نگار علی- شرکت OpenAI، سازنده چتبات مشهور ChatGPT، امروز به یکی از قدرتمندترین بازیگران دنیای فناوری تبدیل شده؛ اما پشت این موفقیت بیسابقه، تناقضهایی جدی در اهداف و عملکرد آن شکل گرفته است. تناقضهایی که باعث شده بسیاری این شرکت را نه یک آزمایشگاه نوآوری علمی، بلکه «امپراتوری هوش مصنوعی» بخوانند.
OpenAI در سال ۲۰۱۵ با هدفی آرمانگرایانه تأسیس شد:«تحقیق در زمینه هوش مصنوعی به نفع تمام بشریت، بدون انگیزههای مالی یا سودآوری.»
اما با گذشت زمان، تغییراتی ساختاری و فلسفی در مسیر شرکت ایجاد شد. در سال ۲۰۱۹، یک زیرمجموعه «برایسود» به ساختار سازمانی آن اضافه شد تا سرمایهگذاران را جذب کند. در آن زمان، هنوز خبری از محصول مصرفی نبود و سودآوری سرمایهگذاران بهطور رسمی محدود شده بود.
اما ورق با معرفی ChatGPT برگشت. چتباتی که در ابتدا قرار بود تنها آزمایشی برای بررسی رفتار کاربران با هوش مصنوعی باشد، بهسرعت به محصولی انقلابی تبدیل شد. طبق گفته سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، اکنون بیش از نیم میلیارد نفر در هفته از این برنامه استفاده میکنند. موفقیتی که OpenAI را به خط مقدم رقابت جهانی در حوزه هوش مصنوعی کشاند و آن را وارد بازی شرکتهای غولآسایی مانند گوگل و متا کرد.
با این حال، رشد انفجاری OpenAI همواره با انتقادهایی همراه بوده است. کارن هاو، خبرنگار حوزه فناوری که از سال ۲۰۱۹ بهطور پیوسته عملکرد OpenAI را زیر نظر داشته، در کتاب تازهمنتشرشدهی خود با عنوان «امپراتوری هوش مصنوعی» این شرکت را با استعارهای از استعمار توصیف کرده است: «توسعه بیوقفه به بهای منابع انسانی و محیطزیست، و با الگویی از سلطهگری که یادآور امپراتوریهای کلاسیک است».
هاو که پیشتر مدتی را در داخل دفاتر OpenAI گذرانده، تجربهای متفاوت با تصویر عمومی شرکت گزارش میکند. او میگوید برخلاف شعارهای شفافیت و همکاری، فرهنگ حاکم بر سازمان بسیار بسته و رازآلود بوده است. به باور او، آلتمن، با تواناییهای چشمگیر در جذب سرمایه و روایتگری، به جای وفاداری به مأموریت اولیه، شرکت را به مسیری هدایت کرده که اولویت اصلی آن رشد بیوقفه و سلطه بازار است.
کتاب هاو همچنین به تنشهای اولیه بین سم آلتمن و ایلان ماسک، یکی از بنیانگذاران اولیه OpenAI، اشاره دارد؛ شکافهایی که نشانههای اولیه انحراف از مسیر آرمانگرایانه شرکت بودند.
در حالی که جهان در حال تنظیم قوانین برای مهار قدرت فزاینده هوش مصنوعی است، نقش بازیگرانی همچون OpenAI از منظر اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بیش از پیش مورد سؤال قرار گرفته است. آیا میتوان از شرکتهایی با جاهطلبی جهانی انتظار داشت که به مأموریتهای بشردوستانه وفادار بمانند؟ یا باید آنها را همانگونه دید که هستند: امپراتوریهایی مدرن با ابزارهایی از جنس الگوریتم و داده؟
۲۲۷۲۲۷
نظر شما