تعزیه در دوران محمدشاه قاجار از نگاه یک جهانگرد فرانسوی

در مدت عزاداری عده‌ای از مقدسین در شهر به راه افتاده از ته سینه منقبت حسین و علی را می‌نمایند. بعضی زنجیرهای آهنی را برروی سینه لخت می‌زنند و خود را مجروح می‌سازند. برخی پابرهنه و خون‌آلود با چهره سیاه در کوچه‌ها دم از حسین می‌زنند و ادعا می‌کنند که تشنگی و گرما را بر خود هموار خواهند ساختم.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، در بسیاری از سفرنامه‌هایی که اروپاییان یا سایر خارجیان در دوره‌های مختلف از ایران و سرزمین‌های شیعی نگاشته‌اند، به مراسم محرم، به‌ویژه عزاداری عاشورا، اشاره شده است. این مراسم برای مسافران خارجی که از فرهنگ غربی می‌آمدند، صحنه‌هایی بی‌سابقه و گاه شگفت‌انگیز داشته است.

اوژن فلاندن دانشمند و جهانگرد فرانسوی که در زمان سلطنت محمدشاه قاجار به ایران آمده، و در فاصله سال‌های ۱۲۱۹ تا ۱۲۲۱ خورشیدی را در کشور ما به سر برده، در سفرنامه خود، توصیف برگزاری مراسم محرم در تهران را به مراسم تعزیه اختصاص داده است، او در این باره می‌نویسد:

تعزیه‌ها نوعی از همان نمایشات مذهبی قرون وسطی است که در اروپا داده می‌شد. به زیر چادرهایی که در معابر عمومی، حیاط مسجد یا درون قصور بزرگ برپا می‌سازند دایر می‌شود. این چادرها از انواع کشمیرها و پارچه‌های گران‌قیمت که زهاد می‌دهند درست می‌شود و پوست حیوانات را که به روی‌شان زره‌ها، خنجرها، سپرها و انواع اسلحه آویزان کرده‌اند تزئین این چادرها می‌نمایند. در وسط چادر تختی می‌گذارند که اعمال در آن بجا آورده می‌شود. بر روی تخت منبری است که پیش از هر نمایش ملایی بالای آن رفته مردم را وعظ می‌کند و برای درام حزن‌انگیز بعد حاضرشان می‌سازد و برای مردم جنگ‌هایی که با دو پسر فاطمه شده و کشتن و اسارت خاندان پیغمبر (ص) و فرنگی که شفاعت زن و اطفال حسین را نزد خلیفه نمود نقل می‌نماید.

به طوری این شبیه‌گردان‌ها لباس می‌پوشند که اعمال‌شان تا ممکن است حقیقی به نظر آید. فرنگی که نقش مهمی را بازی می‌کند لباسش از مد جدید اروپا می‌باشد. شبیه‌خوان‌های یکی از این مجالس از حضور ما در تهران استفاده کرده کلاه‌های سه‌شاخ و تکه‌های لباس از ما قرض گرفتند تا خود را فرنگی حقیقی نشان دهند. رئیس‌شان کلاه انگلیسی بر سر گذاشت، این تغییر لباس اثر داشت چه معلوم شد که بی‌اندازه مطبوع ایرانیان گشته است.

یکی از برادران شاه ما را به یکی از این تعزیه‌ها دعوت نمود و با خودش به یکی از بهترین منازل رفتیم. لازم نمی‌دانم بگویم که در هنگام تعزیه به‌ویژه وقتی فرنگی به میدان آمد تمام چشمان را به سوی ما برگردانده حق‌شناسی خود را به طرزی خاص نشان می‌دادند.

چند روز بعد هم به مجلس دیگری رفتیم که تمام اعمالش شبیه پیشین بود. مصنفین این تعزیه‌ها آن‌قدر به اعمال خود شاخ و برگ ی‌گذارند که یک جلسه را بشود چندین دفعه بازی نمود و معمولا هر تعزیه‌ای سه جلسه وقت لازم دارد. این تعزیه‌ها تا روز عید طول می‌کشد. آخری در هوای آزاد و بر روی محلی که تماشاچیان به اطراف و در پشت پنجره‌ها بر روی بام‌های خانه‌ها جمع می‌شوند به معرض تماشا درمی‌آید.

منظره‌ای که مرا بیشتر جلب نمود جنگی است که بین پیروان علی (ع) و لشکر یزید می‌شود. این منظره چنان اثر می‌کرد که انسان به شک می‌افتاد نکند حقیقی باشد! جنگ‌جویان پیوسته بر شدت حرکات خود افزوده کوشش و مجاهدت را به جایی می‌رساندند که باید طرف کشته شود.

در آخر این نمایش حادثه عاقبت وخیم لیکن خنده‌آور روی می‌داد یعنی عده‌ای با مشت سخت به سینه کوبیده و درنتیجه سایرین را برانگیخته شوروش در جمعیت و بازیگران برپا می‌نمودند. در اثر این کار عده‌ای ضعف می‌کردند و دیگران عجله نموده به خرابه‌ها می‌رفتند کاهگل بیاورند تا ضعف‌کنندگان را شفا دهند. پس از اندک مدتی مریضان بدون هیچ درد و عارضه‌ای شفا می‌یافتند.

به شعر هم این تعزیه‌های نوشته شده که بازیگران باملاحت و آهنگ و ژستی مخصوص می‌خوانند و در مردم ایجاد شوری می‌نمایند. مدت تعزیه‌ها ده روز است لیکن علاقه و رغبت مردم به تعداد روزش افزوده است. در ظرف این مدت مقدسین هیچ به گرمابه نرفته حتی از مسافرت و کار کردن هم احتراز می‌جویند.

در مدت عزاداری عده‌ای از مقدسین در شهر به راه افتاده از ته سینه منقبت حسین و علی را می‌نمایند. بعضی زنجیرهای آهنی را برروی سینه لخت می‌زنند و خود را مجروح می‌سازند. برخی پابرهنه و خون‌آلود با چهره سیاه در کوچه‌ها دم از حسین می‌زنند و ادعا می‌کنند که تشنگی و گرما را بر خود هموار خواهند ساختم.

از پرتوی فرنگی که به حمایت اولاد پیغمبر درآمده در مدت عزاداری فرنگی‌ها محترم هستند. به عکس ترک‌ها و سنیان که در اثر کوچک‌ترین پیش‌آمدی آن‌ها را به مرگ خواهند رسانید. به یاد وفات حسن و حسین، شیعیان همه چیز را فراموش می‌کنند و تنها علاقه دارند که از اهل سنت انتقام بکشند.

اگرچه تا حدی که در قوه دارند تعصب شیعه‌گری را تحریک می‌سازند تا وارث ابوبکر را مفتضح سازند لیکن هیچ فحش و اهانتی وارد نمی‌آورند. شیعه‌ها تصویری زشت و خشن از عمر درست می‌کنند و بدو ناسزا می‌گویند که چرا علی (ع) را از حق جانشینی محروم ساخته است. همین که ناسزا و توهین را به منتهی درجه شدت رسانیدند و دیگر از دست‌شان کاری برنمی‌آید مجسمه را با ضربات سنگ و چوب تکه‌تکه می‌کنند. این عمر مصنوعی توخالی و قسمت‌های مجوفش را از شیرینی و نان‌های کوچک پر کرده‌اند تا در وقت نابود کردنش تمام آن‌ها به خارج ریخته مردم جمع‌آوری نمایند.

اگرچه تعزیه‌ها با ایمان و خلوص انجام می‌پذیرد معهذا ایرانیان به من گفتند بیشتر ملاها با این رویه مخالف و بد می‌دانند که امامان‌شان را به روی تخت نمایش ببینند. شاید در اثر حسادت باشد که این اعمال بیش از مواعظ آن‌ها تاثیر می‌بخشد. تقریبا باید این‌طور باشد زیرا زبردستی بازیگران و رقابت‌های آن‌ها بر خطابه برتری دارد.

منبع: سفرنامه اوژن فلاندن به ایران، ترجمه حسین نورصادقی، چاپ سوم، تهران، اشراقی، صص ۱۱۹-۱۱۷

۲۵۹

کد خبر 2084679

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین