۰ نفر
۲۷ آذر ۱۳۹۲ - ۰۷:۳۰

ایران نبودم که خبر درگذشت استاد ارجمند، جناب آقای دکتر کاظم معتمدنژاد را دریافت کردم. دریافت این خبر برای من هم بسیار تلخ و تأسف ‌بار بود؛ مثل همه کسان دیگری که او را می‌شناختند و از وی درس دانش و اخلاق فراگرفته بودند. دوری از وطن توفیق حضور در مراسم مربوط به ایشان را از من گرفت، اینک امّا به رسم ادب و قدرشناسی، با تسلیتی مجدد به بازماندگان و شاگردان، به سهم خود اشاره‌ای به ابعاد شخصیت و خدمات آن بزرگوار را ضروری می دانم.

نزدیک به بیست سال قبل- وقتی که دست تقدیر مرا به معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کشاند- با دکتر کاظم معتمدنژاد و بسیاری از شاگردان برجسته او آشنا شدم؛ اتفاق مبارکی که خیلی زود منجر به ارتباط عمیق و ارادتی پایدار شد، و آنچه در پی می آید محصول این شناخت نسبتاً طولانی است.

به لطف خدا، در گوشه و کنار این کشور پهناور، مردان بسیار زیادی وجود داشته و دارند که هر یک به سهم خود، مرزهای دانش را درنوردیده‌اند، و نیز در دامان خود شاگردانی را تربیت کرده‌اند، امّا برخی از آنان گهگاه چنان منشأ اثر و تحول می‌شوند که چون «جُدَی» در میان ستارگان دیگر، پرفروغ‌ترند و بیشتر به چشم می‌آیند.
دکتر کاظم معتمدنژاد از این گروه بود. او عمری بابرکت و نسبتاً طولانی را صرف گسترش و تعمیق دانش ارتباطات در کشور ما کرد، و با تألیفاتی متعدد و گران‌بها و نیز شاگردانی پرشمار و وفادار، تأثیری ماندگار در این حوزه برجای گذاشت. پرکاری و خستگی‌ناپذیری خصیصه او بود. هیچگاه او را خسته و ناامید ندیدم. در همه فراز و نشیب‌ها، به آینده‌ای امیدبخش می‌اندیشید که ایران عزیز در جایگاه متناسب خود ایستاده باشد.
کتاب‌های او امروزه از اصلی‌ترین و قدیمی‌ترین منابع ارتباطی در کشور ما هستند و از نظر حجم و محتوا یکی از موفق‌ترین کارنامه‌ها را باید به معتمدنژاد اختصاص داد. تحقیقات بسیاری را به انجام رساند و مقاله‌های زیادی را نوشت و منتشر ساخت. فصلنامه «رسانه» که اینک به منبعی سرشار تبدیل شده است، را باید از جمله «باقیات الصالحات» وی به شمار آورد؛ همانگونه که «دانشکده علوم ارتباطات» دانشکده علامه طباطبایی (ره) و مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها نیز جز در سایه حمایت و پایمردی او به اینجا نرسیده است.
ناظر و دلسوز همیشگی وضعیت مطبوعات و روزنامه‌نگاران بود و به تبیین حقوق و آزادی‌های آنان اهتمامی تمام داشت. به اخلاق حرفه‌ای اهمیت فراوان می‌داد و پیش‌نویسی هم برای آن ارائه داده بود.به حفظ هویت صنفی روزنامه‌نگاران می‌اندیشید، و گسترش آموزش‌های تخصصی به آنان را چاره‌ساز می‌دانست.
نکته مهم دیگر کم‌توقعی و بی‌ادعایی او بود. «من» در فهرست واژگان او وجود نداشت و به رغم همه تأثیر و خدماتی که داشت، کمتر از خود می‌گفت. به راحتی می‌توانست مانند برخی دیگر در خارج از کشور سکنی گزیند و گهگاهی یادی از وطن کند، امّا عشقی ریشه‌دار به کشورش داشت، و چنانکه گفتم همواره به آینده ایران متعهد بود. تشنه علم بود و هیچگاه از خواندن و آموختن فاصله نگرفت. شاگردان او را، اکنون می‌توان در همه‌ جا دید؛ از عرصه علم و تربیت گرفته تا میدان عمل و تجریه. این‌هم توفیقی دیگر برای او است که باید غنیمت دانست.
سکون و طمأنینه درس دیگری بود که این استاد فرزانه در هر نشست و برخاست به مخاطبان خود می‌آموخت. هیچگاه تحت تأثیر تلاطم روزگار قرار نمی‌گرفت. بر فراز جریان‌های روزمره حرکت می‌کرد و با همگان، همچون پدری مهربان رفتار می‌کرد. خشمناک نمی‌شد، درشت نمی‌گفت و نمی‌نوشت. با همگان تعامل داشت و می‌خواست همه را در خدمت اهداف بلندی قرار دهد که خود در نظر داشت. متواضع و فروتن بود و حلم را با علم ممزوج کرده بود. خوش ‌برخورد بود و تلاش می کرد با تشویق های خود، همه را به حرکت وادارد. هرگاه سخنانی سنجیده می‌شنید یا نوشته‌ای متین می‌دید، تشویق می‌کرد و تحسین. در انتقال دانش بخل نمی‌ورزید و نسبت به مراجعان تکبر نداشت.
به هنگام گفتگو، آنچه را درست می‌دانست با منطق و استدلال، و البته همراه با ادب و آرامش، می‌گفت؛ امّا در بحث با مخالفانش به مرز جدال و مراء کشیده نمی‌شد.
... و البته در میان همه خدمات استاد فقید، دکتر کاظم معتمدنژاد، باید به طور خاص از تلاش‌های او در زمینه حقوق ارتباطات و رسانه‌ها نیز یاد کرد. او به دلیل تحصیلات خود در فرانسه و اطلاعات وسیعی که از تاریخ تحولات حقوق در آن کشور- خصوصاً در حوزه ارتباطات و رسانه‌ها- داشت به گنجینه‌ای از دانش و تجربه تبدیل شده بود که می‌تواند کمک فراوانی به برداشتن گام‌های بلند در کشور ما نماید. کتاب‌های او - خصوصاً «حقوق ارتباطات»، «حقوق مطبوعات» و «حقوق تبلیغات بازرگانی» نمونه های خوبی برای آگاهی از وسعت دانش او در حوزه تاریخ تحولات حقوق است. معتمدنژاد با بررسی دقیق و مفصل تحولات جهانی در این عرصه، می‌خواست ما را از پرداخت هزینه تجربه‌های مکرر معاف سازد. آگاهی‌های تاریخی در هر دانشی مفید و راهگشا است، امّا در حقوق مفیدتر و راه‌گشاتر. آگاهی از سیر تحولات حقوقی در جوامع مختلف به ما کمک می‌کند تا از تکرار تجربه‌های بشری بپرهیزیم و بدون پرداخت هزینه و اتلاف وقت به محصول تمدن جهانی دست یابیم؛ «دولت آن است که بی‌خون دل آید به کنار».
همچنین آشنایی با فراز و فرودهای تاریخی به آدمی سعه‌صدر و صبر و حوصله‌ای می‌دهد که در پرتو آن بسان کوهی مقاوم و آهنی آبدیده می‌گردد. نه از شکستی کوچک ناامید و منزوی می‌شود و نه از گشایشی ناچیز مغرور و سرمست؛ متعادل می‌شود و ماندگار، و این همه از اوصاف او بود.
بی‌تردید «دکتر کاظم معتمدنژاد» به خاطره ‌ای ماندگار در تاریخ ما تبدیل شده است؛ خاطره‌ای که هیچگاه کم‌رنگ نخواهد شد. امید است فرزندان و شاگردان او، دانشگاه علامه طباطبایی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر مراکز و نهادهای مرتبط، همت نشان دهند و بدون اتلاف و قت به گرد آوری و انتشار مجموعه آثار و نیز تدوین کارنامه علمی و اجرایی ایشان بپردازند. امثال معتمد نژاد سرمایه های عظیم ملی هستند که تکریم و بزرگداشت آنها وظیفه ما است، نه نیاز آنها. آنچه او در حوزه علوم ارتباطات انجام داد و موجب شد تا به «پدر علم ارتباطات در ایران» ملقب شود، گواه این ادعا است. امام علی علیه‌السلام فرمود: « ما ماتَ من أَحیا علماً»؛کسی که دانشی را زنده کند، هرگز نمی‌میرد.

توضیح: بخشی از این یادداشت پیش از این در روزنامه همشهری منتشر شده است.

کد خبر 328086

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =