نورا حسینی: خانهها خالیست، خیابانهای شهر هم سوت و کور. آنهایی که میتوانستند نقطهی امنی پیدا کنند، رفتهاند. اما احمد هنوز در تهران است. او هشت روز است که بساط نکرده. خریدهای اینترنتیاش هم به صفر رسیده. هرچند اگر مشتری هم داشت، چهار روز است که هیچ ارتباطی با صفحههای فروشش ندارد. کانال بلهای را هم که راه انداخته، بیمشتری مانده است.
احمد لباس زنانه میفروشد. وقتی خیابانهای تهران خالی شدند، او هم بیروزی شد. احمد تنها دستفروشی نیست که این روزها کفگیرش به ته دیگ خورده و اندک پساندازش تمام شده. میگوید هزینهها آنقدر بالاست که چیزی برای پسانداز نمیماند. روایت احمد و سفرهی خالیاش، حکایت این روزهای بسیاری از دستفروشان تهرانیست؛ آنهایی که روز به روز نان سفرهشان را از خیابانها به دست میآوردند.
چند سال پیش، در دوران فراگیری کرونا، باز هم خیابانها خالی شده بود و دستفروشان بیمشتری مانده بودند. در آن زمان، مدیریت شهری برای کمک به دستفروشانی که نامشان در سامانهای ثبت شده بود، کمکهزینهای در نظر گرفت. حالا اگر خیابانهای پایتخت همچنان خلوت بمانند، آیا این حمایت دوباره تکرار خواهد شد؟
حمایت از همهی دستفروشان امکانپذیر نیست
علیرضا نادعلی، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران، به خبرآنلاین میگوید: حمایت از همهی دستفروشان امکانپذیر نیست، اما کمک به آنهایی که در سامانهی سامان بازار ثبتنام کردهاند، میتواند در صورت موافقت اعضای شورا مطرح شود.
او ادامه میدهد: اعتبارات لازم برای این حمایت مالی باید پیشبینی و در صحن شورا بررسی شود. در صورت تصویب، این حمایت امکانپذیر است.
لایحهای برای حمایت از دستفروشان
اما احمد صادقی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، معتقد است که میتوان شرایط چنین حمایتی را فراهم کرد. او به خبرآنلاین میگوید: در جلسهی روز یکشنبهی شورای شهر تهران، شهرداری ملزم به ارائهی لایحهی حمایت از شهروندان و تابآوری شهری شد؛ لایحهای که میتوان در آن به موضوع حمایت از دستفروشان نیز پرداخت. این لایحه باید طی یک هفته به شورا ارائه شود و بهصورت دوفوریتی بررسی خواهد شد.
مشتریهایم در سفر هستند
بسیاری از شاغلان روزمزد این روزها درد مشترکی دارند؛ از مریم ۳۴ ساله که کار نظافت منزل انجام میدهد و حالا مشتریانش در سفر هستند، تا محمد ۴۰ ساله که رنگکار است و هر روز به همراه دو سه نفر دیگر، کمی بالاتر از میدان هفتتیر، ابتدای خیابان مدرس، مینشینند تا کسی سراغشان بیاید.
مریم سالهاست که مشتریهای خودش را پیدا کرده؛ هفتهای دو روز مشتری ثابت دارد و باقی روزها را برای مشتریان جدید و ماهیانه کنار میگذارد. اما گرانیهای بعد از عید باعث شده مشتریهایش کمتر شوند. فاصلهی زمانی بین هر تماس برای نظافت بیشتر شده، و همین کسادی بازار در فروردین و اردیبهشت، باعث شد این هشت روز اخیر، سفرهاش کاملاً خالی بماند. مریم این روزها به مشتریان قدیمیاش زنگ میزند و پول نظافتهایی را که هنوز انجام نداده، پیشپیش دریافت میکند. هم کرایهی خانه مانده، و هم هزینهی دو کودکاش؛ حالا حتی سیر کردن شکم آنها هم برایش دشوار شده است.
رنج جمعی میان قشر وسیعی از جامعه
وضعیت محمد، احمد و مریم یک درد شخصی نیست؛ رنجی جمعیست که قشر وسیعی از زحمتکشان را دربر گرفته. آنهایی که نه بیمه دارند، نه قرارداد، و نه سرمایهای برای روز مبادا. و حالا، مبادا آمده است.
کارشناسان اجتماعی معتقدند: در این شرایط باید نگاه مسئولانهتری نسبت به گروههای آسیبپذیر داشت. حمایت از این اقشار، در قالب مسئولیت اجتماعی دولتها و نهادهای شهری، ضروریست. این نه لطف، که یک ضرورت مدیریتی و اخلاقی است؛ چراکه تداوم چنین وضعیتی میتواند به تنشهای اجتماعی دامن بزند.
در روزهایی که خیابانها خالیست، سفرهی خیلیها خالیتر از همیشه است. آنهایی که همیشه پشت ویترین شهر دیده نمیشوند...
۴۷۴۷
نظر شما