گزارش مفصل دکتر مصدق به مردم درباره نفت و تصمیم  قطع رابطه با دولت انگلستان

دولت ایران در پیشنهاد خود حاضر شده است غرامت مایملک شرکت را در ایران بر طبق قانون خود انگلیس و یا هر قانون دیگری که در هریک از کشورهای جهان برای حل این موضوع وضع شده و شرکت سابق آن را به سود خود می‌داند قبول کند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۳۳۱ دکتر مصدق، نخست‌وزیر وقت ایران، طی گزارشی مفصل خطاب به مردم ایران درباره مسئله نفت، از قطع رابطه با دولت انگلستان خبر داد. او این گزارش را برای قرائت در مجلس شورای شورای ملی آماده کرده بود؛ اما به ‌دلیل غیبت چند تن از نمایندگان، جلسه مجلس به حد نصاب نرسید و دولت ناگزیر شد تصمیم خود درباره قطع رابطه سیاسی با انگلستان را از طریق مطبوعات اعلام کند. این گزارش شرح می‌دهد که چرا دولت، پس از بی‌نتیجه‌ماندن مذاکرات و یادداشت‌های متقابل با لندن، ادامه روابط سیاسی را بی‌فایده تشخیص داده است. در ادامه متن گزارش را به نقل از کیهان که در همان روز منتشر شد می‌خوانید:

گزارشی که به عرض ملت ایران می‌رسد برای تقدیم به مجلس شورای ملی تهیه شده بود و با این‌که دولت مجرد وصول جواب آخر وزارت امور خارجه انگلیس درخواست تشکیل جلسه نمود و این دعوت از طرف مجلس نیز به اطلاع نمایندگان خارج از مرکز رسید، چون آقایان بهادری، افشارصادقی، ناصر ذوالفقاری، محمد ذوالفقاری، فتحعلی افشار، مجدزاده، محمدحسن قشقایی، تولیت دکتر فقیهی شیرازی برای حضور در مرکز و شرکت در جلسه امروز به تهران نیامده بودند حد نصاب کافی که جهت تشکیل جلسه علنی لازم است حاصل نشد.

(عده بایستی برای رسمیت جلسه ۶۹ نفر باشد) ضمن تشکر از آقایان نمایندگانی که انجام وظیفه فرموده و در مجلس حضور به هم رسانیده‌اند از نظر حساسیت موقع و لزوم اتخاذ تصمیم مقتضی دولت نمی‌توانست در تعیین تکلیف بیش از این تامل کند بنابراین لازم دید که عرایض خود را مستقیما با ملت قهرمانی که همه افتخارات مبارزات کنونی مربوط به اوست در میان گذارد تا تصمیم دولت به این صورت به اطلاع عامه رسیده باشد.

در این لحظات و دقایقی که افتخارات و آبروی مملکت در میان است، تاییدات و پشتیبانی کامل عموم مردم وطن‌خواه را مسئلت می‌نمایم و متن گزارش امروز را اینک به سمع هموطنان عزیز می‌رسانم:

آقایان نمایندگان محترم مستحضرند که جنبش ملی ایران از روز اول با کارشکنی‌ها و تحریکات عوامل شرکت سابق و دولت انگلیس در داخل و خارج کشور روبه‌رو گردید. این تلاش‌ها و تشبثات که زحمات فوق‌العاده برای ما فراهم نمود ضمنا به آبروی خود آن‌ها نیز لطمه زد زیرا هریک از این تشبثات پرده تازه‌ای از روی رفتار ظالمانه زورمندان برداشت و چهره سیاست استعماری آنان را بیشتر نمایان ساخت. با مختصر تاملی آقایان به خاطر خواهند آورد که از روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تا امروز که قریب ۱۹ ماه از اولین تصمیم مجلسین ایران می‌گذرد چه مشکلاتی در راه موفقیت ما به وجود آورده و تا چه حد دامنه تحریک و آشوب و اغتشاش را فقط به خاطر منفعت‌طلبی و استفاده‌جویی توسعه داده‌اند.

پس از آن‌که صنعت نفت به تصویب مجلسین ملی شد و ملت ایران به این آرزوی خود رسید، دولت انگلیس برای جلوگیری از اجرای آن نخست دست به حربه ارعاب و اخافه زد و برخلاف شرایط دوستی که پیوسته از آن دم می‌زد ملت صلح‌دوست ما را به سزای آن که از یکی از حقوق اولیه خود استفاده کرده بود به کشتی‌های موریشس و فلامنکو و قوای زمینی و دریایی و هوایی متمرکز در دور و نزدیک مرزهای ایران تهدید نمود.

ملت ایران که در راه رسیدن به آمال ملی خویش برای تحمل هرگونه سختی و مشقت خود را آماده کرده و در این راه تا پای جان ایستاده بود از این تهدیدات باکی نداشت خاصه آن‌که می‌دانست با وجود بیداری ملت‌هایی که قرن‌ها طعم تلخ حرمان از آزادی و عدالت را چشیده‌اند و با وجود منشور ملل متفق و سایر مقررات و عهود بین‌المللی از این پس دیگر امکان تجاوز و تعدی دولت‌های زورمند به خاک ملت‌های ضعیف وجود ندارد مگر آن‌که بخواهند به دستاویز و عنوانی آتش جنگ بین‌المللی سوم را روشن کنند و این کار همچنان جنایت عظیمی است که هیچ‌یک از ملل جهان گمان نمی‌رود حاضر به قبول مسئولیت آن باشد.

دکتر مصدق: چرا تصمیم به قطع رابطه با دولت انگلستان گرفتم؟

چون حربه ارعاب حریف بر اثر ثبات و مقاومت ملت ایران از کار افتاد، دولت انگلیس تدبیری دیگر اندیشید و هنگامی که از قدرت‌نمایی طرفی نبست قیافه مظلومانه به خود گرفت و آن‌چه توانست کوشید تا ملت ایران را در انظار جهانیان مردمی غاصب و متجاوز به حقوق دیگران معرفی کند. دولت انگلیس در این راه از کلیه وسایلی که در اختیار داشت استفاده کرد ازجمله از سرمایه بادآورده‌ای که محصول دست‌رنج کارگران پابرهنه و گرسنه و مظلوم ایران بود، سهمی برای مطبوعات و تبلیغات در پاره‌ای از کشورها اختصاص داد.

شرکت سابق نیز با قدرت و اعتبار مالی کافی که از یغمای ثروت ملت ایران اندوخته بود سعی کرد از هرگونه اقدام و عملی که نهضت ملی ایران را در داخله درهم بشکند و از انعکاس آن در خارج جلوگیری کند، فروگزار ننماید.

دولت انگلیس که به هیچ عنوان حق دخالت در این امر را نداشت با تمام قوا از نقشه‌ها و نیرنگ‌های شرکت سابق پشتیبانی می‌کرد تا آن‌جا که کار اختلاف بین دولت ایران و یک شرکت طمع‌کار خارجی را به صورت اختلاف بین دو دولت به شورای امنیت کشانید. بیداری ملت رشید ایران در طول این مبارزه حیرت‌بخش تاریخی که هرگونه تشبثات خارجی برای ایجاد شکاف در داخله مملکت را خنثی می‌کرد به دولتی که نماینده مردم بود نیرو و قدرت داد که با تمام ناتوانی مادی بتواند مظالم شرکت سابق و آثار شوم آن را که در تمام شئون اجتماعی ما ریشه و نفوذ داشت به سمع جهانیان برساند.

نتیجه مذاکرات شورای امنیت این شد که تا صدور رای نهایی دیوان بین‌المللی دادگستری درباره صلاحیت خود مذاکرات در آن شوری متوقف و به وضع مسکوت بماند و دولت انگلیس نه‌تنها از اقدام خود طرفی نبست بلکه بدین وسیله مظالم شرکت سابق و دخالت‌های ناروای دولت انگلیس بر جهانیان روشن شد و حقانیت ایران هم در آن شوری مسلم گردید چنان‌چه از میان اعضای شورای امنیت که از مردمی بصیر و مطلع و محیط بر اصول حقوق بین‌المللی تشکیل شده بود حتی یک نفر هم نبود که اذعان نکند اقدام مردم ایران به ملی کردن صنعت نفت خود عملی است که هر ملت آزاد و مستقل در حدود حاکمیت خویش می‌تواند انجام دهد.

نباید فراموش کرد که در حین اجرای قانون خلع ید انگلستان توانسته بود به اشتباه‌کاری قراری به عنوان قرار موقت از دیوان به دست آورد.

دولت انگلیس از این راه افکار عمومی جهان را مشوب می‌کرد که ایران به مقررات و عهود بین‌المللی بی‌اعتناست ولی ما که به‌وضوح به حقانیت خود مطمئن و به انصاف و بصیرت قضات دیوان بین‌المللی دادگستری آگاه بودیم برای جلوگیری از این تبلیغات به عنوان اعتراض به صلاحیت در دیوان شرکت کردیم و نتیجه این شد که دیوان عدم صلاحیت خود را اعلام کرد. دولت انگلیس در این راه نیز شکست خورد و برای شرکت سابق دیگر چاره‌ای نماند جز این‌که برای اقامه هرگونه دعوایی به محاکم ایران مراجعه کند.

اکنون از حربه دیگری که استفاده می‌کنند همان فشار اقتصادی و مالی است که با قوتی هرچه تمام‌تر از روز نخست تا امروز آن را به کار برده و می‌برند و با کمال وضوح بدون اعتنا به حقوق بین‌المللی و منشور ملل متفق خود دولت انگلیس هم ضمن پیام رسمی هشتم شهریور ماه ۱۳۳۱ به این تجاوز علنی اعتراف و اذعان نموده است.

منظور از فشار اقتصادی و تضییقات مالی از قبیل توقیف وجوه و اموال دولت ایران که با هیچ قانونی وفق نمی‌دهد این است که دولت انگلیس بدین وسیله مردم این مملکت را مستاصل و پریشان کند و زمینه را برای قبول تحریکات ایادی خود در ایران فراهم نماید شاید بتواند به موقع مقتضی به وسایلی که دنیا و ملت ایران به آن آشناست دوباره اوضاع را به حال سابق درآورد و حال آن‌که در مقابل ملت هشیار و بیدار دل ایران این آرزوها جز خواب و خیال و این تشبثات جز حرکات مذبوحانه چیزی نیست و اعاده اوضاع سابق از محالات است زیرا ملت قهرمان ما می‌دانند که حیات بدون استقلال و آزادی معنا و مفهومی ندارد.

این نخستین بار نیست که ملت ایران گرفتار این قبیل سختی‌ها و مشقت‌ها شده است. ملت کهنسال ما در طول تاریخ پرافتخار خود از این حوادث بسیار دیده و از این رنج‌ها فراوان کشیده است.

خدای توانا برای صبر و استقامت در برابر مصائب و مشکلات نیرویی شکست‌ناپذیر به ما عطا فرموده است و ما این طوفان زندگی را که می‌دانیم مقدمه فرجی عظیم خواهد بود به عادت ملی دیرینه خود با آرامش خاطر پذیرفته‌ایم و با توکل به خداوند متعال راه دراز و دشواری را که در پیش گرفته‌ایم برای وصول به هدف عالی که داریم ادامه می‌دهیم و تردید نداریم اکنون که قسمت مهمی از این راه طی شده افق روشن به‌زودی پدیدار خواهد شد.

ملت ایران تربیت‌یافته تعالیم مقدس اسلامی است و صبر در مقابل شداید را از فرایض دینی خود می‌داند علی‌الخصوص آن‌جا که پای حفظ ناموس ملت و دفاع از شرافت مملکت در میان باشد.

دولت ایران در پیشنهاد خود حاضر شده است غرامت مایملک شرکت را در ایران بر طبق قانون خود انگلیس و یا هر قانون دیگری که در هریک از کشورهای جهان برای حل این موضوع وضع شده و شرکت سابق آن را به سود خود می‌داند قبول کند و قضاوت این امر به عهده دیوانی که قضات آن از ممالک دیگرند و در بی‌طرفی آنان تردید نیست محول نماید.

اگر دولت انگلیس به مقررات بین‌المللی و اصول منشور ملل متفق معتقد می‌بود پس از رای دیوان لاهه پیشنهاد دولت ایران را استقبال می‌کرد و آن را با نهایت خوش‌وقتی می‌پذیرفت و این آتشی را که مدت‌هاست به دست یک شرکت منفعت‌پرست افروخته شده خاموش می‌کرد، خاصه آن‌که دولت ایران در پیشنهاد خود حاضر شده است غرامت مایملک شرکت را در ایران بر طبق قانون خود انگلیس و یا هر قانون دیگری که در هریک از کشورهای جهان برای حل این موضوع وضع شده و شرکت سابق آن را به سود خود می‌داند قبول کند و قضاوت این امر به عهده دیوانی که قضات آن از ممالک دیگرند و در بی‌طرفی آنان تردید نیست محول نماید ولی دولت انگلیس به این حسن‌نیت توجه نکرده و برای درهم شکستن نهضت ملی و تمام هم او مصروف بر این است که به طفره و تعلل دفع‌الوقت کند تا وضعی برای ملت ما پیش آید که آخرین رمق اقتصادی خود را هم از دست داده تسلیم مطامع آن دولت شود.

اکنون دولت ایران بدون این‌که از استفاده از منابع نفت خود صرف‌نظر کرده باشد می‌خواهد اصلاحات اقتصادی و مالی خود را قطع نظر از عایدات نفت شروع کند و توازن بودجه مملکت را براساس عواید جاری و قطعی خود تامین نماید و اطمینان دارد که ملت و نمایندگان مجلسین برای اجرای این برنامه نهایت تقویت و پشتیبانی را نسبت به دولت مبذول خواهند داشت.

پس از بیان این مقدمات اینک به عرض اقداماتی که بعد از آخرین گزارش خود به مجلس در تاریخ ۲۵ شهریور ماه انجام شده است می‌پردازد.

اینجانب در ضمن گزارش اخیر مورخ ۲۵ شهریورماه ۱۳۳۱ صریحا به عرض رسانیدم که روابط سیاسی بین دولت‌ها فقط وسیله‌ایست برای حفظ دوستی و همکاری متقابل و چنان‌چه این نتیجه حاصل نشود و این روابط سیاسی فقط وسیله حفظ منافع و مطامع یک طرف قرار گیرد مصلحت ایجاب می‌کند که با قطع روابط به تحریکات و تشبثات روزافزون خاتمه داده شود.

در همان موقع که گزارش اخیر به عرض مجلسین رسید به استحضار نمایندگان محترم رسانیدم که اگر دولت انگلیس روش فعلی خود را ادامه دهد معلوم خواهد شد که مناسبات آن دولت با ما دوستانه نیست و در این صورت ملت ایران جز قطع رابطه سیاسی با دولت انگلستان چاره‌ای ندارد.

پیشنهاد متقابل دولت که با کمال حسن‌نیت تنظیم شده بود راه را برای حل اختلاف بازمی‌گذاشت و گذشت ایران در این پیشنهاد به آن‌جا رسیده بود که قضاوت دیوان لاهه را که خود نیز اظهار عدم صلاحیت نموده است با شرایطی بپذیرد ولی این آخرین پیشنهاد ایران نیز چنان‌چه ملاحظه خواهند فرمود از طرف اولیای دولت انگلستان مانند همیشه مورد توجه قرار نگرفت و به نتیجه نرسیده است.

دولت ایران برای نشان دادن حداکثر حسن‌نیت و گذشت در جواب پیام مشترک حضرت ترومن و جناب آقای چرچیل پاسخی به شرح ذیل فرستاد [متن این پیام در درون گزارش نخست‌وزیر که در کیهان انعکاس یافته، منتشر نشده است!] با این حال دولت انگلستان بدون توجه به مفاد این پیشنهاد که از روی نهایت حسن‌نیت تنظیم شده و راه عملی موضوع را روشن می‌ساخت در تاریخ ۱۳ مهرماه ۱۳۳۱ به ارسال این نامه مبادرت نمود. (پیام مشترک ترومن – چرچیل قبلا در کیهان چاپ شده است)

چون روزنه امیدی در پیام جناب آقای ایدن وزیر امور خارجه دیده می‌شد ولی مصرح و روشن نبود برای این‌که بار دیگر دولت ایران حسن‌نیت خود را اظهار و از قطع روابط سیاسی احتراز کند از نمایندگان شرکت سابق دعوت نمود که تهران بیایند شاید بین دولت و آنان توافق حاصل شود. اکنون نامه‌ای که در این باب نوشته شده عینا نقل می‌شود: (متن نامه ایران قبلا در کیهان از نظر خوانندگان گذشت)

در همان تاریخ نیز به جانب آقای آچسن وزیر امور خارجه آمریکا جوابی نوشته شده که عینا به استحضار می‌رسد. (متن این جواب نیز قبلا در کیهان چاپ شده است)

پس از انقضای یک هفته از ارسال نامه‌های فوق ساعت ۶:۵ بعدازظهر روز سه‌شنبه ۲۲ مهرماه ۱۳۳۱ کاردار سفارت انگلیس در تهران یادداشت ذیل را به این‌جانب تسلیم نمود. (متن پاسخ انگلیس در شماره امروز [۲۴ مهر ۱۳۳۱] جداگانه چاپ شده است)

گزارش امور بعد از ۲۵ شهریور به عرض رسید و آقایان نمایندگان محترم کاملا از آن مستحضر شدند ولی قبل از اطلاع نظر دولت لازم است توضیحاتی چند راجع به آخرین جواب دولت انگلیس داده شود:

۱- در پیام‌های دولت انگلیس مکرر از سوءتفاهماتی که بدون جهت برای دولت ایران حاصل شده بحث نموده و به دنیا و مخصوصا به ملت ایران خواسته‌اند ثابت کنند که احتیاطات دولت ایران مبنی بر سوءتفاهم است و اساس ندارد.

یادداشت اخیر دولت انگلیس به‌خوبی روشن می‌کند که نگرانی‌های دولت ایران مبنی بر سوءتفاهم نیست بلکه ناشی از دقت و توجه کامل به منویات آن‌هاست زیرا در این یادداشت صریحا ذکر شده است که:

«دولت علیاحضرت ملکه انگلستان در موقع اقامه دعاوی شرکت از دیوان تقاضا خواهد نمود که رسیدگی به این موضوع نماید که چه مبلغ غرامت نه‌تنها بابت از دست رفتن تاسیسات شرکت در ایران بلکه نیز بابت لغو یک‌طرفه امتیازنامه سال ۱۹۳۳ که برخلاف تعهد صریحی است که در امتیازنامه مبنی بر نهی از این طریق به عمل آمده باید تادیه شود.»

قرارداد ۱۹۳۳ زاده کودتای ۱۲۹۹ می‌باشد و دولت انگلستان با تقویت دیکتاتوری در ایران اهم منظورهای خود را که صورت‌سازی برای تجدید و تمدید قرارداد دارسی بود تحت عنوان امتیاز ۱۹۳۳ بر این کشور تحمیل نمود.

در هیچ یک از ممالک دنیا که صنایع خود را ملی کرده‌اند برای از میان رفتن قراردهای خصوصی نافذ و صحیح هم غرامتی نپرداخته‌اند ولی دولت انگلیس می‌خواهد از ملت ستم‌دیده ایران به عنوان لغو قرارداد غرامت بگیرد یعنی مدعی است که دولت ایران نه فقط قیمت دارایی شرکت سابق در ایران را باید به حساب بیاورد بلکه به عنوان غیرمعقول عدم‌النفع از ایران مطالبه غرامت می‌نماید و حال آن‌که قراداد ۱۹۳۳ نه‌تنها باطل است و به هیچ عنوان قدرت قانونی ندارد بلکه اگر هم صحیح می‌بود اکنون با ملی شدن صنعت نفت کان‌لم‌یکن شده و هیچ‌گونه اثر قانونی ندارد.

بی‌مورد نیست در این‌جا یادآوری شود قرارداد ۱۹۳۳ زاده کودتای ۱۲۹۹ می‌باشد و دولت انگلستان با تقویت دیکتاتوری در ایران اهم منظورهای خود را که صورت‌سازی برای تجدید و تمدید قرارداد دارسی بود تحت عنوان امتیاز ۱۹۳۳ بر این کشور تحمیل نمود و همین قراداد باطل را که هرگز ملت ایران آن را نپذیرفته است اکنون وسیله مطالبه غرامت قرار می‌دهد و نمی‌خواهد به این نکته مهم توجه کند که امروز دیگر وضع جهان اجازه نمی‌دهد که دولت‌های استعماری از این‌گونه امتیازات که به اجبار و اکراه تحصیل کرده‌اند استفاده کنند.

۲- دولت انگلیس چنین وانمود می‌کند که دولت ایران حاضر نیست قضاوت امر را به طور کلی به محاکم دادگستری واگذار نماید. این ادعا نیز برخلاق حقیقت است زیرا چنان‌که سابقا به عرض رسانیده‌ام:

«پس از صدور قرار عدم صلاحیت دیوان بین‌المللی دادگستری در سراسر جهان مرجع قضایی دیگری که صالح برای رسیدگی به اختلاف دولت ایران و شرکت سابق نفت باشد جز محاکم ایران وجود ندارد. اگر شرکت نفت بر طبق اصول کلی آئین دادرسی بخواهد به محکمه صالحه یعنی محاکم ایران رجوع کند البته می‌تواند هر نوع ادعایی را تحت عنوان غرامت در عرض‌حال خود بگنجاند زیرا هر مدعی وقتی به محکمه‌ای که بالاصاله واجد شرایط رسیدگی است رجوع کند حق دارد موضوع دعاوی خود را هر قدر می‌خواهد توسعه دهد ولی همین مدعی اگر خواست به محکمه دیگر یعنی به محکمه‌ای که به خودی خود واجد صلاحیت نیست مراجعه کند موافقت مدعی علیه هم لازم می‌آید و اولین شرط توافق این است که طرفین در ماهیت و حدود اختلاف فی‌مابین با هم کنار بیایند یعنی معلوم کنند چه مطالبی را می‌خواهند محکمه مورد توافق رجوع کنند به عبارت واضح‌تر شرکت سابق و دولت ایران باید معلوم نمایند که چه موضوعاتی را می‌خواهند در دعوای خود مورد رسیدگی قرار دهند و دولت ایران در پیام‌های خود این موضوع را معلوم و تصریح نموده است.»

اکنون با این توضیحات آقایان نمایندگان محترم تصدیق می‌فرمایند که دولت اینجانب تا آن‌جا که ممکن بوده سعی و مجاهدت خود را برای حل اختلاف به کار برده ولی با کمال تاسف دولت انگلیس تاکنون مانع حصول توافق شده و ملت ایران را برخلاف موازین بین‌المللی همچنان در فشار اقتصادی قرار داده است و اکنون نیز با ادامه مکاتبات بی‌حاصل می‌خواهد از مرور زمان به نفع خود استفاده کند و ما را را تعقیب رویه اقتصادی دیگر که باعث نجاح و فلاح مردم ایران باشد باز دارد.

هرچند درباره روش دولت نسبت به حل موضوع نفت در گزارش سابق به عرض مجلسین رسیده و در آن تصریح شده است هرگاه نتیجه آخرین پیشنهاد و گذشت‌های دولت این‌جانب اثر مطلوب و مترقب را نداشته باشد ناچار باید رویه دولت انگلستان را مخالف با شرایط دوستی که همیشه از طرف دولت ایران رعایت می‌شده بدانیم و روابط سیاسی موجود را بی‌اثر بشناسیم و آقایان نمایندگان محترم نیز با آن موافقت فرموده‌اند.

معذالک اکنون که متاسفانه دولت مجبور به اتخاذ تصمیم مبتنی بر قطع روابط سیاسی شده است لازم می‌داند مجددا مراتب را به استحضار آقایان نمایندگان محترم برساند.

در پایان باید اضافه کنم که قطع روابط سیاسی دولتین با دولت انگلیس مستلزم قطع علایق دوستی بین دو ملت نمی‌باشد زیرا ملت ایران همیشه به ملت انگلیس به دیده احترام نگریسته و امیدوار است که زمامداران آن دولت نیز اندکی بیشتر به حقایق اوضاع فعلی جهان و بیداری ملل توجه کنند و از روشی که تا امروز معمول داشته‌لند منصرف شوند و سیاست خود را با وضع دنیای امروز منطبق سازند تا ملتین انگلیس و ایران بتوانند به وسیله تجدید مناسبات سیاسی از روابط دوستی و وداد برخوردار شوند.

اکنون بر عموم افراد ملت ایران فرض و لازم است که بیش از پیش مراقب اوضاع باشند و با بیداری و استقامت راهی را که در پیش گرفته‌اند ادامه دهند و تردید ندارم که چون این مجاهدت در راه حق انجام می‌شود خداوند متعال مدد خواهد فرمود که به نتیجه مطلوبه برسد.

نخست‌وزیر – دکتر محمد مصدق

۲۵۹

کد خبر 2129895

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 3
  • IR ۱۶:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
    0 0
    خدا رحمت کند دکتر مصدق و امیر کبیر را که تا بحال فقط این دو عزیز گرامی که الهی نور به قبرشان بباره فقط به فکر مردم ایران و کشور ایران بودند.

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین