به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دفتر «خانهسازی برای مستضعفین» که حسن کروبی (۱۳۹۳-۱۳۲۰) پس از پیروزی انقلاب، بهصورت خودسرانه تأسیس کرده بود، عملاً در برخی نقاط تهران با تقسیم زمینهای مصادرهای میان مردم، مشکلاتی جدی برای شهرداری تهران ـ بهویژه در دوران مدیریت محمد توسلی ـ ایجاد کرد. فعالیتهای این دفتر علاوه بر موازیکاری با بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، گاه چنان تندرویهایی در پیش میگرفت که هیچیک از نهادهای رسمی آن را برنمیتابیدند؛ از جمله حمایت از گروهی از دانشجویان که به هتلها یورش برده و آنها را اشغال میکردند.
توسلی در جلد دوم خاطرات خود درباره این ماجرا مینویسد:
«دفتر خانهسازی برای مستضعفین با مدیریت آقای حسن کروبی، نهادی عملا خودسر بود که مستقلا و بدون توجه به قوانین مصوب و نظارت شهرداری، اقدام به احداث واحدهای مسکونی بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر مربع برای مستضعفان میکرد و فعالیتهایی مغایر با تصمیمات و برنامههای مدیریت شهری داشت.»
این اقدامات سرانجام در هفتهی آخر آبان ۱۳۵۸ با صدور حکم تعقیب از سوی دادستان انقلاب وقت مواجه شد. با این حال، یک هفته پیش از آن، روزنامه کیهان گفتوگویی مفصل با حسن کروبی انجام داده بود که در تاریخ یکم آذر همان سال منتشر شد؛ گفتوگویی که طی آن، کروبی به انتقادهای مطرحشده علیه خود پاسخ داد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
ممکن است نقش دفتر خانهسازی برای مستضعفین را در ارتباط با بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفین بفرمایید؟
از اسم دفتر هدف و جهت آن مشخص و روشن میشود و در عمل هم جهت خود را مشخص کرده و آن را قاطعانه دنبال میکند. اما بنیاد مستضعفین در رابطه با مصادره اموال مستکبرین به وجود آمد. به طور خلاصه باید عرض کنم دو مرحله بنیاد باید طی بکند: یک حفظ اموال و دیگر مصرف آن در جهت محرومین جامعه، ولی شخصا ضبط را عهدهدار شده و برنامهای در جهت مستضعفین نداشته و حتی در ضبط هم اشکالی داشته و نتوانسته درست کار را انجام دهد و در بعضی از مکانها خیلی از اموال از بین رفته و خسارتهایی وارد شده است. دفتر بنیاد مسکن کارش تامین مسکن است.
چه تفاوتی بین دفتر برای خانهسازی و بنیاد مسکن وجود دارد و چرا یکی نمیشود و آیا هماهنگی بین شما وجود دارد؟
از روز اول ما دو هدف داشتیم: یکی تامین مسکن و ریشهیابی آن و دیگر هماهنگ کردن نهادهای انقلاب با یکدیگر و اکنون هم این آمادگی را داریم و دنبال میکنیم. ولی کلا چه باید کرد زمانی که بنیاد مستضعفین به وجود میآید و امام مطرح میفرمایند اموال مصادرهشده از مستکبرین باید در جهت مستضعفین به مصرف برسد چه اندازه این طرح انقلابی و همانگ با ضرورتهای جامعه است؟
دقیقا این طرح انقلابی باید در این شرایط خیلی ضربتی و عینی پیاده شود که مردم این حقیقت را لمس بکنند. این طبقه مستضعف که محکوم بوده امروز حاکم واقعی باشد و به اموال غارتشده خود برسد. در مراحل پیاده شدن طرحهای انقلابی همیشه قالبهایی را به وجود میآورند که کارایی طرح انقلابی را مسخ کرده و از بین میبرند و نمیگذارند در یک قالب صادقانه پیاده شود و این جریان واقعا بوده است.
وقتی امام مطرح فرمودند باید به مستضعفین مسکن داد منظور حتما این است که هر خانواده حق یک مسکن دارد. با شناختی که از امام وجود دارد، در گفتارش یک صداقت محض است. طرح مسئله مسکن یک شعار سیاسی نیست که بخواهد از این شعار استفاده سیاسی بکند بلکه با تمام وجود برای او مطرح است که بیمسکنی و آن نابرابری که در ارتباط با مسکن در جامعه وجود دارد باید ریشهکن شود. ولی اگر یک نهاد انقلابی به وجود نیاید و هدف را تحقق نبخشند این هدف را یک عدهای میگیرند و در یک قالب ارتجاعی خلاصه میکنند و اگر یک نهاد انقلابی آمد و درست همان خط اصیل امام را دنبال کرد باید از یک نقطهای شروع کند که واقعا دو سال دیگر مشکل مسکن در شهر و روستا نباشد. بعد از هر انقلاب یا کودتایی رهبران برای حفظ خود مسئله مسکن را مطرح کرده ولی آیا بعد از ۲۰ سال این نابرابری از میان رفته است؟ میتوانیم به الجزایر و عراق نگاه کنیم.
رابطه این دفتر با دیگر نهادهای انقلاب چگونه است؟
رابطه دفتر با بنیاد مسکن تا یک هفته قبل بسیار خوب بود، ولی متاسفانه این هفته اخیر احساس میکنم افراد سرمایهدار بانفوذ که تعدادی آپارتمانهای آنها گرفته شده و منافع خود را در خطر میبینند از طریق مختلف نظیر دادستانی و بنیاد مستضعفین و کمیته مرکز و بعضی نهادهای دیگر نتوانستند علیه من ماجراجویی کنند. اکنون فکر کردهاند که باید از راه بنیاد مسکن شروع به کار کنند و از آن قالب به ما حمله کنند و بگویند بنیاد مسکن وجود دارد شما چکاره هستید و دقیقا سرمایهدارهایی که دفتر به این صورت به حساب آنها میرسد میخواهند کارهایی بکنند، من از افراد خوب و صالحی که آنجا دارد میخواهم به خاطر بنیاد مسکن آن حیثیت انقلابی خود را از دست ندهند با هوشیاری مواظب باشند که بیدلیل بنیاد مسکن را برابر ما قرار ندهند بلکه بیایند کارها را هماهنگ کنیم.

شایعاتی وجود دارد که هنوز شما نتوانستید ساختمانهای افراد سرمایهدار بازار را بگیرید و قدرتهایی وجود دارد که مانع کار شما میشود.
ما آپارتمان را شناسایی میکنیم بعد صاحب آن را دعوت کرده و از آن میخواهیم با ما همکاری کند و اخیرا اعلامیهای دادهایم که بر روی هیچ آپارتمان یا ساختمانی معاملهای صورت نگرید مگر زیر نظر دفتر بلکه یک قیمت عادلانه و درست به وجود بیاید و چند تا ساختمانی بود که در دست مصادره بود و یواشکی فروخته و فرار کردند. دفتر ساختمانهای خالی را شناسایی و از مالکین دعوت میکند که اجاره دهند و یا بفروشند و برای ما مطرح نیست که مالک از چه مذهب و مرامی است و چه مسلک سیاسی دارد کما اینکه در اسکان دادن مردم هم این مسئله مطرح نیست و هیچکس حق ندارد ساختمان خود را خالی بگذارد. شاید افرادی که ساختمانها را شناسایی میکنند میدانند که کادر بازاری ثروتمند در این نهادهای انقلابی بیشتر دست دارند کمتر سراغ آنها رفتهاند وگرنه مالک برای ما مطرح نبوده است.
ولی کلا من اکنون نسبت به این کمیته امور صنفی واقعا نظر دارم و اگر آنها بگذارند چون بینهایت اکنون کارشکنی میکنند به صورتی که اکنون همه چیز ما به خطر افتاده است اگر بگذارند من به این کار رسیدگی میکنم معنی ندارد که یک قصاب رئیس قصابهات باشد زیرا هر کاری میشود او بر آنها سرپوش بگذارد بلکه باید یک جوان تحصیلکرده در رأس کار قرار بگیرد یا رئیس امور آهن یک آهنفروش باشد در صورتی که کار او این است که آهن از هرجا وارد کند و مسائل دیگر که لازم به توضیح نیست. باید رفت و درد دل مردم را گوش کرد وگرنه اینگونه مسائل باعث عقدههایی میشود ولی مقامات متاسفانه هیچ توجهی ندارند سرمایهداری که انقلاب میخواهد مهارش کند با رفتن به خدمت امام و گرفتن عکس با ایشان و نظایر این همه اصالتها را میخواهند از بین ببرند باید کسانی که احساس مسئولیت میکنند برای اینگونه مسائل فکری بکنند.
دفتر چگونه به وجود آمد و هزینههای آن از کجا تامین میشود و چه کارهایی را انجام میدهد؟
امام مشکل مسکن را مطرح کرد و ما با آشنایی که از روحیه ایشان داریم این کار را شروع کردیم و شاید اولین کمک مالی به دفتر از حساب شماره ۱۰۰ به مبلغ یک میلیون تومان به دستور قم شد و اولین قدمی که ما برداشتیم اسکان خانواده شهدا و مجروحین انقلاب بود در قسمتهای بعدش زندانیهای سیاسی بود که در رژیم گذشته زندان بودند و یک عدهای از اینها وضعشان بینهایت بد بود.
تاکنون بیش از هزار خانواده را ما اسکان دادیم غیردانشجوها – که با همکاری خودشان انجام شد هزار خانواده را که عرض میکنم عدد ناچیزی است در مقابل این همه بیمسکن اما با محدودیتها با کارشکنیها و مشکلاتی که موجود است واقعا کار سختی است مسئله دانشجویان هم که روشن است ما چه موضعی گرفتهایم یعنی دانشجویان رفتند و هتلها را گرفتند من این را چند بار بگویم امیدوارم که مشخص شود زیرا در رابطه با دانشجویان به اندازهای برای من پرونده ساختند ولی ما گناهمان این است که در مسئله دانشجویان به عنوان یک مسئول به عنوان یک مسلمان حداقل کاری کردیم که نگذاریم جنجالی درست بشود. این دانشجویان هتلها را که گرفتند روشن است دانشجویان جا میخواهند و دولت و نهادهای انقلابی و بنیادها نباید متوقع باشند. امسال هم مثل سالهای گذشته توی کوچهها دنبال خانه بگردند؟! این مشکلات را نمیتوانند تحمل کنند. مقامات باید قبلا پیشبینی میکردند و از این همه ساختمان خالی برای آنها خوابگاه در نظر میگرفتند، نکردند. آنها خودشان این کار را کردند آن وقت بعضی کمیتهها رفته بودند که آنها را بیرون کنند خوب مشخص است که اگر این کار میشد چه مشکلاتی پیش میآمد! و دیگران هم خیلی غیرمسئولانه برخورد کردند و گفتند ما دخالت نمیکنیم آخه دخالت نمیکنیم یعنی چه پس تو چکاره هستی اگر یک گزارش آوردند که فلان زن فاسد فلان جا است فقط آن موقع باید یک اکیپ ضربتی بفرستی که به کارش رسیدگی بکنند! آیا این کار فقط کار دادستان انقلابی در یک کشور انقلابی است؟!
ما کوشیدیم که در این وسط یک نقش نظمدهنده داشته باشیم به این معنا که فوری من نماینده فرستادم و در سمینارشان گفتم اگر مسئله مسکن مطرح است سازمان با تمام امکاناتش از شما حمایت میکند و اگر چیزی دیگر مطرح است آن به ما ربطی ندارد اما مشکل مسکن را باید حل نمود. گفتم خودتان بروید و بگردید و هرجا را یافتید که قابل نشستن است بیایید اینجا حکم از ما بگیرید و بنشینید که مالک با سازمان طرف باشد مالکه را خواسته و اگر فروخت میخریم و اگر اجاره داد اجاره میکنیم و اگر هیچکدام از اینها را نمیپذیرد ساختمانش را نگه میداریم و هیچ حقی هم ندارد زیرا ساختمان نباید بلااستفاده بماند و در یک شرایط انقلابی مالک باید همکاری بکند اگر هیچ احساس ملی و اسلامی ندارد خلاصه ما باهاش حرفی نداریم.
این نقش ما در کار دانشجویان بود و ما در اینجا شش هزار دانشجو اسکان دادیم ولی به طرق مختلف ما را در فشار قرار دادهاند و دادستانی هم ما را احضار میکند و خلاصه اعمال نفوذها به صورت مختلف میشود و مرا مرتب میخواهند که بیا توضیح بده و عین یک مجرم که بزرگترین جرمها را مرتکب شده. آخه برای چی توضیح بدهم؟ من اگر زندانی سیاسی را که ده سال در زندان بود و حالا از بیمکانی در سرما جا بهش دادم گناه کردهام؟ اگر من خانه کسی را برای اسکان به مردم دادم که اگر این خانه مصادره نیست لااقل صاحبش فراری و خانهاش خالی است آیا من باید در همان قالب قوانین خشک گذشته این خانهها را خالی بگذارم؟! اساسا مردم چی هستند؟ آیا مردم همین اقلیت سرمایهدار هستند که همه جنایتها، آدمکشیها به خاطر حفظ منافع همین طبقه انجام میگرفته؟! پلیس به خاطر همینها به وجود میآمد و سازمان امنیت به آن عریض و طویلی همهاش در خدمت همینها بوده حالا فقط مردم همینها هستند و اینها نباید دست به ترکیبشان بخورد؟! و در گزارشهایی که به ما رسیده گاهی میبینی ۹ نفر در یک اتاق ۳ در ۴ میخوابند آیا اینها هیچ مطرح نیست؟ ما طوری عمل میکنیم که با استفاده از ساختمانهای خالی و راههای دیگر مسئله مسکن را ۲ ساله حل کنیم و به یک تدیل ثروت برسیم.
شما اگر تا صد سال دیگر هم بخواهید بایستید تا از یک جایی بودجه خانهسازی برای مستضعفین را پیدا بکنید و بعد خانه بسازید امکان ندارد. ولی اگر آمدی مطرح کردی که این آقایی که صد دستگاه آپارتمان دارد مال کیست و از کجا آورده آن وقت ممکن است.
شما توضیح ندادید به غیر از یک میلیون تومان، بودجه شما از کجا تامین میشود؟
همانطور که گفتم به غیر از آن یک میلیون تومان، کمکهای افراد خیر هم هست که لیست همهاش مشخص است. با یک بررسی معلوم میشود یک قشر شاغل اداری و کسانی که کار آزاد دارند و همینطور کارگران و افراد دیگری که در زمان گذشته به علت بورسبازیها بر روی زمین پولشان کفاف خرید زمین و ساختن آن را نمیکرد اینها بیخانه ماندهاند و ما اگر الان زمین را از آن حالت گذشتهاش خارج کنیم از دست زمینداران و بورسبازان بگیریم و ملیاش هم نکنیم که بعدا بیندازیمش توی کاغذبازی و هی طولش بدهیم بلکه خیلی سازده زمین را بگیریم و بین مردم تقسیم کنیم و مثلا زمین متری ۶۰۰ تومان را به متری ۲۵۰ تومان در اختیار قرار دهیم. با توجه به اینکه کسانی که پول ساختن را دارند و به اندازه کافی متمکن هستند میسازند و مینشینند و دسته دیگری هم هستند که اینها واقعا بیبضاعت هستند و پول ساختمان را هم ندارند از روی اعتباراتی که برای این منظور در نظر گرفته میشود و همچنین از پولهایی که از فروش زمین به دست آوردهایم برای اینها مسکن تهیه کنیم و ابتدا هم آپارتمانهای ساختهشدهای را که فعلا موجود است شناسایی کنیم تعدادی را که متعلق به بانکها و بیتالمال است مصادره کنیم و تعدادی را هم که بعد از بررسی معلوم شد که واقعا صاحبش ذیحق است با قیمت عادلانه از آنها بخریم و در اختیار مستضعفین بگذاریم و بعد یک مبلغ مختصری تعیین کنیم که ماهیانه بپردازند. به این ترتیب در عرض ۵ ماه پنجاه هزار خانواده صاحب خانه خواهند شد و این یک طرح ضربتی است که در هیچ کشوری که انقلاب شده به این سرعت سابقه نخواهد داشت. نه اینکه مستضعفین را ببرند در بیابانهای خارج تهران و در آنجا ۴۰ متر زمین در اختیارشان قرار بدهند. اینطور که مستضعف بیشتر مستضعف خواهد شد. آخر امام که نخواستهاند یک شهرک جدید مخصوص مستضعفین به وجود بیاید!
اما در این طرح تقسیم زمین یک زمینهایی هست که موقعیت کسبی و تجارتی دارد و مثلا بر خیابان در نبش است. که اگر ما این زمینها را به هر مستضعفی بدهیم همین مستضعف فردا خودش مستکبر خواهد شد. این نوع زمینها را باید خودمان راسا در اختیار بگیریم و منافعش را به مردم بدهیم.
در واگذاری زمین به مردم ما را با مشکلات مواجه کردهاند که حتی شهردار تهران که من ایشان را میشناسم و اصلا از ایشان توقع نداشتم بر علیه من اعلام جرم کردهاند. حتما به ایشان گفتهاند نه ضوابط شهرسازی رعایت میشود نه شهرداری را محترم میشمارد. اتفاقا من بیشتر از همه به این قوانین احترام میگذارم اما احترام گذاشتن به این قوانین نباید مانع تحقق اهداف انقلاب اسلامی ایران گردد. ما باید عمل کنیم نه آنکه فقط شعار بدهیم. خدا میداند اگر ما در این مقطع زمانی به خود نجنبیم و انقلاب اسلامی را در عمل پیاده نکنیم بزرگترین خیانت را به اسلام کردهایم زیرا تا موقعی که هنوز حاکمیت پیدا نکرده بودیم میگفتند قدرت ندارند که طرحهای اسلام را پیاده کنند بنابراین قابل توجیه بود اما الان که خودمان حاکمیت یافتهایم اگر ما سست بجنبیم و طرحهای انقلابی اسلام را پیاده نکنیم خواهند گفت ایدئولوژی اسلام یک ایدئولوژی نارسا و شکستخورده و ضعیفی است.
ضرورتها گاهی ایجاب میکند که در قالب قوانین خشک حقوقی حرکت نکنیم و در زمینه عدالت اجتماعی ما این درک انقلابی را داریم که استقرار عدالت اجتماعی که هدف همه انبیا و هر نهضت اسلامی اصیل است که با نابرابری و بیعدالتی به صورت قاطع و مشخص مبارزه کند تا آنجا که در کشوری مثل ایران که اکنون حکومت اسلامی تشکیل شده است و قدرت در دست وابستگان به این ایدئولوژی است اگر مردم قدرت مالی نداشته باشند که خانههای جدید بسازند و ما بخواهیم همه دارای مسکن بشوند تا زمانی که همه مردم لااقل دارای یک اتاق نشدهاند هیچکس حق ندارد بیش از یک اتاق داشته باشد. البته در ایران به علت آنکه کشور ثروتمندی است همه میتوانند صاحب خانه، ماشین و زندگی بشوند اما اینها را گفتم که بدانید عدالت اسلام چگونه است. نمیشود یکی زیر برف و باران باشد و سقف خانه روی سرش خراب شود و دیگری ده دستگاه ساختمان داشته باشد و نتوان به او حرف زد. البته من نمیگویم که از او سلب مالکیت میکنیم اما روی یک روال صحیح باید حرکت کنیم که همه مردم صاحب یک زندگی خوبی بشوند. در اینجا خاطرهای از شخص امام نقل میکنم تا شما بدانید دیدگاه ایشان در اینجور مسائل جگونه است. و اتفاقا من به علت همین شناختی که از مام و نیروهای اصیل در قم دارم میدانم که از من حمایت میکنند دست از کارم برنمیدارم و راهم را ادامه خواهم داد. یادم میآید که روزی عدهای دانشجویان از اروپا در عراق به خدمت امام آمدند و این سوال را مطرح کردند که «شما عدالت اجتماعی را چگونه تعریف میکنید؟»
امام فرمودند: «اگر ضرورتی ایجاب کند چنانچه فرد ۲ کت داشته باشد و آن دیگری اصلا کتی نداشته باشد یکی از کتها را از فرد اول میگیریم و به دومی میدهیم.» و ما در طرح مسکن سعی کردهایم با در نظر گرفتن تمام ضوابط شهرسازی و شهرداری همین رویه را دنبال کنیم. البته ما ضوابط ارتجاعی را کاری نداریم زیرا مثلا به چه دلیل باید خانهای که در ونک ساخته میشود ۴۰۰ متر باشد اما خانهای که در جنوب شهر ساخته میشود مثلا ۵۰ متر باشد. آیا نیاز ایجاب میکند که آن خانه ۴۰۰ متر باشد یا اشرافیت؟ از نظر شهرسازی، پارک شهر، خیابانبندی، مدرسه و غیره همه اینها قابل قبول هستند اما به شرطی که بر یک اصول واقعبینانه و صحیح باشند.
تصور نمیکنید که اگر طرح مورد نظر شما در تهران پیاده شود مهاجرت به تهران را افزایش دهد و آیا شما در شهرستانها هم دفتری برای اجرای طرحهای خود دارید؟
در روزنامه دیدم که شهردار تهران گفته بودند یک میلیون و نیم مهاجر به تهران آمدهاند و سکنه تهران افزایش یافته و بعد هم با دلسوزی مطرح کرده بودند که چکار بکنم، ولی خوب از نظر من اولا اعلام این موضوع با تیتر به این درشتی کار غلطی بوده است چون عده زیادی هم که خبر نشده بودند خبر شدند و به خیال آنکه در تهران چیز قسمت میکنند به تهران آمدند. ثانیا با یک حساب دقیق میتوان فهمید که چنین چیزی نمیتواند واقعیت داشته باشد. ثالثا این مطلب در رابطه با کار ما نیست. تقصیر از ضعف دولت است چون اگر برنامه دولت یک کار انقلابی باشد آن وقت جلوی این هرج و مرجها را هم میتواند بگیرد یعنی دفتر که الان مشغول پیاده کردن طرح انقلابی مسکن است در تهرانپارس رسما توانسته جلوی آنهایی را هم که زمینها را بیدلیل میگیرند بگیرد زیرا وقتی اعلام میکند که هرکس واقعا نیاز به مسکن دارد بیاید تا به او زمین بدهیم و اگر معلوم شود کسی نیازمند نبوده است حتی اگر خانه را هم بسازد خراب خواهیم کرد دیگر احساس میکند که راست میگوید بنابراین اگر یک سری کارهای بیرویه در اطراف تهران انجام میگیرد این ربطی به یک نهاد انقلابی که با برنامه صحیح و منظم عمل میکند ندارد.
و در مورد شهرستانها و روستاها هم باید بیایند به جای کارشکنی همین کاری را که ما در تهران مشغول انجام آن هستیم انجام بدهند و اگر به من وقت داده شود و اینها بگذارند برای روستاها هم طرحی دارم که عمل میکنم تا مشکلشان را حل بکنم و من به همین زودیها یک اطلاعیه میدهم و از کلیه روستانشینان سراسر کشور میخواهم که به صورت نامه یا نماینده کمبودهایشان را در زمینه توسعه کشاورزی یا آب آشامیدنی با دفتر در میان بگذارند و دفتر همه اینها را رفع میکند. تا نشان بدهد که چطور باید کار کرد. فعلا یک قسمت کار را تقبل میکنم و درعرض مدت کوتاهی قنات بخواهند میزنیم، سد بخواهند میبندیم، چشمههایشان را جاری میکنیم و قناتهایشان را لایروبی میکنیم اینکه روی مسئله آب انگشت گذاشتیم به این دلیل است که آب مایه تامین و قوام بخشیدن به اقتصاد و درآمد بیشتر کشاورزی و روستا است و به این شکل وقتی مشکل آب روستا حل شد همه کارهای خود را بعد از بهبود وضع اقتصادی میتوانند انجام بدهند.
شما ضمن اینکه اسکان میدهید آیا طرحی برای خانهسازی هم دارید، تا به حال چه کردهاید؟
ما کاری که تاکنون انجام دادهایم در مقایسه با کاری که باید در سطح مملکت انجام بگیرد و انجام نگرفته است ناچیز است اما صرفا به خاطر اینکه نشان بدهیم اگر بخواهند کار بکنند میشود میگویم که با همین پرسنل عادی که در این دفتر هست الان ۱۵۰۰ دستگاه ساختمان داریم میسازیم که قراردادش امضا شده و تاکنون ۳۰ الی ۶۰ درصد کارش انجام گرفته و هزینه آن حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان میشود. و بیمارستانی که ۱۵ میلیون تومان تا حالا خرجش شده است و اکنون دفتر در نظر دارد بیمارستان مخصوص معلولین انقلاب را ۲ ماهه تکمیل کند و ما از دیگر ارگانها میخواهیم که در این مورد کمک کنند. این بیمارستان در دهکده ملارد کرج واقع است و ساختمانها هم از کرج گرفته تا تهرانپارس در نقاط مختلف شرق و غرب تهران مشغول ساختنشان میباشیم و تا این لحظه حدود ۱۵۰۰ قطعه زمین به واجدین شرایط واگذار کردهایم که در موردشان تحقیق شده است و کسانی که خواهان زمین هستند تقاضا مینویسند و ما روی این تقاضانامه تحقیق میکنیم و بعد زمین میدهیم. براساس ضوابط ما کسی که متقاضی زمین است فعلا باید دارای ساختمان یا خانه و زمینی در جای دیگر نباشد و از هرگونه سوءاستفاده غیرمنطقی جلوگیری میکنیم اما خشک و غیرمنطقی هم با واقعیتها روبهرو نمیشویم.
افرادی هستند که مبلغ قابل توجهی پول دارند و میتوانند از آپارتمانهای مصادرهای یا خانههای دیگری که در اختیار شما است بخرند و درعوض با پول به دست آمده شما میتوانید برای مستضعفین ساختمانهای مناسب بسازید. آیا شما طرحی در این مورد دارید؟
ما الان در خریدن ساختمانها به علت اینکه عنان کار در اختیار خودمان هست چنین کاری را میکنیم ولی در مورد خانهها و آپارتمانهای مصادرهای چون در اختیار ما نیست در دست بنیاد مستضعفین است که همینجور بلاتکلیف نگه داشته است متاسفانه ما کاری نمیتوانیم بکنیم.
متاسفانه بنیاد مستضعفین برای تکمیل کردن این طرحهای نیمهتمام از بدو انقلاب تاکنون هیچ کاری نکرده و پسفردا ساختمانهای شهرک غرب و ساختمانهای شهر اکباتان که مخارج زیادی هم تاکنون برایشان شده است زیر باد و باران از بین میروند. حال آنکه آنها میتوانند عدهای صاحبنظر را دورهم جمع کنند و از آنها نظرخواهی کنند که با این ساختمانهای سبک غربی نیمهتمام چکار بکنند و بعد اینها را بسازند و در اختیار کسانی که تمکن دارند قرار بدهند و پولی را که از این بابت به دست میآید خرج خانهسازی برای مستضعفین بکنند و اصلا ما باید سعی کنیم حتیالامکان از تمام ظرفیت ساختمانها و آپارتمانهای موجود تهران استفاده کنیم و از ساختن ساختمانهای جدید بپرهیزیم.
گذشته از این لازم است این مطلب را درج کنید که آقای شهردار چرا وقتی میفرمایند خانهسازی و خانه دادن نه، دنبال همین میفرمایند دویست و چند دستگاه ساختمان داریم که به جای گود عربها میسازیم و چه تضمینی وجود دارد که ساکنین گود عربها که به منزلهای جدید نقلمکان کردهاند کسان دیگری نیایند به جای آنها بنشینند و همان وضع را تکرار کنند. من میپرسم خود همین موضوع خانهسازی جدید هست یا نه؟ پس بهتر است به جای جلوگیری از کار ما بنشینیم و کارهایمان را هماهنگ کنیم تا بهتر پیش برویم. یک کشور انقلابی گود عربها و کلا پایین شهر را دیگر نمیتواند بپذیرد و اعلام کردم ک در یک جایی یکباره پنج هزار واحد مسکونی برایشان بسازیم برای جلوگیری از همان وضع است و اینجا دیگر باید بیاییم و به کمک هم خانهسازی را تسریع کنیم و گود عربها را هم بعد از اسکان ساکنانش در خانههای جدید درهم کوبیم و به فضای سبز تبدیل نماییم.
۲۵۹






نظر شما