مصطفی ترک همدانی

موشکهای صدام یزید کافر بر سر مردم بی دفاع اصفهان

سال 1365 و در بحبوحه حملات هوایی و موشکباران شهرها ، اصفهان نیز طعمه بسیار دلچسبی برای ارتش بعثی عراق بود. در موشکباران اصفهان هدفی خاص دنبال نمی شد و این شانس بود که تعیین میکرد موشک به چه منطقه ای اصابت کند و البته دستکاری ارتش عراق در موشکهای زمین به زمین روسی برای افزایش توان و برد موشکها ، دقت آنرا کمتر می نمود بهمین جهت همیشه این مناطق مسکونی بود که هدف قرار می گرفت و مردم بی گناه شهید می شدند.

هیچگاه صحنه اصابت موشک به خانه هایی در فلکه احمدآباد اصفهان اول خیابان جی را فراموش نمی کنم. این رخداد احتمالا اولین موشکی بود که ارتش بعثی عراق آنرا آزمود.

هرگاه جناب پدرم در پایگاه شیفت نداشت برای امداد به بیمارستان های شهر می رفتند و من نیز همراهشان. مجروحانی را بخاطر دارم که به بیمارستان فیض در میدان طوقچی می آوردند و در آن میان خانمی بود که موج انفجار او را از خانه به خیابان پرتاب کرده بود و هرچند سالم بنظر می رسید اما موجی می شد و ناگاه بهوش می آمد و به لهجه اصفهانی فریاد میزد : موشِک اومِد ، دخترکی هم کنارش بود که بعدا شهید شد و فهمیدیم دخترش بوده ... صحنه هایی بود خیلی تلخ.

اغلب موشکها بر مناطق خیابان های جمهوری و فروغی و کاشانی فرود می آمدند.

خانه و مدرسه مان نیز در پایگاه هشتم شکاری (شهید بابایی) در فاصله 20 کیلومتری شرق اصفهان قرار داشت. مدرسه ما کلاس بالاتر از ما نداشت یعنی اصلا دبیرستان نداشتیم تا آنکه سیکل را گرفتیم ، بعبارت دیگر بلحاظ سنی ، چون پرسنل پایگاه هوایی هشتم شکاری فرزندانی با سن بالاتر نداشتند نیازی هم در تاسیس دبیرستان نبود.

بگذریم...! در اردیبهشت سال 1365 کلاس سوم راهنمایی بودم . در نظر داشته باشید که پدرانمان هم یا از خلبانان و یا همافران و درجه داران متخصص هواپیمای جنگنده اف-14 بودند از جمله حضرت پدرمان که سر متخصص اسلحه اف 14 بودند.

کلاس ما که بالاترین و تنها کلاس سوم مدرسه راهنمایی بود با 25 دانش آموز محل گفتگوی ویژه حملات دشمن و چگونگی مقابل با آن بود و خلاصه آنکه اتاق عملیاتی داشتیم برای خودمان!. طبیعی بود که بدلایل امنیتی هیچکدام از ما نمی توانستیم از پدرانمان اطلاعات نظامی بدست آوریم و پایگاه نیز بشدت حفاظت اطلاعات را رعایت می نمود بنابراین تنها اطلاعات ما از توانمندی های نظامی هواپیماهای خودی و دشمن منحصر می شد به کارتهای بازی مقوایی هواپیما! که در آن اطلاعات انواع هواپیما شامل نظامی و مسافری و ترابری با موضوعات طول بال و سقف پرواز و وزن و سرعت ، نوشته شده بود.کارت بازی موتور وماشین وکشتی هم بود ، بچه های همسن و سال من خوب بخاطر دارند.

ما بودیم و میگهای 29 و 25 و میراژهای 2000 عراقی که برای زدن پالایشگاه ، گاه وبیگاه می آمدند و تفسیر و بررسی اطلاعات بعد از هر حمله و راههای مقابله با آنها!

می دانستیم سقف پرواز اف-14 بیش از 15 کیلومتر نیست اما میگهای 29 و 25 سقف پرواز بالای 20 کیلومتر دارند با این حال و با وجود ارتفاع بالای پروازی ، شناسایی و تمایز میگها از میراژها برایمان ممکن بود.

چگونه نتوانستیم فرمانده پایگاه هوایی را گول بزنیم!

همین دانسته ها بود که گاهی به همکلاسی هایی که فرزندان خلبانها بودند بدلیل توانمندی و جسارت پدرانشان در شکار هواپیماهای میراژ دشمن تبریک می گفتیم و یا حتی بخاطر ناتوانی برخورد با میگها طعنه می زدیم! اما این دانسته ها برای ذهن تشنه اطلاعات ما کافی نبود تا اینکه خواستیم نیروی هوایی ارتش را مرتکب اشتباه اطلاعاتی بزرگ کنیم!!

آن روزها آموزش و پرورش برای کارآموزی فارغ التحصیلان مقطع راهنمایی و در دوره دبیرستان طرحی را اجرا می کرد بنام طرح "کاد" یعنی همان کار ودانش. ما نیز که در پایان دوره راهنمایی و در شرف تعیین رشته بودیم برای شناخت شغل های متفاوت از مدیر مدرسه مان خواستیم یکی از خلبانان را دعوت کند تا درباره شغل خلبانی و نحوه ورود به این شغل هدایتمان کند.

فرماندهی پایگاه موافقت کرد و از اتفاق خلبانی را برای ما فرستادند که پدر همکلاسی خودمان "مهرگانفر" بود! اما شاید در جلسه پرسش و پاسخ به تنها نکته ای که نپرداختیم چگونگی ورود به شغل خلبانی بود. همه پرسشها درباره تعداد جنگنده ای اف4 و اف 5 و اف 14 ایرانی و جنگنده های عراقی و یا میزان برد موشکهای فینیکس! وچگونگی جایگزینی موشکهای دیگر زمین به هوا (هاگ) با این موشکها گذشت. از سوی دیگر بابای مهرگانفر نیز که از نوع پرسشها و اطلاعات ما به شگفت آمده بود و از ما زرنگتر بود بدون هیچ درنگی می گفت محرمانه است ! سری است! ...

هرچند در آن جلسه چیزی دستگیرمان نشد و طفلک همکلاسمان بخاطر عدم پاسخگویی پدرش مورد نوازش همکلاسیهای دیگر قرار گرفت اما ترفندی دیگر بکار بستیم ، به مدیر مدرسه مان (آقای حسینعلی اکبری که احتمالا نائینی بود) گفتیم که اینطور نمی شود و ما بر اساس تئوری نمی توانیم تعیین رشته کنیم. لازمست برویم وبا هواپیما از نزدیک آشنا شویم!

مدیر مدرسه با رعایت سلسله فرماندهی مراتب تقاضای فرزندان را به فرماندهی پایگاه منتقل کرد جالب آنکه ایشان پذیرفت!

روز موعود فرا رسید و با اتوبوسی ما را از قسمت خانه های سازمانی به داخل منطقه نظامی بردند ما نیز که از آغاز ورود به منطقه نظامی سراسر چشم شده بودیم ، هیچ حرکت و جنبشی را از چشم دور نمی کردیم . بعد از عبور چند خیابان و چند آشیانه به محوطه ی باز مورد نظر رسیدیم که در آن یک اف 14 خودنمایی میکرد.

اما چه هواپیمایی؟!

بقول حضرت مولانا : شیر بی یال و دم و اشکم که دید ؟ این چنین شیری خدا کی آفرید ؟!! فقط مانده بود چرخهای اف 14 را برایمان نمایش دهند.

دو نفر نیز از پرسنل متخصص هواپیما نیز حضور داشتند ،اما آنها پیشاپیش از ما خواستند که چه پرسشهایی کنیم و چه پرسشهایی نکنیم. گویا ماجرای بابای مهرگانفر به گوش اینها هم رسیده بود و همگی لو رفته بودیم!

بالاخره ما که کور نبودیم این هواپیما با تمام تجهیزات و موشکها و حتی موشکهای هاگ عاریه اش ! هر روز با ارتفاع کم از رو سرمان میگذشت ، اکنون مگر چیزی برای دیدن و پرسیدن وجود داشت؟ با این حال جای شکرش باقی بود اقلا توانسته بودیم تا اینجا بیاییم و همین را هم ببینیم.

چگونه توانستیم اولین میگ 25 عراقی را بزنیم!

پناهگاه های مدرسه ما یک خاکریز روباز بود در قسمت شرقی مدرسه که در وضعیت قرمز به آنجا می رفتیم.

بهمن سال 1365 ساعت 11 و زنگ دوم بود و ما تعلیمات اجتماعی داشتیم که آژیر قرمز زدند.

مثل همیشه دویدیم بسمت حیاط و خاکریزها و طبق معمول برای رصد هواپیمای دشمن سرمان به آسمان بود که همین کار بچه ها تلفات هم می داد مثلا فقط داوود سیاری که باباش خلبان بود بخاطر سربه هوایی به میله تور والیبال خورده بود و عینکش شکست و دماغش خونین شد.

به خاکریز رسیدیم وبچه های کلاس های پایینی در موقعیت خاکریز خودشان مستقر شدند تا اینکه یکی از بچه ها فریاد زد دیدمش! آنجاست!

این بار هم آمده بودند پالایشگاه شاهین شهر را بزنند هواپیمایش اما ارتفاعش خیلی زیاد بود بالای 20 کیلومتر و میگ 25 بود. ما نیز در حسرت فقط نگاه می کردیم . دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!

همین ارتفاع زیاد پروازی بود که جسورشان کرده بود ومی آمدند بالای اصفهان و با دود اگزوزشان چیزهایی بر آسمان نقش می بستند که بنظر شعار می آمد.

در همین هنگام خطی سفید رنگ از فاصله بسیار دور دیدم که بسمت آسمان می رود. یکی از بچه ها سریع فمهید و گفت موشکه !

دومی گفت سام 2 هست! سومی گفت از سایت موشکی شاهین شهر پرتاب شد...

سایت موشکی شاهین شهر نزدیک پالایشگاه بود و فکر می کنم مال سپاه بود.

همینطور که خط سفید را دنبال میکردیم دیدم آن خط به دو خط سفید تبدیل شد که یکی از آنها مارپیچ بدور خودش می پیچید. موشک سام 2 به میگ 25 عراق خورده بود اما موشک پس از آسیب به میگ 25 تغیر مسیر داده بود و هواپیما هنوز دودکنان داشت ادامه مسیر می داد اما می شد فهمید که کنترل درستی ندارد. از آنجا فهمیدیم که بلافاصله یک موشک سام 2 دیگر بسمت میگ 25 شلیک شد و خلبان نمی توانست تغییر مسیر دهد.

آری موشک اینبار میگ 25 را هدف قرار داد. غریو شادی و الله اکبر فضای خاکریز و سنگر را پر کرده بود. انگار اولین میگ 25 عراقیها را ما زده بودیم و حقیقتا با تلاشها و تحقیقاتی که انجام می دادیم پیروزی را از خود می دانستیم!

خلبانش از جنگنده بیرون پریده بود و ما چترش را در آسمان می دیدم اما بعد شنیدیدم کشاورزان شاهین شهر خود را به محل فرود خلبان عراقی رسانده اند و حسابی با بیل از او پذیرایی کرده اند.

تمام این جریان نیم ساعته بود و وضعیت سفید شد و بلافاصله زنگ تعطیلی مدرسه خورد. ما بودیم و غرور پیروزی که پاسخی دندان شکن به صدام داده بودیم ، به خانه که رسیدم پدرم سرکار بود ماجرا را از سیرتا پیاز برایش گفت اما دیدم دلم راضی نمی شود ، به جناب پدرم زنگ زدم اما بابایم گوشی را قطع کردند! هزار بار بمن گفته بودند درباره موضوعات سری و محرمانه شغلش بحث نکنم و الان با تلفن می خواستم با ایشان بحث کنم!

هرچند که فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان گول ما را نخورد! اما بخوبی می فهمیدیم شکار یک میگ 25 عراق برابرست با تعطیلی حملات هوایی و بعد از آن بود که موشکهای صدام نامرد بر سر زن و بچه های اصفهانی و دیگر شهرها فرود می آمد.

یاد شهدا گرامی یاد آنروزها بخیر

مصطفی ترک همدانی

وکیل دادگستری
hamedani_law@yahoo.com

 

کد خبر 241401

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 128
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۸:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    68 9
    زیبا نوشتی آفرین.
    • بدون نام IR ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      21 5
      این عکس مدرسه پایگاه هوایی اصفهان نیست؟ عکس خودتم توشه؟ اسم مدرسه تون چی بود؟
    • بدون نام IR ۰۹:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      34 8
      پ ن پ ! اون عکس پایگاه هوایی الرشیده توی بغداد اونا هم مزدور های بعثی استخبارات عراقند که می خوان اسرای ایرانی را شکنجه کنند! اسم مدرسمون هم یادم نمیاد
    • آزاده IR ۱۰:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      23 3
      دقیقا همون مدرسه است . از سکوی وسط حیاط و میل پرجمش شناختم مدرسه ما مذرسه دخترانه مالک اشتر بود کنار مدرسه شما
    • بهراد IR ۱۰:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      25 4
      از خون جوانان وطن لاله دمیده یاد همگیشون گرامی
    • مرجان IR ۱۵:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      11 32
      چه کلاسی برای بابات گذاشتی؟ جناب پدر! حضرت پدر! یعنی اینقدر ازش حساب میبری
    • مصطفی ترک همدانی IR ۱۵:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      28 8
      مرجان خانم! تنها کسی که توی دنیا بر هر فرزندی ولایت قهری دارد که حتی امامان و پیامبران ندارند ، پدرست. واژه بهتری از حضرت و جناب را اگر می توانستم حتما برای ایشان می نوشتم
    • محسن باطانی IR ۲۲:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
      14 1
      عکست مال مدرسه ابوذر نبود درسته! .من الان 28 سالمه و تقریبا21 ساله که پایگاه رو ندیدم اگه وبلاگی وجود داره که عکس از نقاط مختلف پایگاه داره رو معرفی کنین ممنون میشم چند وقته دلم بد جور هوا شو کرده در ضمن این خاطره قشنگی که تعریف کردی منو برد تو بغل بابام زمانی که فقط 4 سال داشتم
    • بی نام US ۱۳:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
      7 1
      برای دیدن تصاویر بیشتر به فیسبوک مراجعه کنید
    • ستاره A1 ۲۱:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
      5 2
      منم سال 89 دیپلم رو از این مدرسه گرفتم کلی خاطره دارم ازش تازه این مدرسه دبیرستان دخترانه ابوریحان هست. البته الن مدرسه ابتدایی شده
  • بدون نام IR ۰۸:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    50 8
    مرگ بر صدام یزید کافر. به سزای کارهاش رسید
    • نیما IR ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      67 5
      انشالله که همه ی دیکتاتور ها به سزای اعمالشون برسن.
    • بی نام A1 ۰۹:۳۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۷
      8 3
      چرا منفی دادی،شما عضو حزب بعث عراق هستی؟
  • یار دبستانی IR ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    50 3
    خاطراتم زنده شد تلخ وشیرین. آن میگ را همه بچه های اصفهانی زدند. خیلی پر رو شده بود میامد بالای شهر و با دود سفیدرنگ یه چیزای مزخرفی می نوشت
    • بی نام A1 ۰۹:۳۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۷
      7 2
      جالبه که هم هواپیما ها و هم موشک ها توسط کشور دوست و برادر ما روسیه به عراق داده شده بود
  • بدون نام IR ۰۸:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    60 7
    اونهایی که موشکبارون و بمبارونها رو ندیدند حالا میان و اختلاس ها رو رقم میزنند
  • بدون نام IR ۰۸:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    34 3
    خیلی جالب بود. به یاد خاطرات آن روزها افتادم.
  • بدون نام IR ۰۸:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    26 2
    یادمه یه بار با ضد هوایی موشک را روی هوا زدند و منفجر شد. موج انفجارش تمام شهر را میگرفت وقتی روی هوا می زدندش
  • بدون نام IR ۰۸:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    30 4
    خاطرات موشکباران و بمباران محاله یادمه بره
  • بدون نام IR ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    26 3
    ما هم پایگاه هوائی بوشهر بودیم ، عین چیزی هائی رو که نوشتی مو به مو ماهم تو مدرسه اجرا می کردیم ! از اتاق های عملیاتی که برای خودمون داشتیم تا بچه هائی که باباهاشون خلبان بود !
  • amin IR ۰۸:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    5 29
    خوب بود ولی تحریف شده بود چون کشاورزان فراهان وآشتیان بودند
  • همدانی IR ۰۸:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    19 7
    بنظرم اشتباه می کنید خودم هم چتر نجاتش را دیدم البته فاصله خیلی دور بود شاید 30 تا 40 کیلومتری. اما فراهان یا آشتیان نه! احتمالا یه بار که یک فروند اف 14 سه تا میراژ را باهم روی اراک زده بود را می گویی
  • احمد IR ۰۹:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    5 11
    جهت اطلاع آقای ترک همدانی ؛هواپیمای عراقی در زمستان سالد 65 آن زمانی که شهر اصفهان را بمباران میکردند توسط دو موشک سرنگون شد و از اردیبهشت 66 موشک باران شهر ها شروع شد
  • بدون نام IR ۰۹:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    42 6
    موشکهای زمین به زمین ، میگهای 29 و 25 روسی ... یقینا اشتباه نوشتید ، اخه چطور ممکنه کشور دوست و برادر روسیه !!!
  • جلال IR ۰۹:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    45 11
    با سلام من افسر سابق نیروی هوایی در پایگاه هشتم شکاری هستم. موشک سام ۲ توانایی هدف قرار دادن هواپیمای میگ ۲۱ را هم نداشت چه برسد به میگ ۲۵ که می تواند در ارتفاعات بالای ۱۰۰ هزار پا(۳۰ کیلومتر) با سرعت برابر ۳ ماخ یا حدود ۱ کیلومتر بر ثانیه حرکت کند گرچه در زمان کوتاه( بواسطه overheatشدن موتور). جریان زدن آن هواپیما این بود: دو فروند موشک هاگ از پایگاه هشتم شکاری و سایت پالایشگاه به سمت این هواپیما که در ارتفاع ۶۵ هزارپایی بود شلیک شد که توسط سیستم شعله(flare) منحرف شد. موشک سوم از نوع سام ۷ بود که از چین یا کره شمالی تهیه شده بود و عراق اطلاعی نداشت که ما این نوع را تهیه و آموزش دیده بودیم. این موشک به میگ خورد و سقوط کرد. جهت اطلاع سایت محترم
    • پیمان IR ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      19 5
      اقای جلال اشتباه میکنی موشک هاوک راداری است و با flare منحرف نمیشود و حداکثر برد ان هم به ارتفاع پرواز میگ-25 نمیرسد.دوما موشک سام 7 دوش پرتاب است و مخصوص هدف قراردادن هواپیما در ارتفاع پائین و عمرا بتوان با ان میگ-25 را زد.شما اصلا در این زمینه تخصصی نداری.
    • محمد IR ۱۱:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      11 1
      با سلام در مورد مطلب دئست عزیز جلال: ابتدا دو موشک هاوک شلیک شد اما خلبان عراقی علاوه بر ایجاد سیستم پارازیتی که مخصوص منحرف کردن موشک هایی شبیه هاوک بود از سیستم شعله هم استفاده کرد و دوست عزیز پیمان درست فرمودند که هاوک راداری با چاشنی برخوردی است اما شما هم در مورد استفاده از شعله حق داشتید. اما ما همه آنروز دیدیم که خلبان عراقی ارتقاع خود را ناگهان کم کرد و شاید کمی دست پاچه شده بود(نمی دانم دقیق) و همان موقع بود که گروهبان نیروی هوایی با موشک سام ۷ در ارتفاع پایین میگ را زد و همانطور که پیمان عزیز گفت سام ۷ در ارتفاع پایین عمل می کند و لی میگ هم در انروز بسیار پایین امد و مردم اصفهان همه به راحتی آن را با رنگ سیاهش به خاطر دارند. با تشکر/از هم قطاران جلال!
  • محمد IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    21 2
    من کلاس چهارم بودم. ورزش داشتیم که آژیر به صدا در اومد. به دیوار مدرسه چسبیدیم و بالا رانگاه میکردیم. من صحنه برخورد موشک را دقیقن دیدم. از شادی همه ی کلاسا ریختند بیرون. داداشم نزدیکای محل سقوط بوده. یه تیکه جوبی کوچک به رنگ سبز از اون هماپیما را داداشم پیدا کرده بود. یادش بخیر.
  • زهره IR ۰۹:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    27 0
    گرچه من در آن زمان کودک خردسالي بيش نبودم اما تمام صحنه ها را طوري توصيف کرده بوديد که مرا به زماني برد که مادرم مرا در اغوش مي گرفت و به پناهگاه مي برد . من بچه همان خيابان جي هستم . هيچ وقت يادم نمي رود مدتها يک موشک توي مادي روبه روي خانه مادربزرگم افتاده بود که کار نکره بود . تمام حسرت بچگي مان اين بود که برويم و ان را دستکاري کنيم . و ترس و حشتي که پدر و مادرها به دلمان مي انداختند که نبايد به سمتش برويم . فکر کنم تا اواسط سال 71 هم انجا خودنمايي مي کرد . اميدورام هيچ گاه ان روزها تکرا نشود
  • بدون نام IR ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    18 0
    دبستان ابوذر راهنمایی بعثت .یادش به خیر
    • بچه مشد IR ۱۰:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      12 0
      منم تا دوره دبستان پايگاه چهارم شكاري دزفول بودم (تمام دوره جنگ رو) دوره راهنمايي و دبيرستانم پايگاه هشتم اصفهان بودم بهترين دوران زندگيم در پايگاههاي هوايي هوايي گذشت همه غريب بوديم اما يكدل و يكرنگ بوديم.
    • محسن باطانی IR ۲۳:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
      5 0
      سال چند اوون جا بودین/ تو دبستان ابوذر بودی یا نه؟ سال چند؟
  • میرکا IR ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    7 3
    لطفا اگر گوینده مطلب یا خاطره در نقل تاریخ اشتباه می کند ، خود شما اصلاح کنید ( البته اگر بدانید! ) اولین موشک های دوربرد عراق اواخر سال 66 به شهر های مرکزی ما ( مانند تهران و اصفهان ) اصابت کرد و قبل از آن فقط بمباران ( با هواپیمای میگ 25 ) صورت می گرفت .
  • پيمان IR ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    9 2
    با تشكر از نگارش زيبايتان و از اينكه بالاخره در يك متن فارسي نام موشك " فينيكس " را به شكل صحيح آورده ايد .
  • آزاده IR ۱۰:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    14 0
    یاد باد آن روزگارات یاد باد ماهم پایگاه هشتم زندگی می کردیم هیچ وقت یادم نمیره تغطیلی وقت و بی وقت کلاسها رو یادم یه روز که برای امتحانهای خرداد رفتم مدرسه ، حجله دوستم نازنین رو دیدم با یک عکسی که می خندید ... هنوز هم که یادش می افتم بغض گلوم رو می گیره یاد همه شهدا مخصوصا شهید بابایی بخیر
    • سارا IR ۱۷:۰۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
      2 1
      سلام منم سال 79 فارغ التحصيل شدم دبيرستان ابوريحانه خيلي دوستش داشتم
  • پیمان IR ۱۰:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    4 5
    اقای جلال اشتباه میکنی موشک هاوک راداری است و با flare منحرف نمیشود و حداکثر برد ان هم به ارتفاع پرواز میگ-25 نمیرسد.دوما موشک سام 7 دوش پرتاب است و مخصوص هدف قراردادن هواپیما در ارتفاع پائین و عمرا بتوان با ان میگ-25 را زد.شما اصلا در این زمینه تخصصی نداری.
    • علی A1 ۱۷:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۱
      1 0
      اقا پیمان شما که اقا جلالو بدون اطلاعات میدونین،پس حتما از جزئیات ماجرا خبر دارین،اون میگ با چی هدف گرفت؟بنده خقیر تا جایی که یادمه اولین شکارمیگ۲۵رو جزیره خارک و توسط تامکت با موشک فینیکس مورد هدف قرار گرفت،اصلا موشک فینیکس احتیاجی نداره تا هواپیمای مادر در سطح هواپیمای مهاجم باشه،از ارتفاع پایینترم میتونه بزنه،تنها مشکل ما عدم داشتن موشک به حده کافی بود وگرنه ساقط کردن اونا برا اف۱۴مثل ابخوردن بود
  • zahra IR ۱۰:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    8 0
    مدرسه ابتدایی مالک اشتر پایگاه هشتم شکاری یادش بخیر. زمان جنگ و ... شاید چندبار مدیر مدرسه به ما قول داده بود بریم و هواپیما ها رو ببینیم ، اما نشد این مدرسه دیوار به دیوار مدرسه ما بود
  • لیلا US ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    6 0
    پناه گاه های خاکی که ته مدرسه کنده بودن و آموزش هایی که می دادن : بچه ها اگر حمله شیمیایی بود باید به طبقات بالا بریم / اگر حمله هوایی بود باید بریم پناه گاه بهمون یاد داده بودن با زغال و پارچه ماسک بسازیم
    • لیلا ترک همدانی US ۱۳:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      5 0
      آره این خاطره( پناه گاه های خاکی که ته مدرسه کنده بودن و آموزش هایی که می دادن : بچه ها اگر حمله شیمیایی بود باید به طبقات بالا بریم / اگر حمله هوایی بود باید بریم پناه گاه بهمون یاد داده بودن با زغال و پارچه ماسک بسازیم)و خوب یادمه......اون موقع ما سوم راهنمایی تو همون ساختمان بودیم ...کلاسمون 14 نفره بود یادش بخیر ....راهنمایی دخترانه رسالت ...مدیرمون هم خانم آقاپور
  • بدون نام US ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    3 24
    آقای اصفهانی آقا جلال که اشتباهات شما را برملا کرد .نکته ای هم بنده اضافه میکنم که اونوقت شما در ارتفاع 20 کیلومتری نوع هواپیما را از کجا تشخیص دادی؟حالا اگر میراژ بود از نوع بالهاش میشه حدس زد ولی بین انواع میگ رو نه.در ضمن خونه ما جایی مابین فرودگاه و پالایشگاه و نیروگاه و کارخانجات نظامی بود که انواع بمب و موشک و بمباران و انواع هواپیماها رو میتونستیم ببینیم .اگر اینطوری هواپیما می زدید ما بچه های آذربایجان ،هم هواپیما می زدیم هم موشکهای کروزش رو ! چون موشکهاش میومد به کوههای دور و اطاف شهرهای آذربایجان میخورد و پشت کوه میماند و انوقت ما فقط صدای انفجار می شنیدیم و دود شدن موشک را می دیدیم.راستی آقای اصفهانی شما بزرگ شده خوزستان نیستید؟
    • بدون نام TH ۱۲:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      13 0
      ایشان بعنوان یک دانش آموز خاطراتش را بازگو می کند نه یک افسر نیروی هوائی.و جریان سرنگون کردن میگ هم یکی از رویاهای روزانه بچه ها بوده تا اینکه آنروز سرنگون شدن میگ را به چشم خود می بیندند ،یعنی به واقعیت تبدیل شدن قسمتی از آن رویای بزرگ.
    • اخوان US ۱۴:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      9 1
      خوب حالا چرا عصبانی میشی. باشه . شما هم درد جنگ کشیده اید. ضمنا بهتر مودب باشید. اینکه آدم متولد خوزستان باشه و در اصفهان بزرگ شده باشه اصلا عیب نیست، که مسخره می کنید.
  • علی US ۱۰:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    15 0
    دفترچه های مشق کاهی- صدای آژیر - بیسکویت هایی که توی انباری و زیرزمین برای روز مبادا میگذاشتیم کتابهایی که آخرسال باید تحویل میدادیم برای بچه های سال بعد و کتابهای دست دوم که برای بچه های سال بالاتر بود تحویل می گرفتیم همش تموم شد زمستون رفت و روسیاهیش به ذغال موند
  • بینام IR ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    7 5
    عراق میراژ 2000 نداشت بلکه از نوع سوپر اتاندارد یا F1 بودند جهت اطلاع سایت محترم
  • بدون نام IR ۱۰:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    12 2
    همه جاي ايران گاهي از اين چيزها ديدند .. اما ما در خوزستان هميشه ديديم .. اينا كه واسه شما ماجراست، واسه ما خاطره است. ايضا مردم خوب استانهاي ايلام و كرمانشاه.
  • مريم IR ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    3 10
    ببخشيد. من تا آخر مطلب رو خوندم، ولي نفهميدم اين بچه‌ها چطوري هواپيما رو انداختن. حالگيري بود؟
  • بدون نام IR ۱۱:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    13 1
    ایرانی اگه در باره هر موضوعی از شکافت هسته ای تا کشیدن آب حوض نظر نده غم باد میگیره
  • مهدی IR ۱۱:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    7 3
    بابا بیخیال عکس و بزرگ کنید. منم اونجا بودم البته اون موقع کلاس اول بودم .خانم گلشن
  • مهدی IR ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    8 1
    فکر کنم معلم ورزش آقای شرفی تو عکسه. یادش بخیر
    • بدون نام IR ۱۴:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
