۰ نفر
۲۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۵
وقتی می‌گویند نیست، یاد تو می‌افتم

چاپ ششم «کتابِ نیست» مجموعه اشعار متفاوت علیرضا روشن با قیمت 5هزار تومان از سوی نشر آموت منتشرشد.

به گزارش خبرآنلاین، اولین مجموعه‌شعر «علیرضا روشن» نه تنها در نمایشگاه کتاب تهران، از پرفروش ترین های نشر آموت بود که به گزارش مجلات و روزنامه ها و کتابفروشی های معتبر، در لیست پرفروش ترین های حوزه شعر هم قرار گرفته است. این کتاب، همزمان با انتشار در ایران، با ترجمه «طیبه هاشمی» و «ژان رستم ناصر» به وسیله انتشارات «اِرس» در مجموعه کلکسیون «پو و پسی» در فرانسه به چاپ رسیده و باعث ستایش منتقدان اروپایی قرار گرفته است. «میشل مناسه» منتقد معروف اروپایی درباره شعرهای این کتاب نوشته است: اگر جسارت قیاس ذهنی را داشته باشیم در سنت فرانسه، این متون ما را به یاد آمیزش لطیفی از روح تلخ و شیرین ژول لافورگ و قریحه عاشقانه «پل الوار» می اندازد.

پیش‌تر روشن از دفترهای این مجموعه به عنوان تکه‌های پازلی یاد کرده بود که در کنار هم یک کلیت را نشان می‌دهند. به عبارت دیگر خط روایی این شعرها مستقل است؛ اما به نوعی نیز به یکدیگر پیوسته هستند. مسایل و موضوعات مختلفی به ویژه دغدغه‌های شخصی شاعر دستمایه سرودن این شعرها قرار گرفته‌اند.


«کتابِ نیست» شامل حدود 200 قطعه شعر در سه دفتر است. در دفتر نخست با عنوان «شمع گندم» 93 قطعه شعر گنجانده شده است. دفتر دوم با عنوان «کتاب تو» 75 قطعه شعر را شامل می‌شود. برای دفتر سوم با عنوان «کتابِ نیست» نیز 25 قطعه شعر در نظر گرفته شده است.

 

چند بخش از کتاب را در ادامه می خوانید:

«باید خودم را ببرم خانه
باید ببرم صورتش را بشویم
ببرم دراز بکشد
دل‌داری‌اش بدهم که فکر نکند
بگویم که می‌گذرد که غصه نخورد
باید خودم را ببرم بخوابد
من خسته است

*
اسب سواری را

شلاق اگر نزنند

نمی‌دود

به خفت ِ علف

گردن کج می‌کند
*
تا باد را ببینند
تکان‌تکان ِ پرده را نشان می‌دهم
تا تو را ببینند
جان ِ فرسوده‌ام را
*
ما شعر می گوییم

ما

که نمی توانیم زندگی کنیم

ما شعر می گوییم ...
*
احساس شهری بین راهی در من است

من در میانه ام ایستاده ام

میان آمدن

و رفتنت...
*
دلم
گوزنِ تیر خورده‌ای
که در پنهان‌جای‌ دره ماغ می‌کشد
دیگران می‌شنوند
من اما
جان می‌کنم
*
به بدرقه‌ تو دست تکان می‌دهم
تنهایی
به استقبال خودش تعبیر کرد»

*
وقتی می‌گویند نیست
کاغذ را گفته باشند یا برق را
فرق ندارد
من یاد تو می‌افتم
*
دلتنگی
خیابان شلوغی است
که تو در میانه‌اش ایستاده باشی
ببینی می‌آیند
ببینی می‌روند
و تو همچنان
ایستاده باشی»

 

 

 

6060

کد خبر 308293

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین