اگر قرار باشد تمدن سازی امت اسلامی را در دستور کار خود قرار دهیم و یا به تعبیر مقام معظم رهبری ساخت درونی کشور را در محاسبه ی آینده درنظر بگیریم،نیازمند ایجاد نهضت ترجمه، تالیف و انباشت اطلاعات به مقیاس گسترده در کشوریم،بدیهی است تمدن سازی با ممیزی و سانسور یا محدودسازی نشر کتاب با هر توجیه و عنوانی در تضاد مستقیم قرار می گیرد.اگر قرارباشد سلیقه وارد انتشار کتاب گردد به تعداد هر مسلمان سلیقه در انتخاب یا محدودسازی چاپ و نشر کتاب وجود خواهدداشت و مشکلات همچنان حل نشده باقی خواهدماند.تمدن اسلامی نیاز به چاپ و نشر هر کتابی برای هر سلیقه ای به ویژه در حوزه علم ،پژوهش و تحقیق دارد.بررسی کنندگان اداره ی کتاب هم هر یک سلیقه ای در تفسیر مطلب دارند و در حوزه ی عمومی هم انواع سلیقه ها به واکنش در قبال مسائل کتاب می پردازند.کتاب کالای انتخابی است که در شرایط رسانه ای امروز دولت نمی تواند محدودیتی در قبال آن انجام دهد و البته پیش بینی من این است که به موازات تقویت الکترونیکی شدن فضا عنصر حاکمیت دولت ها در درازمدت بی اثر خواهدشد،کمااینکه هر اثر ممنوعه ای را جوانان می توانند در این فضا بیابند.اما وظیفه ی حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه می تواند باشد؟
واگذاری ممیزی به نویسندگان و ناشران مشکلی از نشر را حل نخواهد کرد و به مشکلات حقوقی پس از انتشار و واکنش های سیاسی و اجتماعی دامن خواهد زد و وزارت فرهنگ از زاویه ای دیگردرگیر ماجرا خواهدشد.پیشنهاد من در بخش کتاب تغییر ساختار اداره ی کتاب تنها به عنوان ثبت کننده ی مالکیت معنوی اثر در آن و تغییر مسیر ممیزان به سمت جهت گیری امر به معروف و نهی از منکر در این اداره است.تمام آثار بدون مشکل مجوز نشر خواهند یافت،اما آثاری که به هر شکل مشکلی دارند باید از سوی واحد امر به معروف و ناهی از منکر در پشت جلد و یا صفحه ی داخلی علامت گذاری شوند، با تقسیم بندی هایی به شکل زیر و افراد و خانواده ها هستند که برابر آیه ی شریفه ی زیر این سخنان(کتاب ها و آرای مختلف) را می شنوندو انتخاب می کنند و بهترین آن را برمی گزینند : پس بشارت بده به بندگان من، آنهایی که به سخن(های مختلف) گوش فرا میدهند و بهترین آن را پیروی میکنند. آنها کسانی هستند که خداوند هدایتشان میکند و صاحبان خرد واقعی آنها هستند.(زمر17و18).
علامت گذاری ها به شرح زیرند و می توانند استاندارد شوند،اما سلیقه ی افراد و گروه ها را هیچ گاه نمی توان استاندارد و یکپارچه کرد، به عنوان مثال:
-این کتاب مورد تایید وزارت فرهنگ و ارشاد است.
-این کتاب از آثار ضاله است و تنها برای پژوهشگران دانشگاهی و حوزه های علمیه توصیه می گردد.(چاپ این آثار به آزادسازی توان عظیم نقادی متقابل در حوزه های مختلف منجر می گردد که نیاز جدی امروز زمانه ی ما برای پاسخ به شبهات است)
-این کتاب حاوی کلمات و یا واژگان خلاف اخلاق عمومی و غیر شرعی است.(کسانی که با کتاب و ادبیات جهان آشنا هستند،می دانند بخش زیادی از رمان ها حاوی مسائلی است که با شرع ما سازگاری نداردو اجازه ندادن به چاپ این آثار مجددا به چرخه ی زیرزمینی شدن کتاب دامن خواهدزد)
-این کتاب برای سن زیر 16 سال توصیه نمی گردد.
-این کتاب برای دختران مسلمان مناسب نیست.
-این کتاب برای کودکان مناسب نیست.(نقش خانواده ها در نظارت پررنگ خواهدشد،نوعی سپردن مسئولیت بیشتر به خانواده ها)
-این کتاب تنها با نظارت و آموزش والدین برای کودکان و نوجوانان توصیه می گردد.
درفضای جدید نشر کارشناسان وزارت آموزش و پرورش و صدا و سیما نقش کلیدی در توجیه دلیل آزادسازی نشرخواهندداشت.
آقای وزیر این تنها راهی است که دارید که همانا چاپ نظریه بخش امر به معروف حکومت اسلامی در قبال کتاب منتشر شده است،و جز این راهی نیست که بتواند نویسندگان و ناشران را از بن بست ممیزی خارج سازدو این مسیر همچنین آغازی برای شکوفایی تمدنی ماخواهدبود.هر راه دیگری بن بست این فضا را برطرف نخواهدکرد.شما ناچارید به شهروندان اعتماد کنید و حق انتخاب آن ها را به رسمیت بشناسید.
نظر شما