انحراف و جهل بنی‌اسرائیل از کجا شروع شد؟

قوم بنی اسرائیل از همان ساعات نخستی که موسی(ع) آنها را از ظلم و ستم فرعون نجات داد، منحرف شدند و طغیان را آغاز کردند، آنها درحالی به سمت بت‌پرستی رفتند که ده‌ها معجزه و عنایت خدای یکتا را دیده بودند.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، خداوند در سوره مبارکه اعراف ماجرای تلاش‌های موسی برای نجات بنی‌اسرائل از شر فرعون را بیان می‌کند، اتفاقی که با تلاش‌های حضرت موسی(ع) جواب داد و نهایتاً به اذن خداوند فرعون و یارانش را در رود خروشان نیل غرق کرد قوم بنی‌اسرائیل نجات پیدا کرد، اما این رهایی آغاز انحراف و طغیان این قوم بود.

انحراف بنی‌اسرائیل بلافاصله پس از نجات از شر فرعون

بنابر روایت فارس، در آیات ۱۳۸ تا ۱۴۱ سوره اعراف، قرآن کریم بخشی از سیر تاریخی قوم بنی‌اسرائیل پس از نجات از فرعون را بازگو می‌کند. این آیات، تصویری دقیق از روان‌شناسی جمعی بنی‌اسرائیل، ضعف‌های عقیدتی آنان و نحوه برخورد حضرت موسی(ع) با انحرافات فکری‌شان را ارائه می‌دهد. این ماجراها نه‌فقط تاریخی هستند، بلکه آموزه‌هایی جاودانه در حوزه ایمان، توحید، تربیت دینی و برخورد با غفلت‌ها و آزمون‌های پس از نجات دارند.پس از آن‌که قوم بنی‌اسرائیل به‌صورت معجزه‌آمیز از دریا گذشتند و از دست فرعون و سپاهیانش رهایی یافتند، باید وارد مرحله‌ای تازه از زندگی می‌شدند؛ مرحله‌ای که به معنای بنای یک جامعه جدید بر پایه‌ ایمان و عدالت بود.

بت‌پرستی نتیجه‌ ذهنیت بردگی

نخستین واکنش آن‌ها بعد از این نجات بزرگ، آشکارا نشان داد که هنوز اسیر جهل فرهنگی و ذهنی هستند. در نخستین برخورد، بنی‌اسرائیل قومی را می‌بینند که به پرستش بت‌ها مشغول‌اند. این صحنه برایشان جذاب و پررنگ بود، آن‌چنان که با دیدن آن، به موسی(ع) گفتند: «برای ما هم خدایی قرار بده، همان‌طور که اینان خدایانی دارند!»
این جمله، در نگاه اول ساده و شاید از روی کنجکاوی به نظر برسد، اما در باطن، نشان‌دهنده‌ ضعف عمیق در توحید و ریشه‌دار نبودن ایمان‌شان است. به‌رغم مشاهده‌ معجزات الهی، مانند شکافته شدن دریا، آن‌ها هنوز نمی‌توانستند خدایی را که دیده نمی‌شود، درک و باور کنند.

امتداد ذات فرعونیان در بنی‌اسرائیل

آن‌ها تربیت‌یافتگان دربار فرعون و جامعه‌ مشرک مصر بودند و سال‌ها ذهنشان با مظاهر مادی و خدایان محسوس آشنا شده بود. پاسخ موسی(ع) به این درخواست، پاسخی تند، قاطع و آموزنده است. او به‌روشنی گفت: شما قومی نادان هستید. این نادانی، فقط به معنای بی‌سوادی یا کم‌اطلاعی نیست، بلکه به معنای ناآگاهی از حقیقت خداوند، گم‌کردن راه عقل و فطرت و گرایش کورکورانه به ظواهر است. وقتی مردمی پس از دیدن معجزات خدا، باز هم دنبال بت‌پرستی و کفر هستند، این نشانه‌ غفلت ساختاری و سطحی‌نگری در ایمان آنها است.

