شاید در نگاه اول و بدور از حساسیتهای موجود به سرعت بتوان این انتقاد را وارد دانست و نسبت به ایجاد حرکتی در این خصوص موج و جریانی را به راه انداخت اما جادارد به نکاتی ریز تر در این خصوص توجه کرد و تاریخ را در این گذرگاه حساس تنها نگذاشت .
آنچه مسلم است دریافت غرامت کشور های مورد تجاوز قرار گرفته طبق قوانین و کنوانسیونهای متعدد بین المللی عملی رایج و مرسوم است ( از نمونه های اخیر دریافت غرامت پادشاهی کویت از عراق بعد از پایان جنگ خلیج را می توان نام برد ) و میدانیم که با تمام کارشکنی ها و ناجوانمردی هایی که بسیاری از کشور های منطقه و فرامنطقه ای علی الخصوص استکبار جهانی به رهبری آمریکا و اسراییل مدتها طول کشید تا بالاخره بعد از آتش بس بین ایران و عراق ، کشور متجاوز و شروع کننده جنگ عراق شناخته شد و به استناد
آنچه در پیش گفته شد حق ایران در دریافت غرامت محفوظ است ، اما یادمان باشد در پازل طراحی شده برای منطقه ، هدف اول نابودی آنچه هلال شیعی می نامند مطرح است . شکستن محور مقاومت در منطقه که از آرزوهای دست نیافتنی صهیونیزم جهانی است . وجود چنین مقاومتی فقط در سایه همبستگی مذهبی و یکسان بودن ریشه ای اعتقادات توده ایرانی - عراقی و لبنانی و سوری در منطقه است .
این نیروی عظیم - به حول و قوه الهی - حداقل دستاوردهایی که داشته یکی همین شکستن هیمه اسرائیل بعد از 60 سال سروری در منطقه و دیگری کاهش شدید نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه علی الخصوص در قضیه حمله نظامی به سوریه می باشد . یاداوری این مهم خالی از لطف نیست که تمامی آنچه نظام کفر برای این منطقه در نظر گرفته اول حذف گروه های شیعی و مقاوم و دوم ایجاد انحراف در تفکرات شیعی از طرق مختلف به منظور خنثی سازی درسهایست که قیام عاشورا پیام آور آن است ، ( تشیع منهای فلسفه جهاد و شهادت ) که از جمله می توان به نفوذ سکولاریسم در اندیشه شیعی و آتش افروزی های قومی و اختلاف افکنی های بین فرق مختلف اسلامی و گسترش تفکرات تکفیری و ...را نام برد .
از بعد اقتصادی نیز مشغول کردن منابع مالی و سرمایه های مادی و انسانی کشورهای مسلمان در درگیری های داخلی و منطقه ای ( جنگ ایران و عراق - جنگ عراق و کویت - کشتار مردم بی دفاع شهرها و روستا ها در عراق - پاکستان - بحرین و ... ) تماما در راستای اهداف سیاسی و بلند مدت نظام سلطه برای عملی کردن مقاصد فوق الذکر است که در بالا به برخی از آنها اشاره کردیم .
با مقدمه پیش گفته ، این سوال مطرح می شود که چنانچه ایران در این آشفته بازار منطقه دریافت غرامت از دولت و مردم عراق را در دستور کار خود قراردهد ، آیا دستاوردی عظیم و محقق نشدنی را جامه عمل پوشانده !؟، یا سبب تضعیف مردم و دولتی شده که سخت ترین شرایط اشغال آن هم توسط گروه عظیمی از کشورهای نظام سلطه را تجربه کرده و بعد از آن مقاومت ستودنی هماره نزدیک ترین دیدگاه های سیاسی را در بزنگاه های حساس در منطقه نسبت به ایران اتخاذ کرده و هنوز نیز تقریبا هر روز شاهد مرگ حداقل 100 نفر از مردم بیگناه خود ( که قریب به اتفاق آنان از شیعیان می باشند ) است .
به جرات می توان گفت از بعد استراتژیکی و سوق الجیشی این کشور مهمترین متحد سیاسی و امنیتی نظام اسلامی ما و از بعد اجتماعی و اعتقادی نیز نزدیک ترین پایگاه های مردمی را در منطقه با ملت شریف ایران داشته و دارند . پس به حکم وظایف انسانی و اخلاقی و همچنین به دستور صریح دین ، وظیفه بر مسئولین و ملت ما حکم می کند که برای بقای اندیشه های شیعی و پاسداری از حریم ائمه معصومین علیهم السلام ، و همچنین حفظ دستاوردهای شعور و شور حسینی - که به گفته ی فوکویاما ( یکی از مبرز ترین اندیشمندان حوزه های اعتقادی سازمان سیا ) در کنار فلسفه انتظار مصلح جهانی که کامل ترین آن در کنه اعتقادات مکتب تشیع است ، مهمترین موانع شکستهای پیاپی نفوذ اندیشه های انحرافی در نظام های متکی به اعتقادات شیعی علوی است - لازم است به این ملت و دولت منتخب از گوشه و کنار کمک های مختلفی را اعطا نمایند ، که این مهم در نهایت ، سبب حفظ نسلهای بعدی شیعی خواهد بود . مکتبی که برای رسیدن آن به دست ما خون بهترین بنده های الهی بپای آن ریخته شده است .
مهدی حاج محمود عطار
کارشناس حقوق و کارشناس ارشد فلسفه علم
مدتی است که از گوشه و کنار رسانه ها بخصوص رسانه هایی که راهبردهای ملی را در سرلوحه استراتژی های اطلاعاتی خود قرار می دهند ، می شنویم که چرا سردمداران و مسئولین نظام جمهوری اسلامی در خصوص دریافت غرامت از عراق کوتاهی کرده یا می کنند و یا اینکه چرا این موضوع خیلی جزء دغدغه های مملکت ما نیست ؟
کد خبر 315090
نظر شما