علی پاکزاد: بورس های نوین به عنوان نمادی از بازار رقابت کامل شکل گرفتند، هرچند امروز می توانیم بگوییم که هنوز بورسها همپوشانی کافی از اهداف بازارهای رقابت کامل ندارند ولی هنوز می توانیم آنها را منطبق ترین ساختارهای اقتصادی با مدینه فاضله اقتصاد کلاسیک بدانیم، بورسهای رو به توسعه در ایران نیز در سالهای اخیر از این عناوین برخوردار بوده اند و در ساختار سنتی بازارها در ایران بورسهایی که برخی از آنها تنها چند سالی است که تاسیس شده اند، شفاف ترین ساختارهای فعالیت هستند.
اما به نظر می رسد بر خلاف بورس هایی که تاکنون تشکیل شده و مورد استقبال قرار گرفته اند، بورس ارز اولین بورسی است که نه تنها در میان نمایندگان بازارهای سنتی بلکه در میان کارشناسان اقتصادی هم منتقدان جدی دارد.
به گفته محمد پاریزی معاون وزیر اقتصاد، بورس ارز با سه هدف کشف قیمت رقابتی، مدیریت اطلاعات بازار و مدیریت عرضه و تقاضا جهت جلوگیری از نوسانات غیر عادی بازار ارز تشکیل خواهد (اینجا).
این اهداف همواره از سوی کارشناسان اقتصادی مطرح شده و به نوعی سیاستهای دولت در قبال بازار ارز که در مقابل این اهداف قرار داشته است مورد نقد قرار گرفته است و می توان گفت این اهداف به حدی مورد اتفاق نظر کارشناسان اقتصادی بوده است که حتی در میان مدافعین و منتقدان سیاستهای پولی دولت ها طی دو دهه گذشته مشترک بوده و هر دو طرف در مناقشات و مناظرات طرف مقابل را متهم به عدول از این اهداف کرده اند.
اما چرا امروز می بینم برنامه ای برای راه اندازی بازاری با چنین اهدافی مورد نقد کارشناسان اقتصادی قرار می گیرد؟، فرخ قبادی در نقد این برنامه می گوید: «صرف نظر از ملاحظات موجه اخلاقی، نمی توان انکار کرد که با تورم بیست و چند درصدی کنونی، که سپرده گذاری حتی با سود 20 درصدی را چندان جذاب نمی سازد و نیز با شرایط نابسامان تولید و بازده ناامیدکننده بورس، دلار به محملی اغواکننده برای سفته بازی بدل شده. توضیح ساده تر این مساله، جهش فنری است که سال ها تحت فشار قرار داشته و اکنون بیم رها شدن آن می رود.اگر قرار است هدف گذاری قیمتی صورت گیرد باید قیمت در سطحی تنظیم شود که اگر مورد حمله قرار گرفت امکان حمایت از آن وجود داشته باشد و به عبارت دیگر بتوان تقاضا برای ارز را در قیمت تعیین شده به طور کامل پوشش داد. اما بحث مهم در خصوص این سیاست گذاری تبعات اتخاذ چنین سیاستی است. تعیین دستوری نرخ ارز آثار اقتصادی متعددی به دنبال دارد. آیا امکان و آمادگی پذیرش این آثار وجود دارد؟ اگر پاسخ این سوال منفی است، دوباره سیاست یکسان سازی شکست می خورد و حتی رشد قیمت ها در بازار غیررسمی زیادتر می شود. بنابراین باید هدف گذاری در این شرایط با مطالعه وضعیت بازار و توجه به همه جوانب و پیامدهای محتمل صورت گیرد.این سوال هم مهم است که در اوضاع و احوال کنونی آیا درست است که بانک مرکزی ارزهای به هر حال محدود خود را صرف حمایت از نرخ ارز کند؟ و آیا مایل به این کار هست؟ابتدا باید بپذیریم که در شرایط کنونی راه حل آسان و معجزه آسایی برای این مساله وجود ندارد.در حقیقت ما داریم تقاص سیاست های اشتباه گذشته را پس می دهیم. در این شرایط منطقی ترین کار این است که بانک مرکزی کنترل قیمت ارز را کنار بگذارد و اجازه دهد همه کالاها و خدمات با ارز آزاد وارد شود. در این صورت طبیعتاً رقابت موجود در بازار، از افزایش نامعقول قیمت ها جلوگیری می کند. اگر با اجرای چنین سیاستی مشاهده شد که برخی از کالاهای اساسی (مثلاً دارو، برخی نهاده های تاثیرگذار تولید و...) به قیمت تمام شده بالا وارد بازار می شود، با پرداخت ریالی شفاف از طریق بودجه می توان آن را جبران کرد. این پرداخت می تواند به واردکننده یا تولیدکننده یا مصرف کننده صورت بگیرد. اینکه این پرداخت ها به صورت پرداخت مستقیم، یا معافیت مالیاتی یا سایر روش ها باشد، جزییاتی است که بسته به شرایط می تواند انتخاب شود. اولین فایده چنین سیاستی «شفاف سازی» دریافت این کمک هاست. دریافت کننده ها و مبالغ دریافتی روشن می شود و در نتیجه پیگیری دریافت ها و پرداخت ها و بازخواست از مسوولان آسان تر می شود. این سیاست واسطه های اداری را حذف نمی کند؛ ولی با متصل کردن این دریافت ها به تصمیمات بودجه ای، آنها را در معرض دید عموم می گذارد(اینجا).»
به نوعی می توان به طور خلاصه گفت امروز در شرایطی قرار داریم که اگر بخواهیم بورس ارز به نتیجه برسد باید دولت تکلیف خود را در قبال نقدینگی و سیاستهای یک بام و دو هوای اقتصادی و پولی مشخص سازد تا بعد به ساماندهی انچه آشفته کرده برسیم.
اما در مورد سکوت بانک مرکزی در قبال راه اندازی بورس از می توانیم به فرایند خصوصی سازی و مقاومت دستگاهها در قبال ان اشاره کنیم، که البته احمد مصباحی مقدم در مصاحبه ای کوتاه که در مورد سازو کار بورس ارز انجام داده، بر دلیل مخالفت بانک مرکزی با این بازارانگشت گذاشته است، مصباحی مقدم در این مصاحبه گفت: « بر اساس آنچه تصمیم نهایی گرفته شده است، نرخ ارز در بازار بورس، به هیچ وجه تعیینی از سوی بانک مرکزی نخواهد بود و قرار نیست نرخ مرجعی به عنوان پایه و اساس بهای ارز در بازار بورس قرار بگیرد. بر اساس این مدل، نرخ در بازار بورس کاملاً از قاعده بورس بر مبنای عرضه و تقاضا پیروی می کند. در تعیین نرخ عامل حاکمیتی نقش نخواهد داشت و نرخ ارز هر روز به طور آزاد و بر اساس میزان عرضه و تقاضا مشخص می شود. بر این اساس اصلاً قرار نیست بورس ارز، نرخ ارز را پایین بیاورد. این تحلیل و تعبیر اشتباه است (اینجا). »
اما در کنار دلایل مطرح شده از سوی طراحان بحث بورس ارز باید گفت آنچه در طرح به عنوان ساختار مبادله گواهی ارز و ایجاد فضای شفاف برای تقاضای واقعی ارز و دیگر شرایط پیش از این در مبادلات ارزی بانکها در مناطق آزاد انجام می گرفت و اتفاقا این بازار توسط شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصاد و دارایی تعطیل شد و راه اندازی بورس ارز در واقع عقب نشینی محترمانه به همان بازار است که البته مورد اقبال سیستم بانکی هم نیست و تنها تکیه اجرایی جدی آن هم صندوق توسعه ملی و استقبال زود هنگام محمدرضا فرزین است که مصاحبه در 17 مرداد ماه، صندوق توسعه ملیث را اولین مشتری بورس ارز دانست.
البته در کنار این موضوعات باید این نکته را هم در نظر گرفت که راه انداز بورس ارز با شرایط گفته شده در عمل رسمیت دادن به تجارت پول است، یعنی نکته ای که براساس ان فعالیت در بازارهای پولی مشابه مانند فورکس زیر سئوال رفت.
رسمیت دادن به تجارت پول در شرایط فعلی به معنی عقیم کردن بخش تولید در سال تولید ملی است، زیرا بورس ارز به عنوان یک بازار کم ریسک مبادله به حضور صرافی هایی که از سوی بانک مرکزی مجوز دارند، گستره حضور در بازار ارز را به گستره تمامی صاحبان نقدینگی گسترش خواهد داد، هرچند شاید در لحظه اول به نظر برسد که با محدود کردن بازار مبادله گواهی سپرده می توانیم تجربه پیش خرید سکه را در بازار ارز هم تکرار کنیم، ولی فارغ از اینکه تجربه سکه را موفق یا شکست خورده بدانیم جذب هزاران میلیارد تومان پول سرگردان با بازار ارز به معنی فلج کردن بخش تولید است.
به هر شکل به نظر می رسد وزارت اقتصاد ودارایی مصمم به راه اندازی بورس ارز هست همانگونه که هدفمندی به اجرا در آمد. به گفته محمود دودانگه مشاور ارشد وزیر صنعت و عضو هیئت مدیره صندوق توسعه ملی: « براساس قولهایی که داده شده، بورس ارز بعد از تعطیلات عید فطر در کشور راه اندازی خواهد شد (اینجا).»
باید دید تالار شیشه ای که قرار است مانند آکواریومی شفاف بازار ارز را احاطه کند چه دستاوردهایی برای اقتصاد ملی در آستین خواهد داشت و آیا می توان امیدوار بود رانت های چندهزار میلیارد تومانی ناشی از چند نرخی بودن و انحصارات بازار را از بین ببرد.
/17222
نظر شما