نسرین وزیری: این سریال به کارگردانی سیروس مقدم با بازی امیر جعفری و هدایت هاشمی از پرمخاطبترین برنامههای نوروزی صداوسیما در ایام تعطیلات بود.
رفتارهای انتخاباتی یک نامزد انتخاباتی پیش از برگزاری انتخابات که به انصراف وی منجر شد؛ هم از تخلفات انتخاباتی حکایت داشت و هم از قوانین انتخاباتی. هشدار انتخاباتی مقام معظم رهبری مبنی بر بیم پیوند کانونهای قدرت و ثروت در جریان انتخابات، حقیقتی آشکار در این سریال بود. آنجا که یک نامزد انتخاباتی برای تامین هزینههای انتخاباتی خود علنا رشوه میگرفت و نشان میداد که چگونه یک نماینده می تواند وامدار جریانات مختلف شود. تاجایی که «هدایت هاشمی» -هنرپیشه نقش نامزد انتخاباتی- به تلخی از ورود پول حرام به زندگیش یاد کرد و گفت: «وقتی خودم میدانم که رشوه گرفتهام و سکوت کردم، با چه رویی به مجلس بروم و برای مردم قانون بنویسم؟» هشدارها و انتقادهای مردم به او که «تو چطور میخواهی نماینده شوی وقتی از کارهای دامادتان که رئیس ستاد انتخابات است، خبر نداری؟» هم کنایهای تلخ، اما واقعی مینمود.
مشاورانی که تملق میگویند و مشاورانی که حقایق را بیان میکردند، ارتباط با بدنه مردم و اقشار ضعیف نیز از دیگر بخشهای این سریال بود. آنجا که امیر جعفری در نقش یک «شر خر» به عنوان مشاور نامزد انتخاباتی به او در مقابل حامیانش میگوید: «تو وقتی نمیتوانی از پس ضمانت یک چک برآیی، چطور میخواهی استیفای حقوق ملت را تضمین کنی؟» یا جایی که با کنایه به او میگوید: «مردم به چلوکباب رای نمیدهند، برای آیندهشان چه میخواهی بکنی؟ برای مشکلات الانشان چه برنامهای داری؟». البته سکانس دیگری هم به برنامه داشتن یک نامزد ناشناخته اشاره داشت که گریزی هم به نامگذاری سال جدید از سوی مقام معظم رهبری زد و نامزد منصرف – نقش کریم مشرفی - به این نامزد ناشناخته –فرزانه فرزین- میگفت: این «حمایت از تولید ملی» که در برنامههایتان گذاشتهاید، خیلی حرف خوبی است. او پاسخ شنید: «باید متناسب با توانمندیها و امکانات مملکت، شعار و وعده بدهیم و برنامه مطرح کنیم.»
برنامههای انتخاباتی نامزدهای مجلس، تنها به همین یکی دو دیالوگ دیالوگ خلاصه نشد. تبلیغات انتخاباتی فراتر از حیطه وظایف نمایندگی، وعدههای رنگارنگ غیرواقعی برای فریب مردم هم سکانسهایی از این سریال بود. وعدههایی که گاهی به پیشنهاد مشاورین ارائه میشود، گاهی در سودای جلب آرای بیشتر و ... که نهایتا به این جمله نامزد مذکور ختم شد: «وقتی عکاس به من میگفت به افق اشاره کن تا در پوستر انتخاباتیات خوب جلوه کنی، نمیدانستم که افق پیش روی من، همان گوشه اتاق است نه بیش از آن!»
نحوه توزیع و نصب پوسترهای انتخاباتی در این سریال هم برآمده از قانون انتخابات بود. چه آنکه هر نامزد تنها دو نوع پوستر داشت، تنها در مقابل ستاد انتخاباتیاش و اماکن مجاز بنرهای بزرگ نصب میکردند، نصب پوستر در اماکن خصوصی نیازمند کسب اجازه از مالک بود و تذکر داده میشد که نصب پوستر یک نامزد روی پوستر نامزد دیگر، یک تخلف انتخاباتی است.
دلایل انصراف هدایت هاشمی در نقش کریم مشرفی نیز حاوی نکات قابل توجهی بود: «وقتی آدم اصلحی وجود دارد، تکلیف ساقط میشود و نباید کاندیدا شد». « مردم آگاهند و نمیشود گولشان زد» و «وقتی توی کار خوم ماندهام، نمیتوانم چکی را که تضمین کردهام پاس کنم، یا مراسم خواستگاری دخترم را راه بیندازم در مجلس چطور میخواهم کار مردم را راه بیاندازم».«من خودم طرفدارخودم نیستم .خودم به خودم رای نمی دهم. من لیاقت رفتن به مجلس را ندارم».
گوشههایی از این سریال به وضعیت نمایندگان پس از کسب رای از مردم اشاره داشت. آنجا که به نامزد انتخاباتی می گفتند، «خوب شد رای نیاوردی چون نمیدانستی کجا باید حرف بزنی و کجا باید سکوت کنی؟ و وقتی سوالی از تو پرسیده میشود نمیتوانی جواب بدهی!»، «خوب شد رای نیاوردی وگرنه بلد نبودی چطور از صندلیهای مجلس بالا بروی!» و .... همچنین آنجا که خود این نامزد در پاسخ به این انتقاد که چقدر زیاد حرف میزنی، میگفت: «نماینده باید حرف بزند، خوب است در چهار سال مردم حتی یک بار هم صدای سرفه مرا نشنوند؟!»
موضوع وساطتهای هیات رئیسه در امور مجلس هم در دیالوگ غیرمرتبط دیگری گنجانده شده بود. آنجا که هدایت هاشمی در نقش نامزد انتخاباتی از همسر مطلقه مشاورش – بهاره رهنما- میخواست تا به زندگیش برگردد و او در پاسخ گفت: شما که نامزد مجلس هستی ولی اگر هیات رییسه مجلس هم بیاید، قبول نمیکنم!
/2929
نظر شما