پس از ۴ ماه فعاليت هاي اطلاعاتي و پليسي، راز جسد سوخته يک زن جوان در حالي فاش شد که تنها جمجمه و چند دندان ترميمي از وي باقي مانده بود.
رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي روز گذشته با تشريح جزئيات اين پرونده جنايي گفت: بيست و دوم شهريور امسال، مردي با مراجعه به پليس آگاهي گفت: سر کار بودم که همسرم در منزل را به روي پسر خردسالم قفل کرده و رفته و هنوز به خانه بازنگشته است. سرهنگ کارآگاه حسين بيدمشکي افزود: در حالي که تحقيقات کارآگاهان دايره فقداني براي به دست آوردن سرنخي از زن گمشده ادامه داشت، بعدازظهر چهاردهم مهر، جسد سوخته اي که تنها يک جمجمه و چند دندان ترميم شده از وي باقي مانده بود، زير پلي در جاده گوارشک مشهد کشف شد و بدين ترتيب بررسي هاي پليسي با صدور دستورات ويژه اي از سوي قاضي «علي موحدي راد» (قاضي ويژه قتل عمد در زمان حادثه) براي شناسايي و دستگيري عامل يا عاملان اين جنايت هولناک ادامه يافت.
اين مقام ارشد انتظامي اضافه کرد: کارآگاهان با انجام يکسري فعاليت هاي ميداني و بازجويي از نزديکان مقتول دريافتند که مدتي قبل از گم شدن زن ۳۵ ساله، وي چکي به مبلغ ۲۲۰ ميليون تومان به خاطر ارثيه همسرش دريافت کرده است؛ بنابراين تحقيقات با پي گيري اين سرنخ ادامه يافت تا اين که مشخص شد زن جوان در تاريخي که گم شده، با برادر همسرش قرار ملاقات داشته است و بدين ترتيب برادر همسر مقتول با صدور دستوري از سوي قاضي موحدي راد دستگير شد و مورد بازجويي قرار گرفت اما او ارتکاب هر گونه جنايتي را انکار کرد و مدعي شد که در تاريخ مذکور در يکي از شهرهاي خراسان شمالي حضور داشته است. سرهنگ بيدمشکي گفت: در همين حال کارآگاهان با استفاده از شگردهاي فني دريافتند که او صبح همان روز در مشهد بوده و سپس به بجنورد عزيمت کرده است به همين دليل بازجويي ها از متهم مذکور به شيوه پليسي ادامه يافت تا اين که وي به ناچار لب به اعتراف گشود و راز اين جنايت را فاش کرد.
«ص - ق» در اعترافات خود گفت: مي دانستم که چک مذکور نزد همسر برادرم است. آن چک را به خاطر ارثيه پدري به او داده بوديم و قصد داشتم به طريقي آن را از چنگ وي خارج کنم. به اين منظور با او قرار گذاشتم و به همراه برادران دوقلويم و با خودروي دوو سر قرار رفتيم. سپس همسر برادرم را به اين اميد که چک نزد اوست، سوار خودرو کرديم و به طرف منزلمان در شهر جديد گلبهار به راه افتاديم. از قبل مادر و ديگر نزديکانم را به مشهد فرستاده بودم و کسي در منزل ويلايي حضور نداشت اما وقتي وارد منزل شديم او به پدر مرحومم توهين کرد که يکي از برادران دوقلويم به نام «ح» عصباني شد و با يک روسري او را خفه کرد. پس از آن هم جسد او را در صندوق عقب خودروي من گذاشتيم و به طرف آرامگاه فردوسي به راه افتاديم. سپس براي آن که آثاري از جنايت باقي نماند، جسد او را با گالن ۴ ليتري بنزين که داخل خودرو بود آتش زديم و از محل گريختيم.
سرهنگ کارآگاه حسين بيدمشکي افزود: در پي اعترافات متهم، بلافاصله گروهي از کارآگاهان به سرپرستي سروان رمضانپور (افسر پرونده) موفق شدند ۲ برادر دوقلوي وي را نيز دستگير کنند و بدين ترتيب راز اين جنايت هولناک با راهنمايي و نظارت مستقيم قاضي ويژه قتل عمد، فاش شد.
17302
نظر شما