پسر جوانی که در یک انتقام گیری به اشتباه روی صورت جوان دیگری اسید پاشیده بود به قصاص چشم و گوش و پرداخت پنج دیه انسان کامل محکوم شد.

به گزارش اعتماد در ابتدای جلسه محاکمه علی عطار نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت؛ دوم تیرماه سال 84 پسر جوانی به نام داوود که در آن زمان 18ساله بود با فریادهایش از مردم کمک خواست.

 شهروندان بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردند و جوان اسیدپاش را هم که در همان محل دستگیر کرده بودند به پلیس تحویل دادند. جوان اسیدپاش حمید نام دارد و دو سال از داوود کوچک تر است.

او در تحقیقات اولیه گفت از این کار قصد انتقام گیری داشته است. ماموران متهم را به بازداشتگاه منتقل کردند. از داوود خواستند در مورد ادعای متهم توضیح دهد. او گفت حمید را نمی شناسد و اصلاً نمی داند او برای چه دست به چنین کاری زده است.

گفته های شاکی باعث شد تحقیقات بیشتری از متهم انجام گیرد. حمید ابتدا ادعا کرد داوود قصد داشت به او تعرض کند اما چند روز بعد مدعی شد داوود او را با سرنگی آلوده بیمار کرده است. این آخرین ادعای حمید نبود. او در اظهاراتی دیگر گفت داوود او را تهدید به قتل کرده و وی را چندین بار در مدرسه کتک زده است.

ادعاهای مختلف حمید نشان می داد وی نمی خواهد انگیزه واقعی خود را بیان کند. در نهایت معلوم شد حمید به اشتباه داوود را با اسید سوزانده است و اصلاً آنها مشکلی با هم نداشتند و حتی همدیگر را نمی شناسند.

عطار ادامه داد؛ پزشکی قانونی تایید کرده بر اثر پاشیده شدن اسید به صورت داوود او چشم چپ خود را از دست داده و لاله گوش راست و چند عضو دیگرش هم از بین رفته است و چشم راستش هم 80 درصد بینایی دارد. با توجه به این آسیب ها من تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.

در ادامه جلسه محاکمه داوود به طرح شکایتش پرداخت و گفت؛ من هیچ آشنایی با متهم نداشتم و ندارم. در آن زمان هم در پارک نشسته بودم که این اتفاق افتاد و نمی دانم چرا او این کار را کرده است. روز حادثه من فقط متوجه سوزش شدید شدم و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. حمید ادعا های زیادی در مورد من مطرح کرد و نه تنها باعث از بین رفتن جسمم شد بلکه آبرویم را هم برد.

با این وجود حاضر بودم به خاطر وضعیت مالی که دارم با داوود مصالحه کنم ولی در تمام این مدت حمید با اعضای خانواده اش حتی یک بار هم به سراغ من نیامدند و برایشان اهمیت نداشت که هزینه های درمانم را چطور تامین می کنم. من هم با توجه به اینکه حمید حاضر به توافق بر سر پرداخت هزینه ها نیست، تقاضای قصاص دارم.

سپس حمید در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ «من فکر می کردم داوود کسی است که مرا در دوران مدرسه آزار می داده، به همین خاطر هم تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. مدتی قبل از حادثه ما از تهران به قم نقل مکان کردیم و من همچنان به انتقام فکر می کردم تا اینکه چند روز قبل از حادثه مقداری اسید از قم خریداری کردم و به تهران آمدم. چند شب در پارک خوابیدم تا اینکه داوود آمد و من روی او اسید پاشیدم و حالا هم تقاضای بخشش دارم.»

متهم ادامه داد؛ «من در دوران دبیرستان توسط یکی از همکلاسی هایم خیلی مورد آزار قرار گرفتم و فکر می کردم آن دانش آموز داوود است اما بعدها معلوم شد داوود حتی با من همکلاسی هم نبوده است.»

در پایان جلسه محاکمه هیات سه نفره قضات (عزیزمحمدی، سری و واعظی) وارد شور شدند و متهم را به یک بار قصاص چشم چپ، قصاص لاله گوش راست و پنج دیه کامل مرد مسلمان به خاطر سایر صدماتی که به داوود وارد شده بود، محکوم کردند.

کد خبر 29253

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین