یک مشکل اساسی در رابطه ایران با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شرطی بودن آن نسبت به نوع روابط تهران و ریاض است. در واقع هر زمان بحث بهبود روابط تهران با پایتخت های عربی حوزه جنوبی مطرح میشود در همان آغاز موضوع به آنچه میان عربستان و ایران جاریست معطوف میشود. این معطوف شدن خود حاصل دو پدیده قبل از خود است .اول جایگاه سنتی عربستان میان اعراب خلیج فارس و نقش این کشور در شورای همکاری دوم به نگاه تهران باز میگردد که تا کنون ترجیح داده مسائل منطقه را از کانال ریاض دنبال کند.البته پایتخت های عربی نیزدر همسویی با ریاض چنین نگاهی به روابطشان با تهران داشته ودارند.از همین زاویه واز هنگام روی کار آمدن آقای روحانی در بحث بهبود روابط فی مابینی همواره این بحث مطرح شده که خوب است آقای روحانی سفری به سعودی بکند بلکه اتصالی در فصل قطع شده مناسبات ایجاد شود.
بی شک اخبار چند روز گذشته را هم شندیده اید که آقایان هاشمی و روحانی از سوی ملک عبدالله رسما به سفر حج دعوت اما ظاهرا این دعوتها پذیرفته نشده و دلایل خاصی هم برای آن اعلام کرده اند. اما این دعوت و نحوه برخورد با آن از نوعی کدورت خبر میدهد که تا حدودی برای طرفین میتواند نگران کننده باشد.
. برای ایران مشکل اصلی در ارتباط با عربستان از 4 زاویه مطرح است که هر 4 به نحو عمیقی گره خورده با سیاست های سعودی در منطقه خاورمیانه هستند.اول سیاست تهاجمی عربستان در حوزه خلیج فارس دوم گسترش روز افزون نقش عربستان در خاورمیانه سوم تغییر نگاه سنتی سعودی ها به ایران به خصوص در ارتباط با پرونده هسته ای و چهارم موضوع سوریه.هر 4 سیاست هجومی ووسیع هستند. همین استراتژی تهاجم در سیاست خارجی که مدافعان بسیاری در منطقه و دولت های غربی دارد کار را برای سیاستهای راهبردی تهران با پیچد گی مضاعفی روبرو کرده چراکه از هنگام آخرین دور مناسبات حسنه تهران ریاض در 8 سال قبل تا به امروز شرایط منطقه ای متفاوت و متناسب با این تفاوت، اولویت های استراتژیکی طرفین نیز به شدت تغییر کرده است. کار برای تهران البته قدری مشکل تر است چراکه سیاست خارجی و به ویژه منطقه ای تهران در سالها ی اخیرروزگار خوبی را سپری نکرده است. مسایل مربوط به بهار عربی، سوریه،مصر ،بحرین، نحوه پردازش پرونده هسته ای ایران و مسائل امنیتی خلیج فارس جزومهمترین مسائلی بوده اند که در آنها شاهد تغییرات اساسی در تعاریف سعودی از امنیت و نفوذ بوده ایم.حالا سعودی دلیلی برای بازنگری در سیاست های خود نمیبیند ، سوریه دلیل روشن آنست. به همین دلیل الگوی سنتی رابطه با عربستان دیگر کارایی لازم ندارد ودستگاه دیپلماسی ایران باید خودرا با این تغییرات تطبیق دهد. پر واضح منظور از تطبیق پذیرش صرف نیست بلکه به معنای تدوین استرتژی برای مدیریت مشترک منطقه ای است که بر اساس آن بتوان جلو هر گونه افزایش تنش و خلق بحرانی جدید را گرفت.سعودی ها حداقل دردو مسئله بحرین وبحران مصر نشان دادند قابلیت تغییر معادلات و یا جلو گیر از وقوع تحولات به سبک خودشان را دارند . به قول یک آگاه به مسائل منطقه ، نفس این اقدامات آنها را به یک خودباوری در تاثیر گذاری رسانده است . درست از همین نقطه اتکایی سعودی ها خودرا درگیر با مسئله سوریه کرده اند . اگرچه تاکنون نتوانسته اند دولت اسد را سرنگون کنند اما به نحو حیرت آوری سطح بحران را افزایش و آماده پرداخت هزینه های آن شده اند. هیچ جا نشانی از عقب نشینی دیده نمیشود.
صرف نظر از موضوع مصر دو مسئله پیشرو برای ایران موضوعات سوریه و بحرین هستند که حداقل دو پایتخت را در عالم دیپلماسی رودروی هم قرار داده است . به نظر میرسد موضوع را باید در همینجا متوقف کرد واجازه نداد ابعاد آنها از چارچوب دیپلماسی کشمکشی خارج گردد.سعودیها تا الان دلیلی ندیده اند از مواضع جدید خود دست بردارند، قطعا در آینده اینکاررا هم نخواهند کرد. در چنین حالتی تنظیم مناسبات تهران باریاض بسیار مشکل تراز قبل خواهد بود. دستگاه دیپلماسی ایران روزهای سختی را پیشرو دارد .

روابط تهران و ریاض به دلیل شرایط حساس منطقه ای در مرحله حساسی قرار گرفته است.این حساسیت نه صرفا به خاطر نوع روابط دو پایتخت که بیشتر ناشی از تحولات چند سال اخیر بوده که موجبات تیرگی روابط میان پایتخت های منطقه ای را فراهم کرده است
کد خبر 316215
نظر شما