خاطرات هاشمی: بد عمل ‌کردن روسیه در مسئله خزر و افغانستان و آذربایجان، باعث تنزل اعتماد شده

شب، محسن غذا آورد. دیشب، یاسر بنا بود بیاورد که نیاورد. خودم تخم‌مرغ پختم و ماکارونی‌های مانده از پریشب را گرم کردم؛ سنگین بود و اذیت شدم.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از گروه رسانه‌ای شرق، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز ۲۵ شهریور ۱۳۸۱ نوشت: به مرکز سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع در جاده کرج رفتیم. پس از مراسم استقبال نظامی، از نمایشگاه هلی‌کوپترها و هواپیمای آموزشی و هواپیماهای بدون خلبان ساخت وزارت دفاع بازدید کردیم. طرح هلی‌کوپتر شبیه آپاچی و پهپاد با دو هزار کیلومتر بُرد از نوع جت و عادی جالب است.

در همایش مدیران ارشد صنایع هوایی، آقای [علی] شمخانی، [وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح] گزارش‌کار داد و من هم صحبت مفصلی درخصوص ضرورت حفظ آمادگی دفاعی، با توجه به خطر آمریکا و استفاده از ظرفیت‌های صنعتی‌کردم. آقای شمخانی در گزارش خود گفت، ۶۹ درصد از ظرفیت راکد است و فقط ۳۱ درصد ظرفیت فعال است.

سپس از هواپیمای آنتونوف ایران ۱۴۰ بازدید کردیم. آقایان [حسین] علایی و [محمد] اسلامی و خلبان‌ها گزارش دادند و از عدم پشتیبانی دولت برای فروش‌ آن شکایت‌کردند. قرار شد، ۱۷ مهر با آن به اصفهان سفر کنیم؛ برای اعلام مطمئن ‌بودن آن. مصاحبه‌ای انجام دادم.

به دفترم رفتم. دکتر [مهدی] اکبرزاده [مشاور وزیر جهاد کشاورزی] آمد. برای رفع مشکلات جدیدش استمداد کرد. مهندس [علی] وکیلی [رئیس پژوهشگاه صنعت نفت] آمد. گفت، روس‌ها طرح همکاری ده‌ساله‌ای به‌کمیسیون مشترک داده‌اند و از طرف ایران با سیری برخورد شده و آن‌ها تعجب کرده‌اند. سفر [ولادیمیر] پوتین [رئیس‌جمهور روسیه] را که قرار بود در ایران این قرارداد امضا شود، راکد کرده‌اند. گفت، به طورکلی بدنه وزارت امورخارجه، تمایلی به همکاری با روسیه ندارند. گفتم، مقامات موافق همکاری بیشتر با روسیه‌اند. گفت، خبر پنج نیروگاه اتمی جدید که روس‌ها پخش کردند، مربوط به همین موافقت مقدماتی است‌ که در دولت تصویب شده و منتظر پذیرش‌ ما هستند. گفتم، بد عمل‌کردن روسیه در مسئله [تقسیم دریای] خزر و افغانستان و آذربایجان، باعث تنزل اعتماد شده و اگر در مسئله نیروگاه بوشهر هم کوتاه بیایند، به‌کلی اعتماد از بین می‌رود.

عصر مصاحبه‌ای با سپاه حفاظت کردم؛ به مناسبت کنگره ۳۰۰ شهیدشان.

غلامرضا [فرزند خواهرم] به منزل آمد. فرزندش در دانشگاه آزاد قبول شده است. شب، محسن غذا آورد. دیشب، یاسر بنا بود بیاورد که نیاورد. خودم تخم‌مرغ پختم و ماکارونی‌های مانده از پریشب را گرم کردم؛ سنگین بود و اذیت شدم.

۲۵۹

کد خبر 2116101

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =