گروه اندیشه: روحالله اسلامی دانشیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در یادداشتی به مناسبت روز علوم سیاسی در روزنامه سازندگی، به ضرورت احیای علوم سیاسی برای آینده ایران تاکید کرده است. این یادداشت از نظرتان می گذرد:
بیستوهشتم آذر، روز علوم سیاسی، صرفاً یک مناسبت تقویمی نیست؛ یادآور تولد نهادی است که گرانیگاه ورود علوم انسانی جدید به ایران و مقدمه فکری مشروطیت بهشمار میآید: مدرسه علوم سیاسی. نهادی که پیش از وقوع رسمی مشروطه، منطق «حکومت قانون» را در ذهن و زبان نخبگان ایرانی کاشت و ایران جدید را نه در میدان شعار بلکه در کلاس درس و متن علمی صورتبندی کرد.
مدرسه علوم سیاسی از دل نیاز عملی دولت ایران زاده شد؛ ابتدا برای تربیت کادر وزارت خارجه و دیپلماسی سپس برای وزارت کشور و عدلیه. اما خیلی زود فراتر از یک مدرسه اداری رفت و به کارخانه تولید فکر سیاسی مدرن بدل شد. حضور چهرههایی چون مشیرالدوله پیرنیا با تدریس تاریخ ایران باستان و حقوق بینالملل، محمدعلی فروغی با حقوق اساسی، اقتصاد و ادبیات فارسی، دهخدا با زبان فارسی و نقش قوامالسلطنه در صورتبندی حقوقی مشروطیت، نشان میدهد که علوم سیاسی در ایران از آغاز، علمی میانرشتهای، عمیق و ناظر به مسئله دولت بوده است.
ایده مرکزی مدرسه علوم سیاسی، حکومت قانون بود؛ نه بهعنوان شعار بلکه بهمثابه سازوکار. ایران جدید بیش و پیش از آنکه در بیانیهها و خیابانها ساخته شود در همین مدرسه شکل گرفت. بعدها با تأسیس دانشگاه تهران، علوم سیاسی و حقوق در کنار هم قرار گرفتند و یکی از درخشانترین دورههای آموزش عالی ایران رقم خورد؛ دورهای که در آن سیاست بدون حقوق معنا نداشت و حقوق بدون سیاست، انتزاعی و بیاثر بود.
اما این مسیر درخشان، بهتدریج دچار گسست شد. علوم سیاسی در ایران از مسیر علمی خود فاصله گرفت و میدان هجوم شبهعلم شد. جامعهشناسیهای مارکسیستی غیرروشمند، ایدئولوژیهای روشنفکرانه فاقد بنیان تجربی و روایتهای خطابی از سیاست جای تحلیل نهادی، دولتپژوهی و سیاستگذاری عمومی را گرفتند. از سوی دیگر، هم سنتگرایان و هم روشنفکران دینی بهجای گفتوگوی جدی با علوم سیاسی، آن را نادیده گرفتند یا تقلیل دادند.
نتیجه روشن است: امروز بسیاری درباره سیاست نظر میدهند اما اندکاند آنان که علم سیاست میدانند. سیاست به عرصه مانیفستها، موضعگیریها و دعواهای جناحی فروکاسته شده و علوم سیاسی زیر فشار احزاب، سیاستمداران و طرفداران ایدئولوژی، استقلال علمی خود را از دست داده است. اینجاست که آن «راز مگو» آشکار میشود:اگر علوم سیاسی به کار آید، آبادانی کشور است؛ و چون در غیبت افتد، حضور جهل.
مسائل ایران، مسئلهمحور و حلپذیرند. اقتصاد، حقوق، روابط بینالملل، محیطزیست، آموزش عالی و حکمرانی، همگی راهحل دارند؛ اما این راهحلها از دل علم بیرون میآیند، نه از شعار. علوم سیاسی جایگاهی است که همه علوم برای اثرگذاری ناگزیر از عبور از آناند؛ زیرا سیاست، محل تبدیل دانش به تصمیم و تصمیم به نهاد است.
راه برونرفت روشن است: رجوع دوباره به علم. بازسازی علوم سیاسی بهمثابه دانشی بینالمللی، روشمند، مسئلهمحور و مستقل از ایدئولوژی. احیای دولتپژوهی، سیاستگذاری عمومی، تحلیل نهادی و پیوند دوباره حقوق و علوم سیاسی. بدون این بازگشت، نه بینالمللگرایی ممکن است و نه توسعه پایدار. روز علوم سیاسی، روز یادآوری یک مسئولیت است: اینکه سیاست را از دست شبهعلم پس بگیریم و به علم بازگردانیم. آینده ایران، بیش از هر چیز به احیای علوم سیاسی علمی نیاز دارد.
۲۱۶۲۱۶






نظر شما