هرراهی غیر از توحید، محکوم به سقوط است

موسی(ع) در ادامه پاسخ می‌دهد که قوم بت‌پرست، در مسیری باطل و محکوم به نابودی‌اند. هر آیین، فکر یا راهی که بر غیر توحید استوار باشد، ولو پرزرق و برق باشد، سرانجامش تباهی و نابودی است. ظاهرِ بت‌ها ممکن است جذاب باشد، اما باطن آن بی‌محتوا، بی‌اثر و ویرانگر است. این بینش قرآنی به ما یاد می‌دهد که در ارزیابی اندیشه‌ها و جوامع، باید به حقیقت درونی آن‌ها توجه کنیم، نه صرفاً به جلوه‌های ظاهری.
چرا تقلید کور، ریشه در جهل دارد؟

درخواست بنی‌اسرائیل برای داشتن بت، ناشی از تقلید سطحی از دیگران بود. این نوع تقلید، بدون آگاهی، نشانه‌ جهل درونی است. انسان اگر به جای شناخت و تأمل، صرفاً به آنچه دیگران انجام می‌دهند دل ببندد، خود را در مسیر سقوط فکری و معنوی قرار می‌دهد.

یادآوری نعمت‌ها برای بازگرداندن ایمان

در ادامه، حضرت موسی با شگفتی و توبیخ ادامه می‌دهد که آیا به‌راستی می‌خواهید برایتان خدایی بجویم غیر از خدای یکتا؟ خدایی که شما را از بردگی، ذلت و کشتار نجات داد؟ او به یاد قومش می‌آورد که این خدای یکتا، کسی است که بر شما نعمت‌های فراوانی ارزانی داشت و شما را بر جهانیان برتری داد.

این تذکر، یکی از روش‌های مهم تربیتی در قرآن است: یادآوری نعمت‌های گذشته، زمینه‌ای برای بیداری، شکر و بازگشت به فطرت الهی است. وقتی انسان نعمت‌هایی را که دریافت کرده به یاد بیاورد، احتمال بازگشتش به ایمان بیشتر می‌شود.

از بردگی تا آزادی؛ باز هم ناسپاسی؟

آیه‌ پایانی این بخش نیز به‌نوعی جمع‌بندی تربیتی است. خداوند به قوم موسی یادآوری می‌کند که چگونه از چنگال ظلم و شکنجه‌ فرعونیان نجات یافتند. شکنجه‌هایی از جمله قتل فرزندان پسر و زنده نگه‌داشتن زنان به کنیزی، نمونه‌هایی از خشونت سیستماتیک فرعون علیه بنی‌اسرائیل بود.

اما خداوند در این آیه با لحنی دقیق و پرمعنا، این واقعه را «بلاء عظیم» می‌نامد. بلاء در قرآن معمولاً دو معنا دارد: آزمایش و سختی. بنابراین، این نجات و این تاریخ، هم‌زمان با رنج و نیز آزمونی بزرگ برای قوم بود. آیا آن‌ها با این نجات، قدر خدا را خواهند دانست یا دوباره به مسیر شرک و انحراف بازمی‌گردند؟
معجزه کافی نیست، ایمان نیاز به تربیت دارد

این ماجرا نشان می‌دهد که ایمان معجزه‌بنیاد، اگر به معرفت و بینش عقلی نینجامد، پایدار نمی‌ماند. قوم بنی‌اسرائیل نه از روی شرارت، بلکه از روی غفلت و ضعف درونی چنین درخواستی مطرح کردند، اما همین غفلت، خود مایه‌ سقوط است. برای ساختن یک امت موحد، تنها معجزه کافی نیست؛ بلکه باید تربیت فرهنگی، فکری، اعتقادی و اخلاقی انجام شود. جامعه‌ای که سال‌ها تحت تأثیر فرهنگ شرک و استبداد بوده، نیازمند بازسازی فکری و روحی است.

شرک مدرن، چهره‌ای تازه با باطنی کهنه

گرچه بنی‌اسرائیل بت‌های سنگی می‌خواستند، اما امروزه هم بسیاری از انسان‌ها اسیر بت‌های نوین‌اند: بت پول، شهرت، قدرت، مدرنیته، لذت‌گرایی و... پرستش این بت‌های ذهنی، همان‌قدر خطرناک است که پرستش بت‌های سنگی. ایمان توحیدی، همچنان در برابر همه‌ این جلوه‌ها نیازمند پایداری، معرفت و هوشیاری است.

کد خبر 2091817

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین