از کاربران توسط سایر اعضا مورد پیگرد قانونی قرار دادهاند. اما با بالا رفتن ارزش معاملات در دنیای مجازی و افزایش سهم اقتصادی این درآمدها میتوان انتظار داشت که شکایتها سر از پروندههای واقعی دربیاورند و به حل و فصل مشکل در دنیای حقیقی نیاز داشته باشیم. جیمز گریملمان، دانشیار دانشکده حقوق نیویورک در این باره میگوید: «دنیای مجازی دارد روز به روز از اهمیت بیشتری برخوردار میشود، بازیها، شبکههای اجتماعی و سایتهای گوناگون مرتب دارند جذاب تر از پیش میشوند و کاربران بیشتری را جذب میکنند، این یعنی در آینده شاهد تعداد بیشتری از این پرونده ها خواهیم بود».
این پرونده علاوه بر این قدرت قانون «کپی رایت هزاره دیجیتال» ایالات متحده را محک خواهد زد، چرا که در این قانون، معافیتهایی برای فراهمکنندگان سرویسهای آنلاین تعریف شده است، تا آنها تا حدودی از پیگرد قانونی، زمانی که کاربرانشان تخلفاتی در زمینه تقض کپیرایت مرتکب شدهاند، در امان بمانند. چنین معافیتهایی توسط اتحادیه اروپا نیز، تحت عنوان راهکارهای تجارت الکترونیک برای صاحبان سایتها و خدمات فراهم شده است.
مارک استیفنز، یکی از شرکای دفتر حقوقی Finers Stephens Innocent در لندن در این باره میگوید: «این قانون در این سطح نسبتا خوب است و میتواند از منافع افراد و خصوصا صاحبان ایدهها، هنرها، توسعهدهندگانی که تواناییهای ویژه دارند یا کلا کسانی که به شکلی دارای مالکیت معنوی هستند، حفاظت کند، اما مسئله اینجاست که این قانون نیاز به خط مشی صحیح و درک درست دارد، در غیر این صورت تعداد افرادی که صاحبان سایتها و فراهمکنندگان خدمات را مسئول نقض کپیرایت توسط کاربرانشان بدانند، روز به روز افزایش خواهد یافت».
این پرونده گروهی از دادخواستهای مشابه هم دارد، که همگی به ارائه دهندگان و دارندگان محتوای آنلاین مرتبط میشوند، که به دلیل نقض کپیرایت توسط کاربرانشان به دادگاه فراخوانده شدهاند. یکی از تازهترین آنها دادخواستی است که ماه گذشته یکی از دادگاههای فدرال ایالات متحده، آنرا مردود دانسته است. این پرونده به شکایت شرکت عظیم ضبط و پخش موسیقی Universal Music Group از سایت Veoh که یک تلویزیون آنلاین است و امکان پخش ویدئوهای گوناگون را به کاربرانش میدهد، مربوط میشده است. دادگاه با استناد به مفاد قانون کپی رایت هزاره دیجیتال، که شامل مصونیت صاحبان سایتها در قبال نقض کپیرایت توسط کاربرانشان میشود، Veoh را بیگناه تشخیص داده است.
گریملمان میگوید: «فراهمکنندگان خدمات آنلاین مانند Linden Lab که شرکت مادر دنیای مجازی زندگی دوم است، احتمالا کنترل اندکی روی کاربرانشان دارند یا اطلاعات کافی در مورد فعالیتهای آنها ندارند، من فکر میکنم آنها باید در مقابل قانون کپیرایت مصونیت داشته باشند».
این اتفاقات در حالی دارد میافتد که شرکت لیندن لب به تمهیداتی برای حفظ حقوق معنوی کاربرانش روی آورده است. این شرکت در مردادماه گذشته «برنامه مدیریت محتوا» را شامل طرحهایی برای بهبود فرایند دادخواهی حقوق معنوی در «زندگی دوم»، ابزارهایی برای ثبت اجازهنامههای تازه، ابزارهایی با استانداردهای صنعتی برای کپی محتوا جهت جلوگیری از نقض کپیرایت، طرح فروشنده مطمئن و غیره مطرح کرده است.
تام هال، مدیر ارشد محصول شرکت لیندن لب، در یک بحث گروهی که حدود دو هفته گذشته در خلال کنفرانس کالاهای مجازی در سن خوزه، کالیفرنیا، انجام شده است، میگوید: «به شما اطمینان میدهم که ما قویا درباره حقوق معنوی پدیدآورندگان و صاحبان ایدهها و کالاها احساس مسئولیت میکنیم و تا آنجا که در توان داشته باشیم برای حفظ آن در دنیای مجازی تلاش خواهیم کرد. ما با چالش بزرگی مواجه هستیم. از یکسو میخواهیم محیطی باز برای فعالیتهای کاربرانمان فراهم کنیم و از سوی دیگر با محدودیتهایی روبرو هستیم که ناشی از تعهدات ما به سایر کاربران، که میتوانند فروشنده کالاها یا خریداران خدمات باشند، هستند».
با رقمهای سنگینی در این دادخواست مواجه هستیم و مطمئنا افراد بسیاری این پرونده را دنبال خواهند کرد. اما تنها گذر زمان به این پرسش پاسخ خواهد داد که آیا تغییرات لیندن لب به اندازه کافی مؤثر خواهد بود و منتقدان را با زندگی دوم آشتی خواهد داد یا نه! دادگاه تنها راه حل این اختلاف خواهد بود.
نظر شما