روزنامه خراسان نوشت:

 2 سارق جوان افغانی که پیرمرد ثروتمند و همسرش را به طرز فجیعی در مشهد کشته بودند در بازسازی صحنه جنایت عنوان کردند: «فکر می کردیم نقشه قتل هم مانند سرقت آهن راحت است و دستگیر نمی شویم.»

ساعت 7 صبح پنجشنبه گذشته 2 جوان افغانی که 18 فروردین 91، پیرمرد 80 ساله و همسر 39 ساله اش را با ضربات متعدد چاقو کشته و 30 میلیون تومان وجه نقد را به سرقت برده بودند در محل ارتکاب جنایت و در حضور قاضی اسماعیل شاکر به تشریح ماجرای هولناک خود پرداختند. در ابتدای بازسازی صحنه جنایت حسن نژاد (افسر پرونده) خلاصه ای از چگونگی جنایت و دستگیری متهمان را شرح داد و گفت: پس از وقوع قتل و اثربرداری از محل ارتکاب جرم، به پرونده ای رسیدیم که نشان می داد در اسفند ماه سال گذشته سارقانی به انبار آهن آلات مقتول دستبرد زده اند اما به دلیل پیگیری نکردن شاکی، فقط سوابقی از سرقت در پلیس آگاهی و کلانتری گلشهر وجود داشت که پیگیری این پرونده، موجب شد تا به 2 جوان افغانی که یکی از آن ها قبلا برای پیرمرد کار می کرد مظنون شوم و آنان را دستگیر کنیم.

با دستور قاضی اسماعیل شاکر، یکی از متهمان این پرونده جنایی گفت: همه ماجرا با 2 کلمه حرف شروع شد با رفیقم نشسته بودیم و درباره سرقت قبلی خود از انبار آهن پیرمرد ثروتمند صحبت می کردیم که چگونه آن سرقت را انجام دادیم ولی دستگیر نشدیم همین امر ما را وسوسه کرد و فکر کردیم که ارتکاب قتل و سرقت پول های داخل گاوصندوق پیرمرد هم به همین راحتی است. شب حادثه با طرح نقشه ای حساب شده، سر کوچه آمدیم ابتدا قصد داشتیم دست و پاهای پیرمرد را ببندیم و پول ها را سرقت کنیم اما بعد فکر کردیم که او «الف» را می شناسد و دستگیر می شویم برای همین کاردی را برای احتیاط برداشتیم و طبق نقشه منتظر ماندیم تا در خانه تنها شود وقتی همسر و دخترش بیرون رفتند ما با پسر کوچکش تماس گرفتیم تا مطمئن شویم که او هم در خانه نیست وقتی پسرش گفت من در «کافی نت» هستم ما کارمان را شروع کردیم. رفیقم از پشت در با پیرمرد تماس گرفت و گفت در را باز کند ما پشت در هستیم. وقتی وارد خانه شدیم او چون پاهایش درد می کرد روی تخت نشست و ما هم در کنارش قرار گرفتیم اول گفتیم ما بیکاریم اگر کار گچ کاری دارید به ما بدهید! ولی در یک لحظه من دهان و دماغ پیرمرد را گرفتم و روی تخت خواباندم او دیگر نفس نمی کشید که او کلید گاوصندوق را از جیبش بیرون کشید پس از آن نیز ضرباتی با چاقو به نقاط مختلف بدنش وارد کردیم فقط یادم می آید که اولین ضربه را به پایش زدم! وقتی پول ها را داخل کیسه می ریختیم ناگهان همسر پیرمرد که به منزل بازگشته بود ما را از پشت پنجره دید و با فریاد به طرف ما آمد چاره ای نداشتیم دهان او را نیز گرفتیم و ضربات زیادی به نقاط مختلف بدنش وارد کردیم تا او نیز بی حرکت روی زمین افتاد. پس از آن فرار کردیم و به منزل رفیقم رفتیم در آن جا فرصت شمردن پول ها را نداشتیم؛ بنابراین پول ها را به صورت بسته ای تقسیم کردیم.

متهم دیگر پرونده نیز گفت: من قرص خورده بودم و حالت عادی نداشتم. وقتی ضربات را با چاقو بر بدن همسر مقتول وارد می کردم چاقو از دستم لغزید و افتاد که پس از آن دوستم چاقو را برداشت و ضربات دیگری بر بدن وی وارد کرد. وقتی از محل فرار کردیم چاقو را در جوی آب انداختیم.

وی درموردبریدگی گردن همسر مقتول گفت: قصد داشتم ضربه ای به شانه اش بزنم که این ضربه محکم به گلوی همسر پیرمرد خورد و گلویش بریده شد.

47282

کد خبر 211192

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۳:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۶
    36 6
    نه فقط مسئولین بلکه خود مردم انقدر بهشون رو دادن و اعتماد بیخود کردن که کارشون به اینجا رسیده
  • مقیمی IR ۲۱:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۶
    16 15
    اینها که برای 20 میلیون آدم کشتند توی خبر ها بود یک قاتل برای 400 هزار تومان آدم کشت که متاسفانه قاتل هموطن هم بود!!!!! بحث ایرانی و افغانی نیست بلکه نوع درج خبرها این ذهنیت را ایجاد میکنه که توی کشور ما هر قتلی رخ میده کار یک افغانیست در حالیکه این مسئله تنها به نوع شخصیت هر آنسانی مربوطه که چه راهی را برای زندگیش انتخاب میکنه. فراموش نکنیم برای خدا فرقی بین بندگانش نیست مگر به تقوا شان.. در جامعه افغانها هم بسیار آدمهائی هستند که به سختی کار میکنندو با تندگدستی امرار معاش و بارها و بارها هم بخاطر ملیتشان از سوی عده ای مورد بدترین توهین ها قرار میگیرند که بخاطر بعضی مسائل لب فرو می بندند و سکوت میکنند. از کسانی که کارگر افغانی دارند بپرسید می تونه همین گفته ها را تائید کنه.
    • بدون نام IR ۱۲:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
      9 4
      با نظر اقای مقیمی موافقم
  • سهراب IR ۲۲:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۶
    12 3
    از ماست که برماست. همیشه کارگر بیگانه بهتره چون ما پیش چشممان را می بینیم اونوقت اینطوری توی چاه می افتیم .حادثه تلخی است خدا رحمتشان کند
  • بدون نام IR ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
    8 0
    سال گذشته خانه ام را باز سازی میکردم 3 کارگر هموطن از میدان ونک بنایم آورده بود همان 1 دقیقه اول چنان با بنا و بعد با خود من درگیری راه انداختند و با داد و فریاد و کتک زدن بنا و حمله طرف من 2 برابر دستمزد طی شده اشان را گرفتند و رفتند برادران 110 بعد از 45 دقیقه امدند سر دسته شان را به اسم و مشخصات کامل میشناختند اما توصیه کردن شکایت بی فایدست و اصرار داشتند خودتان یک هفته علاف خواهد شد و در آخر نتیجه ای هم نخواهد داشت.
  • علي IR ۱۳:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
    5 0
    همه ماجرا با 2 کلمه حرف شروع شد با رفیقم نشسته بودیم و درباره سرقت قبلی خود از انبار آهن پیرمرد ثروتمند صحبت می کردیم که چگونه آن سرقت را انجام دادیم ولی دستگیر نشدیم (ولی دستگیر نشدیم؟؟؟؟)
  • قاسم A1 ۲۳:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۵
    1 3
    شما ان پير مرد را نمى شنا سيد من قبلاً در نزديكى خانه ان مرد زندگى ميكردم ان مرد ثروتمند بود ولى خرج أصلا نميكرد

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین