۰ نفر
۱۸ اسفند ۱۳۹۰ - ۰۸:۵۸

مروری بر سخنان آقای احمدی نژاد در جشنواره علامه طباطبائی که خبر آن با عنوان ایرانیت یک فرهنگ است در سایت ها درج شد.

تجزیه و تحلیل سخنان آقای احمدی نژاد در جشنواره ملی علامه طباطبائی (شامگاه سه شنبه 16 اسفند 90)‌ از جهت نشان دادن روحیات و افکار  یک مسوول در ایران کنونی، می‌ تواند در شناخت وی و موقعیت ما میان جهانیان مؤثر باشد. داشتن ادعاهای گزاف، تأکید بر برتری طلبی ایرانی بر سایر (یا اغلب) ملل، تصویر یک موقعیت استثنایی برای نقش ایران در جهان، و همزمان ارائه شناختی شگفت از دنیای امروز با نگاه تاریخی و این که مثلا ما در پیچ تاریخ هستیم، و این که خداوند رسالت خاصی به ملت ما داده تا نقش مهمی در جهان ایفا کنیم، و این که الان جهان تشنه نظم جدید است و این ما هستیم که باید این نظم را پدید آوریم، به ویژه این که در نظر او، ایرانیت یک فرهنگ و جهان بینی خاص (و بسیار مهمی) است که می تواند نجات بخش عالم در این پیچ تاریخ باشد و ... اینها همه حرفهای بزرگی است که اثبات آنها آسان (و حتی ممکن) نبوده و چندان تفاوتی با زدن میخ در وسط میدان نقش جهان اصفهان وادعای که اینجا وسط جهان است ندارد.
دو نکته غیر مهم، یکی این است که با تأمل در این ادعاها توجه داشته باشیم که ما بچه های خودمان را چگونه تربیت می کنیم که می توانند چنین ادعاهای بزرگ غیر قابل اثباتی داشته باشند و صدای آنها برای همه ملت منتشر شود. (گرچه به خاطر مشکلات یا دلایل دیگر گویا کسی چندان جدی نمی گیرد).
و دیگر این که بدانیم ما چه آموزه هایی در باره ایران و تاریخ آن و وضعیت فعلی اش در میان جهانیان به فرزندانمان می دهیم که وقتی یکی از آنها رئیس جمهور می شود این چنین ادعاهای شگفتی را مطرح می کند و همزمان که ادعا می کند قصد برتری طلبی ندارد و طرفدار عدالت و کرامت انسانی است، و ایرانیت را نژاد نمی داند (بازی با الفاظ) اما ایرانیت را سرخط عالم می داند، درست مثل آدمی که هیچ کجای جهان را ندیده و تاکنون چیزی از پیشرفت و فرهنگ و عقلانیت جز آنچه در اطرافش بوده نشنیده است. (ایشان سفر زیاد رفته است)، اما یک جای کار باید اشکال داشته باشد که چنین تربیتی به این آقا داده شده تا اینچنین سخن بگوید و از امکانی که دارد، آنها را به درون جامعه سرازیر کند.
از اینها بگذریم. مسأله اندک مهم  این که ، چه رخ داده است که رئیس جمهور تا این اندازه ـ و به رغم مخالفت های متعدد علما که از قضا وی در همین سخنرانی آنها را محور پیشرفت معرفی می کند ـ روی ایرانیت تأکید دارد؟ ایرانیت را یک فرهنگ برتر و جهان بینی و امری برتر از نژاد می داند و در گزارشی که در سایت اطلاع رسانی ریاست جمهوری آمده در کنار این ایرانیت، حتی نامی ازاسلام به میان نمی آورد. (گو این که در جاهای دیگر اشاراتی به این مطلب هست. ایشان بیش از همه روی ایران و مهدویت تکیه دارد). (البته طبق معمول مفهوم  کرامت و عدالت و این جور کلمات که میان همه ملل و فرهنگها شایع است و از ابزارآلات کاری مهم سیاستمداران، فراوان یاد شده است).
یک مرور دقیق در فرمایشات امام راحل نشان می دهد که رفتن سراغ ایرانیت در آموزه های آن بزرگوار نبود. امام در عین حال که به ایران علاقه داشت، به ملت ایران احترام می گذاشت، (این کاری است که هر ایرانی وطن دوست می کند) و آبروی خود را برای حفظ مرزهای ایران گذاشت، نه تنها این آموزه را مطرح نکرد، بلکه به روشنی و وضوح و صرفا روی اسلام تکیه می کرد و از ملی گرایی، صرف از نظر این تعبیر، همان جریانی که ایرانیت را برابر اسلام بزرگ می پنداشت، متنفر بود. (بحث بر سر اسم واصطلاح نیست).
اما اکنون بعد از سی سال، رئیس جمهوری همین انقلاب، روی ایرانیت و انسانیت تاکید دارد، کاری که اگر هر کسی در دوره قاجار کرده بود، مثلا میرزا حسین خان سپهسالار یا میرز آقاخان کرمانی یا طالبوف یا ...، ... در برخی از همین رسانه های امروز، متهم به وابستگی به لژهای فراماسونری و آدمیت می شد. حتما و یقینا جناب آقای احمدی نژاد از این قبیل اتهام مبراست (گرچه یکی از علمای قم که مدافع وی هم بود، دست کم یکبار و ضمن کنایه ابلغ من التصریح یکی از همراهان رئیس جمهور را متهم به این اتهام کرد) چنان که بسیاری از افرادی هم از دوره قاجار که آن اتهام را می خوردند و معمولا سند مکتوب یا اعتراف قابل قبولی برای اتهامشان وجود ندارد، ظاهرا مبرا از این اتهامات هستند. (با این که رسانه ملی ما یا به عبارتی برخی از مدرسان تاریخ معاصر درآن رسانه عادت دارند این کلمات را به راحتی به افراد بچسبانند و بزرگشان کنند).
به نظر می رسد انگیزه طرح ایرانیت و انسانیت با هم چیز دیگری است و شاید یکی از این دو باشد:
نخست آن که طراح این مسأله عمیقا بدان باور دارد و انگیزه اعتقادی است، یعنی از روی ایمان این مطالب را مطرح کند که در این صورت نشان از نوعی تجدید نظر طلبی در بنیاد های فکری انقلاب خواهد بود. در واقع، رئیس جمهور قصد دارد عصبیت موجود در انقلاب را اصلاح کرده از نوعی اسلام گرایی به سمت و سوی ایرانی گری و انسانیت گرایی سوق دهد. این تغییر عصبیت نوعی کار سیاسی هم هست که در گذشته اتفاق افتاده و از قضا نوعی مشابهت با این طرز فکر امروزی هم در تزریق عصبیت جدید دارد.
دوم آن که موضع ایشان ناشی از نوعی تاکتیک است ، آن هم در برابر موجی که در جامعه ما و به خصوص میان جوانان در باره ایرانی گری آغاز شده و انتشار کتابها و بسیاری از شواهد دیگر گویای آن است. اگر این انگیزه باشد، طبعا امری متفاوت خواهد بود و کاری سیاسی. این که جدی هم گرفته نشده شاید به خاطر همین برداشت باشد.
هرچه باشد، رئیس جمهور در میان دولتی ها، و احزاب رسمی و نیمه رسمی که نفوذی دارند، در طرح این مدعا تنهاست، یار و یاوری ندارد، (از میان یارانه بگیر ها هم) زیرا این ایده زمینه ای در میان نسل انقلابی از اول و دوم گرفته تا سوم جایی ندارد. شاید برای همین است که مسوولان مملکتی خیلی از بابت این اظهارات نگران نیستند و فقط منتظرند این یک سال آینده هم بگذرد تا بساط آن جمع شود. جالب آن که سابقا هر بار که رئیس جمهور این قبیل مطالب را می گفت، اعتراضکی به آن می شد (حالا هم اندکی در قم چنین می شود) اما در شرایط فعلی اغلب به سادگی از کنار آن می گذرند.
 

کد خبر 202875

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 14
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مسعود DE ۱۷:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۸
    28 12
    حالا اگه میگفت فرهنگ عربی بهترینه همه چیز اوکی بود، نه؟
    • محرم IR ۰۰:۵۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹
      20 13
      من با نظر مسعود کاملا موافق هستم مگر ایرانیت چه اشکالی دارد که این همه سنگ فرهنگ عربی را به سینه میزنید باید باور کنید دنیا در حال تغییر بودند شاید اگر امام هم اگر الان بودندبا این سیاست کشورهای عربی در قبال ایران عزیز تصمیم دیگری میگرفتند
    • دماوند IR ۱۱:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹
      17 7
      ایشان که از اسلام صحبت کرد نه از فرهنگ عربی!در نظر مسلمانان اسلام مهم است و آموزه های اسلام هم از نژاد پرستی - چه عرب چه ایرانی- بیزار است.البته اسلام هم نمیگوید وطنتان را دوست نداشته باشید. بعضیا خودشونو به اون راه میزنن ؟؟؟
  • بدون نام GB ۰۴:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹
    12 2
    " مسوولان مملکتی خیلی از بابت این اظهارات نگران نیستند و فقط منتظرند این یک سال آینده هم بگذرد تا بساط آن جمع شود." یعنی جمع میشه واقعا ......
  • ایرانشهری JP ۰۶:۳۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹
    0 10
    آقای جعفریان مردی محقق و کتابخوان است. اگر در این نوشته منظورشان از آدمیت فریدون آدمیت است حتما در نوشته های آدمیت درجه وطن دوستی ایشان را در مخالفت با بیگانگان و انگلیسی ها وبهایی ها ملاحظه کرده اند. مخالفت برخی محققان خارجی ونیز بهایی با ایشان موید این موضوع است.
    • بدون نام IR ۲۰:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹
      6 0
      فریدون آدمیت! داداش چی رو با چی اشتباه گرفتی!
  • م.ز IR ۰۷:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹
    8 7
    فکر میکنم دوستان، منظور آقای جعفریان را اشتباه متوجه شدند. اتفاقا مقاله بسیار خوب و شجاعانه ای است
  • عـبـــد عـا صـی IR ۱۵:۵۳ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹
    2 0
    سلام علیکم.  بین شعار وَعمل ایرانی وطن-پرست  یا مسلمان مؤمن ، میشه اینهمه تناقض باشه!؟ عـبـــد عـا صـی.
  • بدون نام GB ۱۷:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹
    2 1
    بنظرم آقای جعفریان به ابهام اصلی اشاره نکرده است . آیا ایشان فقط به این دلیل به رییس دولت ابراد میگیرند که مسولیت جهانی مورد نظرش را فقط متوجه ایرانیت کرده یا اینکه وجود چنین مسولیت غیر متغارفی را نمیپذیرند؟
  • پاسارگادی IR ۱۹:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹
    3 1
    بنده پای ثابت نوشته های جناب جعفریان هستم و در نگاه ایشان نوعی نقد منصفانه و مستقل می بینم که داشتن آن خیلی به کار می آید و نداشتن آن باعث بسیاری از فجایعی شده که ما امروز با آن مواجه هستیم. 1- همانگونه که همه ما می دانیم "ملی گرایی" یک "ایدئولوژی" مدرن قرن نوزدهمی است که در اروپا ایجاد شد و به دیگر نقاط جهان سرایت کرد و کشور ما نیز در برهه ای از زمان پذیرای آن بود. از طرف دیگر تاکید بر "اسلام" در کشور ما هم جنبه ای "ایدئولوژیک" دارد و نگاه اجمالی به تاریخ معاصر ما گویای آن است که این دو "ایدئولوژی" با "معادلات قدرت" پیوند نزدیک داشته اند. بنابراین طرح و دفاع از آن از منظر داخلی وجهی "سیاسی" دارد که محدود به جناح مذهبی نمی شود و ملی گراها را هم در بر می گیرد. 2- رویکردی در کشور ما وجود دارد
  • زارع IR ۰۷:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۰
    6 3
    وقتي به جاي اجراي قوانين ، نظريه پردازي مي كند ، همين مي شود .
  • بدون نام IR ۱۰:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۰
    1 0
    آری خوب است صاحبان اندیشه بروند و با نشستی تخصصی واکاوی اش کنند شاید که راه های شناخت باز شناسی شود به هر حال هرچه هست خطر تغییر زاویه ی عصبیت های انقلاب و اسلام چیزی نیست که با خوش نیتی( گذر چند ماهه عمر ریاست جمهوری) تمام اش کرد خطر حتی اگر از جانب یک شخص ( که البته این شخص دومین شخص مهم مملکت هم هست ) باشد خطر است چنان که دیده ایی که اکثر فرقه های افراطی قایم به اشخاص بوده اند و چه شخص هایی که به تنهایی مسیر تاریخ بشریت را تغییر داده و به انحراف برده اند این زاویه ایی که الان پیدا شده است خطرش آن قدر بزرگ هست که دلمان به حال انقلاب و اسلام بسوزد و چه به جا جناب جعفریان طرح موضوع کرده است اما چه دیر. هر چه هست مبارک است ادامه اش دهید دنبال مختصات بیشتر باشد حتما هستند کسانی که وارد گود شون
  • مصطفی IR ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۸
    1 1
    اگر نظام جمهوری اسلامی نبود صد سال دیگر اقای جعفریان نمی توانست چنین نظراتی را که هر آدم تاریخ خوانده ای را به تعجب وا می دارد بیان کند. ایشان در واقع از همان موضع صنفی روحانیت و نه نقد و تحلیل تاریخ به رد و انکار سخنان به حق رئیس جمهور پرداخته اند. سخن اقای جعفریان غیر مستقیم بیانگر این است هر که در این کشور سخن و نظری که گوینده اش روحانی بود به نقد بکشد باید به او تاخت و توهین کرد. این سخن شما از روی دیانت است که رئیس جمهور چه طور تربیتی داشته؟!! خود شما را کی تربیت کرده که این قدر نمی فهمید ما اول ایرانی هستیم و بعد مسلمان و مسیحی و یهودی و ...
    • احسان راد US ۱۳:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۰
      0 0
      هزار آفرین !

آخرین اخبار