جهانيان به همت فيتز جرالد، حكيم عمر خيام را شاعري توانا ميدانند و از حكمت و فلسفه و دانش نجوم و رياضيات او كماطلاعند و اين براي طرح شخصيتي كه مبدع تقويم جلالي، نظريهپرداز هئيت و نجوم- كه مدتها پيش از گاليله حركت زمين به دور خورشيد را بيان كرده بود- و واضع مثلث پاسكال – خيام و دهها ابداع و اكتشاف علمي و فلسفي است، مهم يكسويه عمل كردن است. ترديدي نيست كه شناسايي و شناساندن حكيم عمر خيام نيشابوري به جهانيان بيش از هركس مديون تلاشهاي فيتز جرالد پژوهشگر انگليسي است كه رباعيات خيام را ترجمه و منتشر كرد. البته كشش و جاذبه و آهنگ و مفاهيم اين رباعيها همراه با سادگي اين اشعار مخاطب را شيفته خود ميسازد اما به همان سان ديگر ابعاد شخصيتي خيام در هالهاي از ابهام فرو رفته است. پروفسور حسين صادقي كه اخيراً ترجمه رباعيات خيام را به 8 زبان بينالمللي منتشر ساخته است معتقد است كه خيام قرنها قبل از گاليله حركت زمين به دور خورشيد را بيان كرده است. به اين رباعي دقت كنيد:
اين چرخ و فلك كه ما در او حيرانيم
فانوس خيال از او مثالي دانيم
خورشيد چراغ دان و عالم فانوس
ما چون صوريم كاندر آن گردانيم
تشبيه زمين به فانوس و چرخ و فلك و خورشيد به چراغ به وضوح حركت زمين به دور خورشيد را ترسيم ميكند. آزمايشي كه خيام در حضور شاگردانش انجام داده چنين برميآيد كه به حركت زمين به دور خورشيد پي برده بود. او در اين آزمايش در يك فضاي استوانهاي شكل، جسمي را حول محوري و به دور يك شمع ميچرخاند و وضعيت زمين و ستارگان را در آسمان توضيح ميدهد. يعني ثابت بودن زمين كه مورد تأييد همه دانشمندان آن روز بوده است شك ميكند و بديلي هوشمند براي آن مييابد. با اين وصف هيچگاه اين نكته در تحليل و تفسير آثار اين حكيم جهاني بيان نشده است. به حق خيام شاگرد امامالحرمين جويني بوده است و پيرو ابنسينا و به تعبير استاد مجتبي مينوي تنها متفكر ايراني است كه زنده و پاينده در جهان ميدرخشد. ميرمن دانشمند هلندي نسخهاي از كتاب جبر و مقابله عمر خيام را در كتابخانه ليون هلند مييابد و از ظرايف آن در شگفت ميماند. در حاليكه صدها سال در كتابهاي درسي از مثلث، خيام – پاسكال نام برده ميشد. اكنون در سايه وجه شاعري خيام، تنها به مثلث پاسكال اكتفا ميشود. حكيم زمخشري خيام را حكيم جهان و فيلسوف گيتي ميداند و ابوالحسن بيهقي معتقد است كه خيام مسلط بر تمام اجزاي حكمت و رياضيات و معقولات زمان خويش بود. اگرچه پيش از جرالد شخصي به نام نلسون در مجله پاريس و گارسن دوتاسي شرقشناس مطالبي درباره رباعيات خيام منتشر كرده بودند اما اين ادوارد فيتز جرالد بود كه او را شناساند. به زعم ريچارد لوگاليپن شاعري كه علاوه بر ترجمه حافظ آثار خيام را در سال 1897 ترجمه كرده. جادوگري جرالد از گلهاي رباعيات خيام، گل سرخ روحپروري ساخت كه به لحاظ زيبايي و خوشبويي هيچ گلي به پاي آن نميرسد البته از اين بابت از جرالد بايد سپاسگزار بود اما همزمان و توأمان بيخدمتي او در تكبعدي نگري به اين شخصيت چندي بعدي يادآور شد. نكتهاي كه رسانهها با گزينش و تكرار بدان صحه گذاردند. شواهد تاريخي نشان ميدهد كه خيام شخصيتي صاحب نفوذ و دانشمندي بنام در رياضيات، نجوم، تغيير و علم كلام بوده و در عصر خود به شاعري مشهور نبوده است و از قرن هشتم است كه شعر او مطرح ميشود. او دانشمندي حكيم و حكيمي دانشمند است كه قالب شعر و رباعي تنها محملي براي بيان آراي اوست:
هرگز دل من ز علم محروم نشد
كم ماند ز اسرار كه معلوم نشد
هفتاد و دو سال فكر كردم شب و روز
معلومم شد كه هيچ معلوم نشد
حکیم عمر خیام نیشابوری به استعاره میماند چراکه وجهی از شخصیت او روشن و جلوهای از آرا و افکار وی پنهان است.
کد خبر 218318
نظر شما