دیروز بسیاری از طرفداران محیط زیست ایران، با شنیدن خبر ورود دوبارهی معصومه ابتکار - قهرمان زمین - به ساختمانی که خود بنیانگذارش در پارک پردیسان تهران بود، نفس راحتی کشیدند. معصومه ابتکار، بی شک یک سرمایهی اجتماعی بزرگ و ارزشمند برای نظام است و باید قبول کنیم که از معدود مدیران ارشد حکومتی است که میزان محبوبیتش امروز به مراتب بیشتر از 16 سال پیش است؛ زمانی که برای نخستین بار از سوی سید محمد خاتمی، عهدهدار مسئولیت ریاست بر سازمان حفاظت محیط زیست شد. در آن دوره کم نبودند مدیران و نمایندگان و مردمی که هنوز با شنیدن نام سازمان محیط زیست، آن را با سازمان بهزیستی اشتباه میگرفتند. ابتکار اما در دوران هشت سالهی صدارتش بر محیط زیست ایران، آن را بیش از هر زمان دیگری، وقار و اعتبار و شهرت بخشید. تعداد تشکلهای مردمنهاد محیط زیستی و تارنماهای مرتبط، هرگز در قبل و بعد از دورهی 1376 الی 1384 به غلظت و فعالیت آن دوران نرسید. وی، یک توفان فکری در حوزهی محیط زیست برپاکرد و البته نشان داد که بر خلاف اغلب رؤسای پیشین این سازمان، یعنی: منوچهر فیلی، عباس سمیعی، رضا حسین میرزاطاهری، هادی منافی و فاطمه واعظ جوادی که پس از پایان دوران مسئولیتشان در محیط زیست، دیگر هیچ حضوری در این حوزه نداشته و حتی اظهارنظری در باره فجایع و معضلات محیط زیستی کشور ارایه ندادند، وی همچنان از 1384 تا کنون فعالانه در حوزه محیط زیست باقی ماند و کوشید تا دغدغهها و انتقادهایش را طرح کند. ویژگی ارزشمندی که به نظر نگارنده، راز محبوبیت بی رقیب معصومه ابتکار در بین دیگر رؤسای پس از انقلاب سازمان محیط زیست است و او را در کنار اسکندر فیروز بزرگ، بنیانگذار سازمان حفاظت محیط زیست در 42 سال پیش قرار میدهد؛ مردی که او هم هنوز عاشقانه طبیعت وطنش را دوست دارد و گاه در سوگ جراحتهای وارد بر آن اشک میریزد و اظهار نظر میکند.
به نظرم، هر چند که حسن روحانی بسیار دیر تکلیف صندلی سبز کابینهاش را مشخص کرد؛ اما با انتخاب معصومه ابتکار - یکی از محبوبترین سیاستمداران زن ایرانی که به راحتی میتواند در تعریف رجل سیاسی بنشیند - آن تعلل جبران شد و امید به اردوگاه طرفداران طبیعت ایران بازگشت؛ امیدی که با رفع پارهای از تحریمهای غرب به رهبری آمریکا بر علیه ایران در حوزهی محیط زیست میتواند پررنگتر هم شود و امیدوارم با تبادل دستاوردهای علمی و تکنولوژیک در حوزه استحصال انرژیهای نو و برچیدهشدن کامل تحریمها در راستای کمپین نه به تحریم، شاهد وقوع جهشی معنادار در این بخش باشیم. از این منظر، افتتاح دیروز نخستین بوستان انرژی در شرق تهران را به فال نیک میگیرم و امیدوارم این رویه نه فقط در پایتخت که در دیگر کلانشهرهای کشور ادامه یافته و گسترش یابد.
اما نکتهی آخر که شاید اهمیتش از انتخاب رییس پردیسان کمتر هم نباشد، معرفی دریابان علی شمخانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی است؛ مردی که با توجه به اشرافش بر روند رو به اضمحلال جلگهی خوزستان در اثر سدسازیهای متعدد و اجرای طرحهای انتقال آب بین حوضهای و نیز لمس بلایی که بر سر تالاب شادگان، هورالهویزه، هورالحمار، هورالعظیم و نخلستانهای اروندکنار آمده است، به خوبی و با تمام وجودش درک میکند که چه رابطهی دقیق و ژرفی بین ملاحظات محیط زیستی و پارادیم امنیت ملی وجود دارد. او حتی میتواند دیپلماسی محیط زیستی را برای مهار بحران ریزگردها در غرب کشور، نابودی هامون در شرق ایران و ماجرای سد دوستی در شمال خراسان فعالانهتر از هر زمان دیگر پیگیری کرده و به سامان رساند.
حال به نظر شما خواننده عزیز خبرآنلاین، محمّد درویش حق دارد تا نوزدهمین روز از 1392 را به عنوان یک روز رؤیایی در تاریخ محیط زیست ایران ثبت کرده و آن را آغازگر شروع یک دوره طلایی برای طبیعت وطنی بداند که دوستش دارد و میدانم که دوستش دارید؟
به نظر میرسد حال باید در مفهوم آن ترانهی مشهور فارسی، تجدید نظر کرد! چرا که انگار من و این همه خوشبختی، دیگر محال نیست! هست؟
پی نوشت:
آشکار است که حمایت محمّد درویش و اغلب فعالان محیط زیستی که میشناسم از معصومه ابتکار و تیم همراهش در ساختمان پردیسان - که از حدود یک ساعت دیگر، رسماً کلید این ساختمان را از محمد جواد محمدیزاده تحویل میگیرد - نامحدود و بلاشرط نبوده و تا آنجا دوام و اعتبار دارد که ابتکار منافع طبیعت ایران را بر هر منفعت و مصلحت دیگری ترجیح دهد و عملاً ثابت کند که برای روانتر کردن حرکت اجتماعی روبه رشد مردم ایران، حفظ محیط زیست، مهمترین راهبرد، آرمان، هدف و میثاق ملّی اوست؛ همانگونه که در اصل پنجاهم قانون اساسیمان بر آن به درستی تأکید شده است.
در همین باره:
- گزارش امروز لس آنجلس تایمز در باره انتخاب معصومه ابتکار و گفتگوی نگارنده در همین باره.
نظر شما