خبرآنلاین - جواد مرشدی:پس از ۲ سال جنگ میان اسرائیل و حماس بالاخره مرم غزه روی آرامش دیدند. این مهم فعلا با طرح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ محقق شدهاست. اینکه این آرامش پایدار خواهد بود یا شکننده سوالی است که افکار عمومی را به خود مشغول کردهاست.
براساس این توافق اولیه ابتدا حملات ارتش اسرائیل متوقف میشود و ۷۲ ساعت بعد از آن (دوشنبه) همه گروگانهای زنده و کشتهشده آزاد خواهند شد.
از سوی دیگر برخی تحلیلگران با توجه به شخصیت نتانیاهو نگران جنگ افروزی دیگری از سوی رژیم صهیونیستی هستند .
دستگاه دیپلماسی کشومان نیز با صدور بیانیه ای تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران همواره از هر اقدام و ابتکاری که متضمن توقف جنگ نسلکشی، خروج نظامیان اشغالگر، ورود کمکهای بشردوستانه، آزادی اسرای فلسطینی و احقاق حقوق بنیادین فلسطینیان باشد، حمایت کرده است.
خبرگزاری «خبرآنلاین»در گفتگو بانصرت الله تاجیک دیپلمات بازنشسته و سفیر پیشین ایران در اردن به بررسی ابعاد این آتش بس و میزان پایداری آن پرداخته است.
*** آتشبسی که روز پنجشنبه میان اسرائیل و حماس اعلام شد چقدر پایدار خواهد بود؟
بخشی از این آتشبس اجرایی خواهد شد و با توجه به الزامات منطقه ای و بین المللی تا حدی هم پایدار خواهد بود. هدف اصلی ترامپ و نتانیاهو آزادسازی زندانیانی است که در اختیار حماس هستند؛ یعنی آنها دنبال این هستند که کارتی را که حماس در دست دارد از دست این گروه خارج کنند. آنچه در رسانهها منتشر شده نشان میدهد مرحله اول توافق حاصل شده و آتشبس قرار است اجرایی شود؛ البته نتانیاهو این موضوع را منوط به تصویب در کابینه کرده و به احتمال زیاد آنجا هم تصویب خواهد شد، چون در این پرونده ترامپ نقش محوری دارد. بنابراین آتشبس و تبادل زندانیان و بخشی از عقب نشینی به محلی مورد توافق صورت خواهد گرفت.
بحثی هم درباره فهرستی است که فلسطینیها ارائه کردهاند و اینکه آیا اسرائیل همه افرادی را که در آن فهرست آمده آزاد خواهد کرد یا نه؛ این موضوع هم همچنان در جریان است. برای حماس آنچه اهمیت دارد، اجرای تعهدات طرف مقابل است؛ زیرا اگر زندانیان آزاد شوند، حماس دیگر اهرم بزرگی در دست نخواهد داشت. برخی اعضای مقاومت فلسطینی، از جمله آقای مصطفی برغوثی، ابراز نگرانی کردهاند که اسرائیل ممکن است پس از گرفتن امتیازها دوباره به حملات خود ادامه دهد. اما طبق گزارشها، گویا تضمینهای چندجانبهای از سوی آمریکا، ترکیه، قطر و مصر به حماس داده شده که روند مرحله به مرحله اجرا شود و نتانیاهو پس از تبادل زندانیان، بهسرعت حملات را از سر نگیرد، اما چقدر این تضمین مطمئن است نیاز به زمان دارد! یک «خطی » نیز تعیین شده که نیروهای اسرائیل تا حدی عقبنشینی کنند. حماس اما خواهان عقبنشینی کامل و خروج همه نیروهای نظامی اسرائیل است. به این دلیل، در مرحله اول توافق، آتشبس نسبتا پایدار به نظر میرسد و باید منتظر ماند و دید که مراحل بعدی چگونه پیش بروند.
*** سرنوشت حماس بعد از این آتشبس چگونه خواهد بود؟
حماس در اصل بخشی از فرزندان مردم غزه است و یک تفکر مبارزه ضد صهیونیستی برای رفع اشغال در چارچوب دفاع مشروع و جریان سیاسی ـ نظامی محسوب میشود؛ بنابراین به این سادگی از بین نمیرود. سرنوشت دقیق آن بستگی دارد به چگونگی بازیکردن کارتها توسط طرفهای مختلف و میزان ایستادگی حماس در برابر مطالبات طرف مقابل. به نظر من تحمیل آتشبس ناشی از آن است که اسرائیل نتوانست به اهداف سهگانهاش دست یابد: نابودی حماس، بازگرداندن گروگانها بهطور کامل، و خروج یا کوچاندن مردم غزه. چون این اهداف تحقق نیافت، ترامپ وارد عمل شد تا بحران و هزینههای سنگین آن را مدیریت کند. بنابراین میتوان گفت حماس بهعنوان بازیگری مؤثر، باقی خواهد ماند و احتمال موافقت آن با خلعسلاح کامل بعید است.
*** آیا آتشبس دقیقا مطابق طرح ۲۰ مادهای ترامپ پیش خواهد رفت، یا آنگونه که مقامهای حماس گفتهاند حاکمیت فلسطینی بر غزه برقرار خواهد شد؟
بهنظر من طرحهای کلی و الفاظ زیبا در سندها زیاد است، اما همهشان قابلیت اجرایی یکسان ندارند. در آن طرح نکات قابلتقدیری هست؛ مثل خاتمه جنایات، عقبنشینی نیروهای نظامی، و رساندن کمکهای انسانی به غزه . حماس با این موارد در درجه اول موافقت کرده و سایر مسائل را به مذاکره موکول کرده است. حماس بعید است هیأتی که ترامپ برای اداره غزه پیشنهاد داده را بپذیرد؛ حماس تمایل دارد که مدیریت غزه توسط شخصیتهای ملی فلسطینی انجام شود، و چندان علاقه ای ندارد سهم خود را در مدیریت اوضاع غزه پس از جنگ که اسرائیل آن را شخم زده ، حفظ کند. بنابراین شکل نهایی حکمرانی در غزه باید در مذاکرات بعدی مشخص شود و تعیینکنندهی آن فلسطینیها خواهند بود.
*** چرا دونالد ترامپ برای به ثمر رسیدن این آتشبس آنقدر فشار گذاشت؟
علاوه بر انگیزههای انسانی یا دیپلماتیک، ترامپ و حامیانش دنبال کاهش هزینههای سیاسی و مالی هستند. کمکهای سنگین تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل و هزینههای سیاسی ادامه جنگ منافع کاخ سفید را تحت فشار گذاشته است. ترامپ میخواهد خود را بهعنوان «آورنده صلح» معرفی کند و شاید هدفهای شخصی و سیاسی دیگری از جمله مطرحشدن برای جایزه صلح نوبل یا اعتبار بینالمللی داشته باشد. در یک نما، کاهش هزینهها، بازگرداندن آرامش نسبی و کسب اعتبار سیاسی از دل آتشبس و سامان یافتن اوضاع داخلی اسرائیل از دلایل فشار او بودهاند.
*** علیاکبر ولایتی، مشاور رهبری، در شبکههای اجتماعی نوشت که شاید شروع این آتشبس به معنای شکسته شدن آتشبس دیگر باشد. با توجه به اینکه تحلیلگران می گویند استمرار حیات سیاسی نتانیاهو در جنگ است آیا فکر میکنید که جنگ دیگری راشروع کند؟
احتمال شروع جنگ جدید زیاد نیست و احتمال آن کم است. البته انظار بیشتر به سمت حزب الله و انصارالله است و نه ایران. ولی چند نکته مانع از تبدیل این احتمال به قطعیت است. اولاً هزینه جنگ طولانیمدت برای جامعه اسرائیل و حکومت آن بسیار بالاست؛ فشارهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی و نیز موج مهاجرت معکوس و نارضایتی داخلی، تابآوری جامعه را کاهش داده است. ثانیاً اگر جنگ وسیع دیگری در منطقه رخ دهد، تبعات فراملی و واکنشهایی از سوی بازیگران منطقهای و بینالمللی خواهد داشت که ممکن است اسرائیل و حامیانش را از انجام آن بازدارد. از سوی دیگر، انگیزه شخصی نتانیاهو برای بقا یا بازسازی جایگاه سیاسی ممکن است برخی از عناصر داخل سیاسی اسرائیل را به سمت تشدید نظامی سوق دهد، اما احتمال اینکه هیات حاکمه اسرائیل و آمریکا علاقه ای به ورود به جنگ دیگری داشته باشد، پایین است.
***نقش ایران و بازیگران منطقهای در تعیین سناریوهای آتی چیست؟
بازی ایران و توانایی آن در ایجاد اجماع یا همراهی با چین و روسیه، و همچنین مولفههای هستهای و موشکی و ظرفیتهای منطقهایاش، بر محاسبات کلی تأثیر دارد. بهعبارت دیگر، تحولات بعدی نتیجه مجموعهای از پیوستگیها و تعاملات منطقهای و بینالمللی است؛ نه صرفاً تصمیم یک بازیگر واحد. بنابراین سناریوهای محتمل آینده را باید با در نظر گرفتن همه این حلقههای زنجیره تحولات و تصمیمات تحلیل کرد.
در مجموع اینکه آتشبس فعلی تا مرحله اول (تبادل زندانیان و محدودسازی عملیات نظامی) نسبتا قابلاتکا بهنظر میرسد، اما پایداری بلندمدت آن وابسته به اجرای تعهدات طرف مقابل، تضمینهای بینالمللی، و رفتار آتی اسرائیل است. حماس احتمالاً همچنان بهعنوان بازیگر و نیروی مؤثر باقی میماند و وقوع جنگ اسرائیل با حزب الله و انصارالله محتمل ولی نه حتمی است؛ نتیجه نهایی به بازی سیاسی ـ نظامی مجموعهای از بازیگران منطقهای و بینالمللی بستگی دارد. به هر صورت در قدم اول شاهد سه بیانیه، سه آرزو بودیم:ترامپ،مرد صلح نتانیاهو، آزادی اسرا حماس پایان جنگ،عقب نشینی نظامیان و ورود کمکهای انسانی. ایران امیدوار به ایفای تعهدات و پایان رنج مردم غزه که ایستادگیشون درمقابل نسل کشی نتانیاهو،اهدافش را به شکست کشاند!مردم غزه با ۶۷۰۰۰ شهید که قسمت عمده آن غیر نظامیان زن و کودک بودند ، هزینه سنگینی برای حفظ آن پرداخت کردند. سازمان ملل، فقط بیانیه داد. این مناسبات ناعادلانه بین المللی است. راه درازی در غزه در پیش رو است و اگر اسراییل با مشروعیت آسیب دیده خواهان امنیت مطلق از طریق نظامی باشد و غزه را ترک نکند، یک منبع تنش دائمی آتی است!اما دستاورد تحمیل آتش بس به اسراییل و تبادل زندانیان حاصل مقاومت وپایداری مردم غزه واعتماد حماس به مبارزه مسلحانه و نیروی ذاتی سازش ناپذیر با اشغالگر است! و اما ایران ضمن حمایت از آتش بس ، امیدوارانه به دو سناریو نگاه میکند، تا با همراهی با هنجاری انسانی:
۱-اسراییل و آمریکا این آتش بس به بعد را که حاصل شکست اسراییل درتامین اهداف حمله به غزه است را ترجمه سیاسی برای تامین حقوق فلسطینیها نمایند.
یا ۲- ترجمه نظامی برای رویارویی با حزب الله وانصارالله در قدم بعدی نمایند. طبعا منافع ایران درتحقق سناریوی اول و در صورت سناریوی دوم ابراز حساسیت و موضعگیری خواهد بود.
۲۱۲/۴۲
نظر شما