«بیبرنامگی، ضعف و نقصان جشنواره فجر خود از ویژگیهای این جشنواره به حساب میآید». تهماسب صلحجو با این جمله انتقاد از جشنواره فیلم فجر بیست و هفتم را آغاز کرد. انتقادی که البته با چاشنی طنز از سوی او ادامه پیدا کرد؛ «جشنواره فجر از ابتدای برگزاریاش تا کنون همیشه درخود اتفاقهای غیرقابل پیشبینی را با خود داشته است. این اتفاقها کلی هستند. اتفاقهایی مانند تاخیر در نمایش و حاشیهها و جانبی از اینرو باید جشنواره فجر را با تمام این بیبرنامگیها و ویژگیهایش پذیرفت. این جشنواره تاکنون این گونه توانسته است به حیاتش ادامه دهد. مشکلاتی از این دست تا کنون به جشنواره آسیبی نرسانده است». او همه این موارد را جز خصلتهای همیشگی ایرانیها میداند: «در شکل کوچکتر از جشنواره، مجالس و محافل خصوصی ما مگر سر ساعت برگزار میشود؟ البته در لفظ ممکن است همه از اینکه میهمانانشان سر ساعت نمیآیند ابراز رضایت نمیکنند ولی در عمل خوشان باعث بروز آن میشوند. این مسأله بازی با کلمات نیست که گفته شود که یک اتفاق خوب اتفاق درستی است و یک اتفاق بد اتفاق نادرست. زیرا هر اتفاقی با یک ویژگی شکل میگیرد و زمانی که آن اتفاق به یک عادت تبدیل شد برای همگان قابل تحمل میشود. این اتفاق را با چه معیاری میسنجیم و خوب و بد بودن آن را متوجه میشویم. ما ایرانیان چه قدر خوش قول هستیم؟ پس بهتر است به شکل فرهنگی آن در جامعه و نزد مردم هم نگاهی بیندازیم. این یک خصوصیت است که کم و بیش با رفتار و روحیه ما ایرانی ها هم تطابق دارد. زیرا ما در زندگی روزمره خودمان هم چندان دقیق و با برنامهریزی مشخص کار نمیکنیم. اگر قرار باشد جشنواره فیلم فجر بسیار دقیق و با برنامه برگزار شود آن شیرینی و جذابیت و هیجانهایش از بین میرود. به هر حال مخاطب سینما روی جشنواره این گونه این جشنواره را پذیرفته است».
نظر شما