ایران از زمان امپراتوری نادرشاه به هیچ کشوری حمله نکرده/ آقامحمدخان می‌خواست مرزهای ایران در دوره صفوی را احیا کند

بهروز به امپراتوری عثمانی اشاره می‌کند که امپریالیسم مهاجم غربی توانست این دودمان قدیمی‌ را مقهور خود سازد و همچنین است سرنوشتِ مصر تحت حاکمیت محمدعلی پاشا و امپراتوری چین. کشورهایی که در آن زمان به‌مراتب از ایرانِ قاجاری باتجربه‌تر و قدرتمندتر و مرفه‌تر بودند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روزنامه شرق، تاریخ ایران در دوران پساقاجاری دستخوش بازنگری‌ها و تحریف‌های بسیار شده است. برخی از این بازنگری‌ها بر نقاط تاریک‌مانده‌ای از تاریخ معاصر نور تابانده، اما تحریف‌ها همچنان برجا مانده‌اند. کتاب «ایران در جنگِ» [Iran at War: interaction with the modern world and the struggle with imperial Russia] مازیار بهروز که پژوهشی درباره دوره قاجار است، تلاشی برای پرداختن به این تحریف‌ها یا به‌ تعبیر بهروز، مغالطه‌های تاریخی است که در پرتو آن درک بهتر این دوره‌ی مهم از تاریخ معاصر ایران ممکن‌ می‌شود.

از دیدِ بهروز مهم‌ترین دستاورد دوران قاجار، وحدت دوباره ایران و ایجاد بنیادها و ساختارهایی برای تداوم آن بوده است. این کتاب نشان می‌دهد که طبقه حاکم قاجار درک روشنی از مرزهای تاریخی قلمرو خود به نام «ایران» داشت که در دودمان صفویه این نام بر قلمروی تحت حکومت صفوی گذاشته شد و به‌کارگیری آن در زمان قاجار نیز ادامه یافت. ایران در این دوران در حال تکوین ملت-کشور یا ملت-دولت بود، و «این کار مستلزم شکل‌گیری یک دولت ملی قدرتمند، نظام آموزشی، ارتش ملی و سایر اصلاحات برای ایجاد حس هویت ملی نه‌تنها برای طبقه حاکم، بلکه برای عموم مردم ساکن آن بود».

این امور در قرن بیستم و پس از انقلاب مشروطه ۱۲۸۵ محقق شد. بنابراین برخلاف تصور عامه، از قضا دوران قاجار در تاریخ مدرن ایران، اهمیت و جایگاه بسزایی دارد. از نظر مازیار بهروز، اگر ایران همان کشور چندپاره‌ پیش از دوران قاجار می‌ماند، تصور وجود ملت-دولت امروزی ایران دشوار بود. «هدف آقامحمدشاه تثبیت مرزهای امپراتوری خود در محدوده دوران صفویه بود. در واقع وی ۱۷۹۷/۱۱۷۶ آماده می‌شد که به بخارا حمله کند اما ناچار شد با شتاب به قفقاز بازگردد تا با ارتش مهاجم روسیه به فرماندهی زوبُف -که همان‌جا ترور و کشته شد- رویارو شود. بنابراین، پروژه‌ وی برای وحدت دوباره امپراتوری ناتمام ماند. بااین‌حال هم او و هم فتحعلی‌شاه جانشینش، چالش‌هایی را که قدرت‌های اروپایی به‌ویژه روسیه، پیش می‌گذاشتند تا اندازه‌ای درک می‌کردند. آن‌چه هیچ‌یک به درک آن نرسیدند این بود که تهدید امپریالیسم اروپایی نه‌فقط از روسیه، بلکه از بریتانیا به دلیل هند، فرانسه و دیگران نیز ناشی می‌شد.»

راه دشوار قاجار در ایجاد یک دولت-ملتِ پایدار، گرفتاریِ جنگ با روس‌ها بود. آقامحمدشاه در رویارویی با ارتش روسیه اعتمادبه‌نفسی داشت که مبتنی بر درک او از قدرت روسیه و توانایی خودش برای مقابله با آن بود. ازاین‌رو راهبرد او، جنگ نامتقارن و پرهیز از رویارویی مستقیم با قدرت آتش روسیه بود، و عقب‌نشینی و اجرای سیاست زمین سوخته و استفاده از راهکارهای جنگ سنتی و پارتیزانی ایرانی. اما امپراتوری روسیه مزیت‌های آشکاری نسبت به ایران قاجار از حیث جمعیتی و توان نظامی و ثروت و منابع داشت و در ۱۸۱۲، این منابع را به میدان آورد و هم‌زمان ارتش قاجار و ارتش بزرگ ناپلئون را شکست داد.

ایران از زمان امپراتوری نادرشاه به هیچ کشوری حمله نکرده/ آقامحمدخان می‌خواست مرزهای ایران در دوره صفوی را احیا کند

وقتی نبردهای همه‌جانبه‌ ایران و روس در تابستان ۱۸۰۴/۱۱۸۳ آغاز شد، ایران با اتکا بر ارتش سنتی و برتری عددی خود، موفقیت‌های محدودی کسب کرد و توانست محاصره ایروان را بشکند. بااین‌حال، حکمرانان قاجار دریافتند که بدون یک ارتش مدرن، رویارویی با ارتش روسیه محکوم به شکست است. اما اصلاحات نظام جدید به‌ کمک فراریان روس و بعد، فرانسوی‌ها و درنهایت انگلیسی‌ها هم راه به جایی نبرد و حکام قاجار نتوانستند سنت‌های جنگی ایلیاتی خود را کنار بگذارند. «افزون بر این، روس‌ها با سرعت و موفقیت کمبودهای خود را با ساختن سه جاده شمالی-جنوبی برای حرکت‌ دادن سریع‌تر تدارکات و ساخت مواضع مستحکم به‌ عنوان قورخانه و استقرار نیرو در خطوط مقدم رفع کردند. و سرانجام این‌که بزرگی، قدرت و منابع امپراتوری روسیه به‌مراتب بیش از ایران بود که به‌دشواری می‌توانست درگیر جنگی طولانی شود.».از نکات مهمی که روایت تاریخی بهروز بر مدار آن می‌چرخد این است که برخورد ایران با امپریالیسم و جهان مدرن را باید در زمینه‌ جهانی واکاوی کرد. «وقتی موضوع شکست نظامی و سرانجام فرو افتادن تا سطح کشوری نیمه‌مستعمره در قرن نوزدهم مطرح می‌شود، ایران قاجاری را نمی‌توان استثنا به‌شمار آورد.»

بهروز به امپراتوری عثمانی اشاره می‌کند که امپریالیسم مهاجم غربی توانست این دودمان قدیمی‌ را مقهور خود سازد و همچنین است سرنوشتِ مصر تحت حاکمیت محمدعلی پاشا و امپراتوری چین. کشورهایی که در آن زمان به‌مراتب از ایرانِ قاجاری باتجربه‌تر و قدرتمندتر و مرفه‌تر بودند. بهروز در قیاس ایران با این امپراتوری‌ها از اصلاحات در این کشورها سخن می‌گوید، در زمانی که اروپا در حال گذار از دوران فقر فئودالی یا «عصر تاریکی» به دوران سرمایه‌داری بود: «اصلاحاتی که در مصر و امپراتوری عثمانی به اجرا گذاشته شد به‌مراتب گسترده‌تر از اصلاحات نصفه‌نیمه‌ای بود که به ابتکار عباس‌میرزا به اجرا درآمد، اصلاحاتی که جانشینانش آن را دنبال نکردند.»

اما به‌ گواه تاریخ، این امپراتوری‌ها هم در مواجهه با امپریالیسم غربی به سرنوشت ایران دچار شدند. در روایت بهروز، ایران در اوایل قرن نوزدهم در میان شبکه‌ای از دسیسه و دیپلماسی اروپایی گرفتار آمده بود که رهایی از آن اگر نه ناممکن، دست‌کم دشوار بود. از طرف دیگر، قراردادها و پیمان‌ها و وعده‌های قدرت‌های امپریالیستی تنها تا زمانی اعتبار و ارزش داشت که به سود این قدرت‌ها بود و وقتی دیگر به سودشان نبود و برای ازسرگیری مخاصمات آمادگی داشتند، دوباره راه جنگ را در پیش می‌گرفتند. این روند در دوران قاجار نیز به‌خوبی آشکار شد: «زمانی که ناپلئون با تزار از در صلح درآمد، وعده‌ حمایت فرانسه نقش بر آب شد. وعده‌ حمایت انگلیس در ۱۸۰۹/۱۱۸۸ نیز سخاوتمندانه می‌نمود و امید بسیاری را در ایران برانگیخت، اما برای زمانی بود که بریتانیا با روسیه و فرانسه در جنگ بود. در ۱۸۱۴ که فرانسه شکست خورد، بریتانیا در قرارداد بازنگری و دادن کمک مالی و نظامی به ایران را منوط به آن کرد که ایران آغازگر جنگ نباشد. زمانی که روسیه درگیری‌ها را در ۱۸۲۵/۱۲۰۴ آغاز کرد -و ویلاک، دیپلمات انگلیسی بر آن گواهی داد، بریتانیا ایران را مقصر دانست و از دادن کمک خودداری کرد.»

مسئله مهم دیگری که مازیار بهروز بر آن تأکید می‌کند، توان بازدارندگی است. مقوله‌ای که ایران از دیرباز با آن مواجه بوده و همچنان نیز مورد بحث است. بهروز معتقد است ایران در تمام دوران تعامل خود با قدرت‌های غربی فاقد توان بازدارندگی بوده و این کمبود بیش از همه در دوران جنگ با روسیه آشکار شد. ایران در این دوران کوشید تا جنگ را برای روس‌ها چنان پرهزینه کند که دست از تجاوز بردارند و به این‌ ترتیب درجاتی از بازدارندگی ایجاد کند. «تمهید ایران برای رسیدن به این هدف به میدان آوردن ارتشِِِِ به‌ لحاظ عددی برتر خود و نیز سعی در یافتن متحدی اروپایی بود، هم برای گرفتن آموزش مدرن و هم دریافت کمک مالی. اما هیچ‌یک از این دو تمهید مؤثر نیفتاد.» مازیار بهروز تأکید می‌کند که ایران از زمان امپراتوری افشار در ۱۷۴۷/۱۱۲۶ به هیچ کشوری حمله نکرده، اما فقدان یک اهرم بازدارنده مشکل عمده ایران در ادامه قرن نوزدهم تا میانه‌های قرن بیستم بوده است. به دلیل این فقدان، ایران به‌کرات مورد حمله قرار گرفت: در سال ۱۲۸۸ و ۱۲۹۰ و نیز طی جنگ‌ جهانی اول (۱۲۹۳ تا ۱۲۹۶) بار دیگر از سوی روسیه، در ۱۲۹۹ و ۱۳۲۰ از طرف اتحاد شوروی. بریتانیا نیز بارها ایران را مورد حمله قرار داد و در کودتا علیه دولت ملی مصدق در ۱۳۳۲ با ایالات متحده همراه شد.

علاوه‌ بر این‌ها، طی جنگ‌ ایران و عراق در دهه ۱۳۶۰، که عراق با موشک‌ به شهرهای ایران حمله کرد و سلاح شیمیایی هم به کار گرفت، قدرت‌های غربی به عراق کمک‌های مالی و فنی می‌رساندند. ایالات متحده هم در پوشش سازمان ملل برای لاپوشانی جنایات جنگی عراق، به این کشور کمک دیپلماتیک می‌کرد و در مورد تحرکات نیروهای ایرانی به عراق اطلاعات می‌داد. مازیار بهروز با این مقدمه به وضعیت کنونی اشاره می‌کند که ایران ناگزیر از دستیابی به توان بازدارندگی است. درواقع این پیشینه تاریخی، ایران را بر آن داشته تا با تقویت و تحکیم مجتمع نظامی-صنعتی بومی خود به درجه‌ای از بازدارندگی دست یابد. اما این توان بازدارندگی محدود که پس از پایان جنگ با عراق به دست آمد، اینک موجب نگرانی غرب شده و ازاین‌رو از ایران می‌خواهد این امکانات را برچیند.

۲۵۹

کد خبر 2101123

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 17
  • نظرات در صف انتشار: 58
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ایرانی IR ۱۹:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۰
    6 6
    تاریخ را جعلی نکنید. بهروز خان! $!
  • غریبیان IR ۲۰:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۰
    5 6
    جناب آقای مازیار در پا ورقی که بنده خواندم شما هیچ اسمی از امیرکبیر قهرمان یاد نکردید.کسی بود که کل راههای مهم کشور را احیا و باز سازی کرد، به ارتش ایران نظم داد، به سرحدات مامور فرستاد. بناهای کهن را مرمت کرد و از همه مهمتر دست سفارت‌ها بیگانه را رو کرد از جهت فرهنگ‌سازی غربی.
  • IR ۲۰:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۰
    2 3
    تیترتان که برای بردن آبروی نویسنده کافی بود. خود کتاب را نمیدانم چگونه است
  • IR ۲۰:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۰
    5 9
    ولی خیلی هم حمله دیگران و دفع نکرده!
  • رسول IR ۲۱:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۰
    15 24
    آقا محمد خان و قاجار بهترین و باعرضه ترین امپراطوری تاریخ ایران هرچه به نام پهلوی ترسو زده شد تماما مال زمان قاجار هست
  • ایرانی IR ۰۰:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    12 7
    این تفکر در این جهان بی قانون دیگر جایی ندارد ایران باید سرزمینهای خودمان را پس بگیریم که ناجوانمردانه از ایران جدا شد
  • IR ۰۶:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    13 10
    قاجار قابل دفاع نیست .چرادروغ چرا ،قاجار اگر برچیده نمیشد ایرانی وجود نداشت
  • IR ۰۶:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    11 11
    قاجار عرضه جنگ نداشت یک حکومت پست که بیشتر داد تا گرفت
  • محسن IR ۰۸:۵۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    3 1
    دو مولفه مهم در بازدارندگی موثر هست اتحاد و انسجام داخلی که نتیجه در پیش گرفتن سیاست دمکراتیک در حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد بود بازدارندگی نظامی خصوصا در حوزه تقویت توان موشکی و ساخت بمب اتمی
  • محقق IR ۰۹:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    4 1
    می‌گویند: " خانه.نشینی بی‌بی از بی چادری است"!! آیا می‌توانست حمله کند ولی حمله نکرد ؟؟!!
  • تاریخ‌خوان IR ۱۰:۰۴ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    19 10
    تازگیا یه موج سفیدشویی قجرها به راه افتاده! چه نیت شومی پشتشه؟!!!
  • ف ایرانی IR ۱۱:۲۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    1 9
    ایران سرزمین دلیران در همه دوران
  • حم کریمی عواطفی IR ۱۲:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    3 9
    با سلام و خسته نباشید رژیم ِ افشاریان ، امپراتوری نبود ! واژه ی امپراتوری به لحاظ سیاسی برای تمامی ِ انواع ِ پادشاهی اطلاق نمیگردد. با تشکر
  • داریوش IR ۱۸:۰۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    7 10
    سطح مقاله پایین است. می‌شود گفت که به نادرشاه حمله کرده، قاجاری که غرق در فساد، بی‌بند و باری، بی‌تدبیری، ستم بر مردم و ...، بود را مبرا از تقصیر و کم‌کاری کرده است. اشاره نمی‌کند که نادرشاه ناگزیر بود که بجنگد، چون ایران در اشغال بود. هند نیز مامن تجاوزکاران و جنایتکارانی شده بود که حاضر به استعدادشان به ایران نبودند. هم‌چنین دو سفیر ایران را که برای استرداد مجرمان فرستاده شده بودند، کشتند. نکته شگفت‌آور برای من این است که نویسنده کتاب آغا محمد خان قاجار را آقا محمدشاه نامیده و در پی تطهیر قاجار است. نویسنده مقاله نیز هیچ اشاره‌ای به این مساله‌های آشکار نکرده و دلیل‌های سطحی و عوام‌فریبانه را تکرار کرده است.
  • IR ۱۹:۰۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    11 1
    نادر شاه بهترین شاه تاریخ
  • ناشناس IR ۱۹:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    17 13
    آقا محمد خان کیه دیگه!!!؟؟؟؟ این یارو آغا بابا خان بوده. آغا چون اخته بوده ، اسمش هم که بابا خان بوده. دروغ به خورد خلق خدا ندید. بدترین حکمرانان تاریخ ایران بعد از اعراب ، قاجارها کثیف و خبیث و خونخوار و سفاک بودند.
  • IR ۲۰:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۱
    4 8
    دروغ محض😂

آخرین اخبار