      11 1
      آفرین . اون آقای شرفیه معلم ورزش. اون آقای دیگر هم شکوهیه معلم عربی. معلمای دیگه هم آقایان کاظمی (علوم) و عبادتی (پرورشی) و پسته ای (قرآن) و ...بودند . اسم کاملت را میشه بگی یا ایمیلتو بگذاری ؟ شایدبشناسمت برادر!
    • بلوک 6 همافری IR ۰۲:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۱
      6 0
      آره شرفیه. توی راهنمایی هم که بودیم معلم ورزشمون بود. اون صدای بمش رو هرگز یادم نمیره. چرا هیچکس از آقای عبداللهی ریش فرهیخت ی مدرسه چیزی نمی گه. معلمای من. اول: خانم نجفی. دوم: خانم طلافیان. سوم: خانم اقدام. چهارم: خانم خالصی. پنجم: خانم شکرایی یادش بخیر
    • بی نام A1 ۱۵:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
      4 0
      آقا مهدی فکر کنم باهم همکلاس بودیم معلم علوم کاظمی که سبزه بود شلوار ایزی میپوشید و آقای عبادتی دبیر پرورشی مدیرا میرقضنفری و اکبری ریش قشنگه . وای خدا من رفتم 30 و چند سال پیش به پیجم pm بده اگه شناختی
  • مجید MY ۱۱:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    4 2
    بعد ها من شنیدم کسی که هواپیما را زد ترور شد آیا واقعیت داره؟
    • بدون نام CA ۲۲:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۲۰
      5 2
      بله شهید ناصر صادقی بود.
    • مصطفی IR ۲۳:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۲۰
      8 0
      جناب بدون نام! لطفا اگه اطلاع بیشتری دارید بفرمایید سپاسگذارم
    • بی نام IR ۱۷:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
      5 1
      میگ 25 عراقی بدست تیم سایت موشکی فلاورجان و با شلیک موشک شکار شد . شهید ناصر صادقی از فرماندهان نیروی هوای سپاه , فرماندهی اتاق کنترل سایت را به عهده داشت . پس از برخورد موشک و سقوط هواپیما سجده شکر بجا آورد. شهید صادقی قهرمان بود . خلوص داشت . مبتکر بود . کارش را وظیفه ابراز میداشت . دنبال مقام و جایگاه نبود. حاضر به حضور در برگزاری جلسات تقدیر و بزرگ نمایی نبود . 28 اسفند بدست منافقین کوردل در محل پل فلاورجان اصفهان ترور شد . روحش شاد و یادش گرامی باد
    • بی نام A1 ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۷
      3 0
      عجب ادم هایی پیدا می شوند طرف را کشتند چوت هواپیمایی را که امده بود مردم را بکشه سرنگون کرده بود عجب خائن هایی پیدا می شوند
  • احمدرضا IR ۱۲:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    5 0
    اون خونه هه، اول خیابون جی هنوز همون جوری خرابو ویرونه
  • بدون نام EU ۱۲:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    2 21
    این اصفهانی ها هم عجب جوگیر می شن بابا حالا زدن دیگه چه فرقی داره باچی زدن ماراسرکارگذاشتید؟ ما هم اون روزا توجبهه درواحدپدافند هرچه زدیم نخورد شرمنده ببخشید
  • علیرضا ترک همدانی IR ۲۱:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
    5 0
    سلام خاطره های تلخ و شیرین از پایگاه هشتم شکاری دبستان شهید بابایی یادش به خیر ولی من اونوقت کوچک بودم.
    • محسن IR ۲۲:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
      1 1
      علی سال چند پایگاه بودی؟اسم مدرسمونم ابوذر نبود؟
    • علي IR ۱۷:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
      2 1
      علي جان من سال 63 کلاس دوم ابتدايي بودم مدرسه ابوذر و راهنمايي مالک اشتر و دبيرستان فارابي که سالها بعد تاسيس شد نميدونم کسي من رو يادش مياد؟ من الان ساکن اهوازم و عيد عکسهاي خوبي از پايگاه گرفتم که ميتونه خاطرات دوستان رو زنده کنه ضمنا دقيقا صحنه سقوط هواپيماي عراقي رو يادم مياد ما دزدکي از بالاي پناهگاه مدرسه اونو ديديم يادش بخير چه دوستهاي خوب و چه روزهاي پر تنشي بود اما ما بدليل سن کممون خيلي سخت نميگرفتيم‌!
  • لیلا US ۰۴:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۹
    6 0
    بچه ها کجایین؟ بیاین...دوستای من
  • لیلا US ۰۴:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۹
    10 0
    این میتونه ..... آغاز پیدا کردن دوستان هم باشه.................. مرگ بر صدام یزید کافر
    • حسین IR ۰۹:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۹
      7 0
      من هم علاقه مندم با بچه های پایگاه و بیاد خاطرات دهه شصت گپ و گفتی داشته باشیم.اگه شد یکی یه وبلاگ درست کنه و به دیگران اطلاع بده.
    • محسن IR ۰۰:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۶
      2 0
      برای اینکه بتونیم همدیگرو پیدا کنیم پیشنهاد تشکیل یه پیج تو فیسبوک و میدم که انتخاب اسمش با شما و اسمای منتخبتون روبفرستین به mohsenbateni100@yahoo.com با ذکر ایمیلتون.ممنونم
  • حسن US ۰۴:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۹
    6 0
    اون موقع که این هواپیما رو زدن تو ی اتوبوس بودیم وداشتیم براماموریت میرفتیم بوشهر .... خبر رو که شنیدیم...خیلی خوشحال شدیم به هر حال ..... یادش به خیر
  • حسین IR ۰۹:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۹
    7 0
    سلااااام به همه دهه شصتی های پایگاه.پیشنهاد میدم بیشتر با هم آشنا بشیم.بچه های دبستان ابوذر یادشون بخیر.من ایمیلمو میدم که شروع این آشنایی باشه.hosein.bayadi در gmail . راستی من شنیدم موشک شلیک شده HQ7 نمونه چینی Crotail فرانسه بوده.
    • محسن باطانی IR ۲۳:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
      1 0
      حسین جان من نتونستم پیدات کنم ولی افرین به پیشنهادت
  • هرمز DE ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
    3 0
    مطلب جالب و بسیار شیرینی است . از انجایی که منهم حد اقل سه چهارم از سن 45 ساله ام را در دنیای هواپیما و جنگنده ها و جزییات ان گذرانده ام برایم نکاتی از مطلب بسیار جالب بود . من متوجه نشدم دقیقا شکار میگ25 که جنگنده بسیار بلند پروازی است را چطور بحساب خود منظور کرده اند اگر منظور یک تیتر جذاب باشد که بسیار کار جالبی است اما اگر حقیقتا تصور بر این باشد که با افکار انها این میگ سقوط کرده به شوخی نوجوانی میماند ... چون شکار میگ 25 در دفاتر تاکتیکی پایگاه هشتم و یکم مدتها مورد بررسی بود و تعداد سرنگون شده انها بوسیله جنگنده فوق مدرن اف-14 ایران با ان امار خیره کننده هم چندان نبوده است .شاید سه فروند .....!!!در ثبت تاریخ نبرد های ایران وعراق مطلقا به سرنگونی میگ25 با موشک زمین بهوا اشاره نشده
  • حسین گودرزی IR ۱۴:۲۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۰
    5 0
    سلام حاج مصطفی خیلی زیبا تعریف کرده بودی و برام جالب تر کامنتهای دوستان و هم مدرسه ایهای اونزمانت بود.هیچ وقت خاطرات موشکباران اواخر جنگ رو نمیتونم فراموش کنم . ممنون
  • مرتضی فردیار GB ۱۴:۱۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۳
    6 0
    من کاملا این صحنه رو به یاد دارم دو یا سه تا هواپیمای رژیم بعث بود که با شلیکهای مکرر زدهوای,یکی از آن هواپیماها مورد اصابت قرار گرفت و دودی شبیه به مارپیچ از آن نمایان شد. بعده ها شنیدم هواپیما سمت منطقه گز و برخوار در نزدیکی شاهین شهر سقوط کرده ولی خلبان آن قبل از سقوط ریجکت کرده بود.
  • كامران مهرگانفر IR ۱۰:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۵
    4 0
    سلام و عرض ارادت خدمت دوستان خوب قديمي خيلي خوشحال شدم كه اينجا پيداتون كردم علي جاهدي و داوود سياري عزيز بهم خبر دادن عليرضا جان از روي عكس فوري شناختمت شماره موبايلتو برام ميل كن خوشحال مي شم اگه دوستان ديگه اي هم در ارتباطند شمارشونو ايميل كنن منم خيلي خوب اون صحنه را يادم مياد حتي يك عكس هم از سقوط اون هواپيما دارم اون موقع ما با بچه ها رفتيم توي كانال خاكي بيرون مدرسه و شاهد سقوط اون MiG-25 Foxbat عراقي بوديم كلي اون روز كيف كرديم يادش بخير.
    • علي غلامي IR ۱۷:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
      4 1
      کامران عزيز از علي جاهدي و داوود سياري شماره يا ايميلي داري يا بقيه بچه ها؟ من با داوود فوتبال بازي ميکردم يادم مياد علي جاهدي کمي تپل مپل بود، درسته؟ امين داداش داوود فکر کنم نروژ باشه و داوود هم در تهران در يکي از ادارات شهرداري، درسته؟ شما در مدرسه يکسال بالاتر از ما بوديد و من پدر شما رو يادم مياد، با پدر من همکار بود. پدر من سرهنگ ابراهيم غلامي رئيس آموزش و استاد زبان دانشکده خلباني بود که سال 1380 بازنشسته شد. بچه ها کسي از آرش خورشيدي که پدرش خلبان بود و وقتي ما کلاس 5 بوديم شهيد شد، خبر داره؟
    • فرشید US ۰۶:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۸
      5 0
      کامران جان منو یادت میاد گروه تاتر بودم تاتر شعبان کر سلمان کر یادته چه سالی بودی آقی میرقضنفری مدیر بود راهنمایی دبستان آقای نیکویی یادته اینارو حتما جواب بده مرسی
  • كامران مهرگانفر IR ۱۰:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۵
    6 1
    جنگنده ی شکاری رهگیر MiG-25 که توسط کمپانی «میکویان گورویچ» ساخته شددارای سرعت 3.2 ماخ (در ارتفاع 13 کیلومتری) و 0.85 ماخ در سطح دریا وبرد 2575 کیلومتر، قابلیت پرواز تا ارتفاع 37650متری، مجهز به 2 دستگاه موتور توربو جت R-31 ساخت تومانسکی با پس سوز و کشش فوق العاده ی هرکدام 110 کیلونیوتن، بهره مند از رادار فاکس فایر (نام ناتو) و 3 رادار هشدار دهنده ی سایرنا، مقدار زمان اوج گیری 12480 متر در دقیقه، مسلح به دو جفت موشک حرارتی AA-7 ایکس/AA-8 افید و هدایت شونده ی AA-6 اکرید می باشد. مناسبترین شیوه بهره گیری از میگ 25، بهره گیری از آن در نبردها در ارتفاع بالا بود. البته توانایی شناسایی و رهگیری نیز در مدلهای بعدی میگ 25 به آن افزوده شد.
  • كامران مهرگانفر IR ۱۰:۵۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۵
    3 0
    در تاریخ 26/11/65 در ساعت 1225 یک فروند میگ 25 با شماره B07Z در موقعیت BD3050 و باسرعت 1100 نات و ارتفاع 50 هزار پا [هواپیمای فوق در آسمان اصفهان دارای ارتفاع حدود هفتاد هزار پا بود] در دید رادار بندر امام و سپس در دید رادار بوشهر قرار می گیرد که ضمن اعلام وضعیت قرمز در اصفهان، موقعیت هواپیما لحظه به لحظه [توسط سایت راداری سوباشی همدان] به سایت موشکی [HQ2] گزارش و پس از محو مسیر از رادار نیز موقعیت به صورت تخمینی گزارش و در ساعت 1230 سیستم موشکی قادر به رهگیری و با شلیک سه تیر موشک هواپیما را سرنگون می نماید که خلبان هواپیما [ستوانیکم عبد الرحمان البیانی] با چتر بیرون پریده و در شمال شرقی مسجد سلیمان [حوالی اصفهان] زنده دستگیر می گردد. Hongqi-2 یا به اختصار HQ-2، نسخه چینی موشک SA-2 Guidelin
  • علي غلامي IR ۱۷:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
    4 2
    سلام بر دوستان عزيز و اعضاي خانواده بزرگ پايگاه 8 شکاري اصفهان از خواندن نظرات شما حس عجيب و آشنايي به من دست داد ما (علي (فرزاد)- فرشاد- فرهاد و امير) غلامي به همراه پدر و مادرم که هر دو نظامي بودند مدت 23 سال در پايگاه زندگي کرديم و عين اين 23 سال براي من خاطره است، خاطره دوستان و همکلاسي هاي عزيز و دوست داشتني ام که بدليل نظامي بودن پدرانشان کمي پس از اخت گرفتن از هم جدا ميشديم. من با داوود سياري در تيم فوتبال همبازي بوديم و آقاي شرفي عزيز، اکبري، پسته اي، شکوهي، کاظمي و ... را بخوبي ميشناسم و تابستان گذشته آقاي شرفي و پسته اي را در اصفهان ديدم و اگر امکان داشته باشد ميتوانم عکس جديد آنها را پس از 30 سال به دوستان نشان دهم. ضمنا عکسهاي بسياري از پايگاه که طي يکسال گذشته گرفته ام دارم
  • امیر حسام رنگچیان A1 ۰۸:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
    1 0
    سلام.الان اون مدرسه شده دبیرستان دخترانه ابوریحان.دبیرستان پسرانه هم داره.آقای تونی رو کی یادش میاد؟
  • مصطفي A1 ۱۸:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۰
    1 0
    سلام ب همه بچه هاي با معرفت پايگاه.ما همسايه شهيد بابايي بوديم.افسري جز مينشستيم.چي بگم ك خيلي دلم تنگه
  • الیار A1 ۱۰:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۶
    3 0
    واقعا" کامران مهرگانفر خودت هستی ،سلام گرم من به تو .یاد آنروزها بخیر فقط بدی آن روزها این بود که تو اصفهان بودیم ،ولی ما بچه پایگاهیها دورمون حصار بود ومشغول خودمون بودیم ،یادش بخیر،همه صاف وساده . بدون ریا وکلک فقط به خاطر خودمون باهم رفیق بودیم ودوستیهای صادق .اون میگ 25 رو هم همه ازنگر روباز مدرسه راهنمایی دیدیم حالا جزئیاتش مهم نیست که چطور بود یا نبود.توعکس همه هستیم دوستای قدیمی وغریبه حالا، اون معلم هم فکر کنم اسمش آقای شکوهی بود با صورت جوش جوشی.خوشحال شدم یاد قدیما افتادم .ماهمه بچه پایگاهیها از خیلی چیزها هم محروم بودیم و اون آزادی بچه های بیرون پایگاه رو نداشتیم ولی خوش بودیم .
    • کامران A1 ۱۸:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۹
      0 0
      سلام الیار من کامرانم امیدوارم الان جبران کمبوذهای گذشته شده باشه اگه تو face book هستی لطفا اذم کن
  • یک ایرانی IR ۱۲:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    0 0
    درود بر ایرانیان پر افتخار دوستان یک خلبان بازنشسته با دنیایی از تجربه داره میگه چطور مهاجم عراقی رو زدن بعد ما با بی تجربگی و فقط بخاطر یک سری اطلاعات کارت بازی و یا احیانا مجلات می خواهیم بگیم که استاد خلبانی نمی دونه و ما می دونیم فقط خاطره به این قشنگی رو بخونید و لذت ببرید ممنون
    • بی نام A1 ۱۱:۳۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۷
      0 0
      سلام شما خلبان هستید
  • فرهاد A1 ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۴
    1 0
    سلام دوستای خوبم. چه خوب که این عکس رو دیدم تا خاطرات ناب کودکیمون زنده شد . این عکس مال همون جاییه که بهش میگفتن آمفی تئاتر . روبرو بلوک 156 دو اطاقه و کنار مدرسه ابوریحان . یاد مدرسه ابوذر و بعثت و حافظش بخیر . یاده فوتبال پایین بلوک . اون بهداری . اتکا. فروشگاه . هتل اچ . سینما و سالن غذا خوری . سرویس مدرسه و دوران بی ادعای بچگی . یاد بلوک 414 و بچه هاش . مسجد و کتابخونه و حاج آقا روحی و سیدی و .... یاد ویدئو کلوپ و موتوری . یاد شهرداری و مخابراتش .... یاد دیسمان شلوغ و ارشد اعیونی و دستمال به دستاش ... یاد چاپارل و دریاچه ..... اون استخر کذایی و دوست داشتند و البته یاد اون پشه سالکاش. بچه محلای عزیز دوستون دارم . به اندازه ی 15 سال اول زندگیم توو پایگاه . بیایید فیس بوک . بچه های پایگاه
    • بلوک 6 همافری IR ۰۱:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۱
      6 0
      آخ گفتی پشه سالکو کردی کبابم. یاد دیسمان، همافری، نون گرفتن ها از چاپارل و خیلی چیزای دیگه بخیر. منم خیلی دلم برای اون روزا تنگ شده. یادش بخیر ما بلوک 6 همافری بودیم. ساعتای 4 صبح اومدن تصویر آیت الله منتظری رو پاک کردن و تا زمانی که ما بودیم کرمی رنگ بود. یادش بخیر. اساتید فوتبال رو میشد اونجا پیدا کرد. آخ که یادش بخیر. یاد همه ی شهدای اون روزها هم بخیر. بعد از بابایی، میر عشق الله اومد. یه معلم داشتیم تو راهنمایی به نام آقای غزالی. با خط کش زد توی سر پسر میر عشق الله (فکر کنم اسمش امیر بود) بعدشم اخراجش کردن. دوره ی دبستان یکی بود به نام بدیعی. دوتا بودن یکی چاق یکی لاغر. لاغره پاش می لنگید چاقه هم وحشتناک بود. اوه ه ه ه ه
  • صادقی A1 ۱۳:۱۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۴
    0 0
    بادردود به شما فرزندشیر پاک خورده کاش همه فرزندان پایگاه میدانستندما انهارا دران پا یگاه محروم با چه مشکلاتی بزرگکردیم
  • بی نام IR ۱۰:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۶
    1 0
    سلام من اول راهنمایی تو این مدرسه بودم راهنمایی دخترانه رسالت یادش به خیر تورو خدا اگه عکس دارین بازم بذارین یادش به خیر چه پایگاه خوبی بود ما بلوک 2 ارشد بودیم
    • محمد IR ۲۰:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
      0 0
      سلام ما هم بلوک 2 ارشد بودیم. سال 68 تا 74 قبلش هم تو 8 همافری فامیلیتو چیه؟
  • محسن IR ۱۸:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۲
    1 6
    با سلام 1-اقای همدانی تیتر خوبی برای داستانت انتخاب نکردی با این تیتر بچگانه زحمات همه خلبانان شجاع ارتش را از جمله پدرت بر باد دادی و عملا انان را هم سطح بچه مدرسه ای قرار دادی که باعث شرمساری برای شماست البته بعید می دانم پدرت ارتشی باشد. 2-اولین میگ 25 عراقی در ساعت 12:40 روز 16 سپتامبر سال 1982 بین بوشهر و خارک از فاصله ی 100 کیلو متری مورد اصابت قرار گرفت و به درک واصل شد که این مورد را نیروی هوایی ارتش ایران و عراق تایید کرده است و در کتاب اسکادران های f-14 ایران در جنگ نوشته تام کوپر و ترجمه ی مهندس فرقانی کاملا توضیح داده شده است لذا قبل از نوشتن داستان در آن خصوص تحقیق نمایید 3-در ان زمان سپاه هیچگونه پدافند هوایی به خصوص موشک سام نداشت
  • محسن IR ۱۹:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۲
    2 6
    4-تمامی میگ 25 ها یا فاکس بت عراقی توسط موشک های هوا به هوا ی فونیکس به درک واصل می شدند 5-پیشنهاد می کنم قبل از نوشتن داستان های خیالی و بچگانه که هیچ گونه پایه ی علمی ندارند کتاب اسکادران های f-14 ایران در جنگ نوشته ی تام کوپر را از انتشارات نیاز دانش تهیه و مطالعه فرمایید با تشکر یکی از خلبان های f-14 نیروی هوایی قدرتمند ارتش ایران
  • شهرام A1 ۱۲:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۸
    2 0
    عرض سلام و ارادت خدمت همه دوستان دوران راهنمایی پایگاه هشتم کامران مهرگانفر ؛ علی گلی پور ؛ اردلان فکور ؛ داوود سیاری ؛ نعمت اله دژم ؛ علی جاهدی ؛ امیر فروغی ؛ مهدی فلاح جعفری ؛ سعید پوررحیم و... دوستان لطفا" موبایلتونو برام ایمیل کنین ، خوندن این مطلب و عکس ضمیمه اون منو برد به 28 سال پیش ؛ مدرسه راهنمایی بعثت پایگاه ما بلوک 5 افسری جزء بودیم. یادش بخیر...
  • فرشید ق A1 ۱۵:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
    3 1
    با سلام به همه : من همون روز توی پناه گاه همین مدرسه بودم . کی منو یادش میاد تاتر شعبان کر و سلمان کر من بازیگر نقش اولش بودم . کی آقای میرقضنفری مدیر مدرسه و بعدا هم آقای اکبری رو یادشه خونه ما درست روبروی دبستان بعد از اون چمن جلوی مدرسه بود . یه دوچرخه شیک که جلوش سبد داره داشتم یکی از همکلاسام بامداد امنعی رو اسمشو یادمه و همتی بقیه زیاد یادم نیست مدرسه دخترا طبقه بالا بود من خیلی ریزه میزه بودم . تورو خدا کسی یادش میاد از همکلاسیهای من .
    • مهدی A1 ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۶
      0 0
      سلام منم همکلاسیتون بودم و همسایه بلوک کناریتون 152 خوب شمارو یادمه آقای قاسمی
  • مهدی احمدی نژاد A1 ۲۱:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
    1 0
    با سلام تا سال 1377 تو پایگاه بودیم بلوک 5 افسری جزء تو تیم جوانان با بچه های خوب اون دوره مثل اصغر پورک بامداد امنعی کوروش استبرقی و علی غلامی که مارا فراموش کرده
  • بلوك 402 A1 ۱۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۳۰
    0 0
    با سلام خدمت دوستان خوشحالم كه با ديدن نظرات شما ياد گذشته افتادم اميدوارم بحث موشكي كه دوستمان مطرح كرد شروعي باشد براي پيدا كردن دوستان قديمي دهه 60 من هم از سال 58 تا 71 در پايگاه هشتم شكاري بودم و مسابقات فوتبالي كه در مدسه بين معلمها برگزار ميشد را به خاطر دارم كه بسيار ديدني و تماشايي بود
  • علی A1 ۱۳:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۳۰
    1 0
    سلام بر همه دوستان عزیز و ساکنین قدیمی پایگاه هشتم شکاری مهدی احمدی نژاد عزیز من همیشه بیاد شما و دکتر محمد برادر عزیز شما هستم همبازی بودن با شما در یک تیم قدرتمند فوتبال که در آن سالها خیلی از حریفها را شکست میداد افتخاری بود بزرگ. دوستان پایگاهی عزیز متاسفانه آقای منصور عزیزی معلم ابتدایی و نیز آقای بدیعی معلم جغرافیااونکه لاغربود سال گذشته به رحمت خدا رفتند. سال گذشته هم من آقای پسته ای و شرفی را در اصفهان دیدم بسیار مشتاق دیدن و شنیدن صدای بچه های قدیمی پایگاه هستند. آقای اکبری چند سال پیش در جاده نائین همسرش را که باردار بود در اثر سانحه تصادف از دست داد.دوستان عکسهای زیادی اخیرا از پایگاه گرفتم که اگر تمایل دارید برای شما میفرستم
  • علی A1 ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۴/۳۰
    1 0
    آقا حسین عزیز بله ما بلوک 4 جز بودیم فامیلی شما چیست؟ ما معمولاً هر روز عصر جلوی بلوک فوتبال بازی میکردیم روز تعطیل و غیر تعطیل هم نداشت و تابستون و زمستون هم برای ما یکی بود فقط همه انتظارمون دوستهای خوبی بودن که برای شروع یه بازی گرم و دلچسب باید به حد نصاب میرسیدند ... یادش بخیر... همه چیز...
  • محمدعلی IR ۰۶:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۰
    7 0
    سلام برعلی غلامی عزیز که مرا مورد لطف خودشون قرار دادند وهمه بچه های دوست داشتنی پایگاه محمدعلی احمدی نژاد هستم.درود به روان پاک معلم گرانقدر مان منصور عزیزی وآرزوی سلامتی برای سایر معلمان بزرگوار.به همه هم کلاسی های قدیمی از جمله پیام گلابی شهرام ایرجی مهران شجایی و هم تیمی های فوتبال از جمله مهرداد شریفی احمد رهنما داود سیاری صمیمانه سلام کرده وبرای آنها آرزوی موفقیت دارم.
  • علی آزاد IR ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۵
    5 0
    با سلام خدمت همه دوستان عزیز قدیمی و تشکر از آقای همدانی بابت این اقدام جالب که منجر به پیدا کردن دوستان قدیمی خواهد شد. دوستان اکثر ما صحنه برخورد موشک به هواپیما و دود مارپیچ ناشی از تعقیب و گریز رو یادمونه. اینکه از نظر فنی چگونه بوده و در چه ارتفاعی میشه این اتفاق بیفته مهم نیست، که به خاطر آن دوستان در بالا تخصص یکدیگر را به سخره گرفته یا اطلاعات اشتباه رو بزرگ کرده اند. بالاخره این اتفاق افتاد و قسمت خوب داستان یادآوری روزهای خوب بچگیه که به جرات میتوان گفت از زیبا ترین دوران زندگی هر کسی است. عزیزان و سروران لطف کنید اسم و فامیلتون رو کامل بنویسید تا دوستان بهتر همدیگر را پیدا کنند. بی صبرانه منتظر رسیدن پیام از دوستان خوبم هستم.
  • علی ارجمندی A1 ۱۱:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۷
    1 0
    هیچ وقت اون روز رو یادم نمیره سال 65 من 8 9 ساله بودم. حدود ساعت 10 بود که هواپیما انگار روی سر ما میچرخید بخوبی یادمه که دود سفید از پشت هواپیما بیرون میومد و همش دور خودش می چرخید و وقتی هم که موشک بهش خورد چتربازش پرید بیرون البته می گفتن توی منطقه خوراسگان اصفهان سقوط کرده. عجب روزی بود
  • نیلوفر US ۱۷:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۵
    3 0
    سلام. چند شب پیش یاد خاطره سقوط هواپیمای عراقی افتادم, چون یادمه کلاس چهارم بودم و با پدر و مادرم سر پل اذر شاهد این صحنه غرورافرین بودیم. یادمه مامان عین بچه ها بالا و پایین میپرید و شادی میکرد, شاید از الان من جوونتر بود. خلاصه با ناامیدی الان توی اینترنت سرچ کردم که تاریخش یادم بیاد که خوشبختانه به مطلب شما برخوردم و خیلی واسم جالب بود. ممنون گذاشتم توی فیسبوک یاد تمام افتخار افرینان دوران جنگ به خیر
  • محمد امین اصغریان IR ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
    4 2
    سلام به همه بچه های دهه شصت از اینکه برخی از دبیران عزیز فوت شدند بسیار غمگین و از دیدن این پیام ها خیلی خوشحالم. حالا می فهمم که این حس فقط برای من نبوده و اکثر بجه ها دلشون برای پایگاهچاپارلدریاچه مخابرات مدرسه بعثت 1 و 2 اتکا و تو صف وایستادناش تنگ شده. من از بدو تولد تا 15 سالگی تو پایگاه بودم 8 همافری و 2 ارشد سال 56 تا سال 74 البته من متولد 60ام. یه دوستی داشتم تو راهنمایی فامیلیش یادم نیست پاهاش مشکل داشت و اونهارو میکشید زمین. کاش بدونم الان کجاست. اگه کسی عکس داره لطفا برام ایمیل کنه.
  • سعید IR ۱۵:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
    2 0
    میگ 25 عراقی بدست تیم سایت موشکی فلاورجان و با شلیک موشک شکار شد . شهید ناصر صادقی از فرماندهان نیروی هوای سپاه , فرماندهی اتاق کنترل سایت را به عهده داشت . پس از برخورد موشک و سقوط هواپیما سجده شکر بجا آورد. شهید صادقی قهرمان بود . خلوص داشت . مبتکر بود . کارش را وظیفه ابراز میداشت . دنبال مقام و جایگاه نبود. حاضر به حضور در برگزاری جلسات تقدیر و بزرگ نمایی نبود . 28 اسفند بدست منافقین کوردل در محل پل فلاورجان اصفهان ترور شد . روحش شاد و یادش گرامی باد
  • نعمت الله دژم IR ۰۴:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۱
    5 0
    با سلام ضمن تشکر از آقای همدانی بابت ایجاد این ارتباط وزنده شدن خاطرات.با آرزوی موفقیتبرای همه
  • نعمت الله دژم A1 ۱۵:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۳
    2 0
    با سلام درعکس فوق از بالا ردیف دوم واز سمت راست نفر دوم میباشم.به امید دیدار همه دوستان؟؟؟؟
  • بی نام A1 ۱۱:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    0 0
    سلام من دبستان مالک اشتر بودم راهنمایی رسالت متولد پنجاه و هشتم تورو خدا دلم میخواهد همکلاسیامو پیداکنم
  • امين قزبانی SG ۱۱:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
    1 1
    سلام به همه بچه محل، وخامت دستم بهت برسه خفت ميکنم
  • امين قزبانی A1 ۱۵:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
    1 1
    باسلام ودرودبه روح معلم ان درگذشته مان هروقت به ياد گذشته ميافتم تنها ازدستداددن معلم عزيزم آقای منصورعزيز موجب ناراحتيم ميشودمصطفى دستت دردنکنه واقعازيبابودالبته اين زيباي رو فقط بايدبچه پايگاه باشى تادرک کنی من خودم اون روز توپناهگاه بودم چه حالی بهم بچه ها دست دادواقعا خوشحال شدم ديدم نوشته هاي شما دوستان رو برادرم رضا کنارم ميگه علی غلامی دروازه بانمون بودتوکامنت قبليم چون در حال رانندگی بودمنتونستم درست بنويسم نعمت ببينمت خفت ميکنم باميد به اينک روزى رفقای بچگی رو ببينم دوستتون دارم
  • نگین A1 ۱۵:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۵
    2 0
    خاطرات روزهای کودکی برای من زنده سد من متولد ۵۶ هستم از بدو تولد تا سال دیپلم پایگاه هشتم بودیم یادش بخیر یاد شهدا همیشه زنده باد
  • مهدی قاضی IR ۲۱:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۲۴
    0 0
    نمیدونم پیام قبلیم رسیده یا نه، خیلی خاطراتم زنده شد ناظم های مدرسه ابوذر یادمه آقایان صالحی که یکی چاق بود و یکی لاغر و با پسراش هم کلاس بودم بخیر یاد معلمای دبستان خانم هاشمی، کلانتری، احمدی بخیر اگه کسی منو یادشه یا عکسایی از پایگاه داره برام ایمیل کنه خیلی خاطرات برام زنده شد یادمه امتحانای ثلث سوم همیشه تو مسجد برگذار میشد یاد خادم مسجد بخیر که با چوب دنبالمون میذاشت و این کارش برامون ی سرگر شده بود بخیر چقد پایگاه با صفا بود شنیدم الان خیلی بهش نمیرسن و دیگه اون سرسبزی اون سالها رو نداره البته مال مشکل بی آبی اصفهان هم میتونه باشه. من الان 31 سالمه و ازدواج کردم و تهران زندگی میکنم. خیلی دوست دارم یک بار هم شده برم پایگاه رو دوباره ببینم.
  • ستاره A1 ۲۳:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۲۵
    1 0
    یادش بخیر من دیپلمم و در همین مدرسه گرفتم رمان ما یعنی سال 89 دبیرستان دخترانه ابوریحان بود وبعد شد مدرسه ابتدایی پسراانه الان بابلسریم ولی دلم برا پایگاه به ذره شده هروقت دل تنگ میشم توسایتا دنبال عکسای پایگاه میگردم. واقعا محیط با محبتی بود من که خیلی دوسش دارم.
  • احسان قزاقی A1 ۱۱:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
    14 0
    اگه کسی منو میشناسه و یادشه بهم ایمیل بزنه. بلوک یک همافری... سال 68تا 73 یاد آقای عزیزی بخیر. خدارحمتش کنه. وقتی فهمیدم که چندسال پیش فوت شدن یک ساعت گریه کردم. یاد اون سیلی محکمی که تو گوشم زد بخیر...
  • بی نام A1 ۱۰:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۱
    6 0
    نگین که متولد 56 هستی فامیلت چیه ؟
  • ازاده A1 ۲۳:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۹
    5 1
    سلام من اسمم آزاده هست و الان حدودا 11 سال بابام بازنشسته شده من از 2 سالگی تو پایگاه بودم تو دیسمان می نشستیم تمام لحظات قشنگ زندگیم اونجا بود هیچ وقت نمی تونم خاطرات قشنگی که داشتم و فراموش کنم حاضرم هر چند سالی که قرار تو این دنیا زندگی کنم و بدم فقط یه روز. برگردم اونجا و خوب یه گوشه بنشینم و کودکی و بازی های قشنگش و به باد بیارم
  • فریبرز عبداله زاده A1 ۱۵:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۰۲
    2 0
    اشک منو در آوردی منو بردی به قدیما . یادش بخیر ما تو پایگاه هوانیروز اصفهان ، کوی امام می نشستیم . تو کوی امام ابتدایی میرفتم . کسی نیست از اون سالها، خانم شفیعی معلم کلاس اول ما بود . آقای فاضل مدیر و آقای نوری ناظم . خیلی دوست دارم خبری ازشون خبری داشته باشم. یادش بخیر همین که پدافند هوایی شروع به شلیک میکرد ما میرفتیم سقف بلوک ها ببینیم کدوم وری میزنن هیچکسی هم نمی تونست مارو پایین بیاره البته بیشترش مخفیانه بود وگرنه از ما پذیرایی میکردم. هر وقت یاد قدیم میافتم میبینم چ دورانی داشتیم با بچه های هم سن خودمان تو بلوک ها چقدر بازی می کردیم تا منفجر بشیم .
  • محمد IR ۰۲:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۰۴
    1 0
    سلام حمید آزاده رنجبر اگه معلمت خانم ستوده بوده و متولد 59 باشی احتمالا هم کلاسی قدیمی منی. من محمد امین اصغریان هستم. بلوک 2 ارشد بودیم. به پستم ایمیل بزن.
  • مجید IR ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۸
    3 0
    سلام . شهید ناصرصادقی از بچه های بسیار با ایمان و کار ی سپاه اصفهان بود که میگ 25 عراقی را زد وباعث تعطیلی خط تولید این جنگنده شد و ضرر هنگفتی به سازنده . چو ن اونا اعتقاد داشتند هیچ کس نمی تواند به دلیل ارتفاع بالای این جنگنده . این هواپیما را ساقط کند ولی شهید صادقی باعلم وعمل وایمان اینکار را کرد و چندی بعد سازمان مجاهدین خلق سازمان منافقان برای خوش رقصی وخوش خدمتی به ابر قدرت شرق او را ترور کردند و بشهادت رسانند یادش گرامی لعنت و مرگ بر ظلمان تاریخ .
  • بی نام A1 ۱۲:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۹/۱۳
    1 0
    سلام اقای همدانی ممنون میشم نظر من روهم منتشر کنید تا حالا چند تا ایمیل زدم ازبچه های قدیمی پایگاه بلوک24دیسمان باتشکر شماره همراه 09124550105
  • کیوان IR ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۲
    4 0
    آقای عبادتی دبیر پرورشی هم چند سال پیش فوت کرد . روح تمام عزیزانی که در پایگاه دبیر ما بودند و الان در این دنیا نیستند شاد و قرین رحمت الهی . ما بلوک ۶ افسری جزء بودیم و همسایه طبقه پایینی داوود سیاری از همون موقع هم تا حالا ازش خبر ندارم یاد اون روزا بخیر . یه دوست خوب هم داشتم شهرام جاورسینه که اهل کرمانشاه بودند . هرکس ازشون خبر داره لطفا بمن اطلاع بده
  • بی نام A1 ۱۱:۴۸ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۹
    1 0
    از بچه های بلوک دو ارشد کی حاضره؟ سلام دوستان عزیزم
  • بی نام A1 ۰۹:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۲
    1 0
    سلام بچه های بلوک دو ارشد دلم براهمتون تنگ شده
  • جواد غلامي IR ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۲۸
    3 0
    سلام دوستان اگر موافق باشيد يك گروه تلگرامي تشكيل دهيم و خاطراتمان و عكسهايمان را به اشتراك بگذاريم شايد از اين طريق دوستان قديمي همديگر را پيدا كردند. به اميد ديدار جواد غلامي بلوك 402 سه اتاقه13581371
  • مهدی رفیعی میلاجردی A1 ۰۷:۳۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۳
    0 0
    سلام به دوستان.من هم در روز سرنگونی هواپیمای عراقی در مدرسه بودم.
  • بی نام IR ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۹
    0 0
    آقای رفیعی الان کجائین؟
  • بی نام A1 ۱۱:۲۹ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۸
    1 0
    سلام عشق من پایگاه هشتم شکاری اصفهان