سعید اکبری - خبرگزاری خبر آنلاین؛ شكست تيم ملي اميد در مسير المپيك و قهرماني آسيا، بهترين زمان براي كروش و دستيارانش بود تا جواب منتقدانشان را در تيم ملي اميد بدهند؛ همانهايي كه ماهها پيش از بازيهاي تيم ملي، به كروش و تيمش تاختند. حداقل در يك سال گذشته هر بار كه تيم ملي بازي داشت، چند روز قبل از مسابقه اين مصاحبهها شروع شد و بعضي از مسئولان تيم ملي اميد به جاي تمركز روي تيم خودشان، فقط عليه كروش و تيمش حرف ميزدند. به همين خاطر بعد از شكست اميدها، بهترين فرصت در اختيار مربي پرتغالي و دستيارانش بود تا سكوت خود را بشكنند اما آنها چنين كاري نكردند. نكته اينجاست كه آنها حتي به تيم اميد روحيه دادند. ماركار آقاجانيان قبل از اعزام اميدها به قطر در مصاحبهاي به حمايت از اين تيم پرداخت. كروش هم در زمان مداواي خود، از پرتغال به قطر رفت تا با حضور در ورزشگاه به مليپوشها روحيه دهد. با اين وجود، بعضي از مسئولان تيم اميد دوباره بعد از شكست توپ را به زمين كروش انداختند و از نتايج تيم ملي ايراد گرفتند. بيشك رفتار مربي پرتغالي و دستيارانش ميتواند يك الگوي خوب براي آن دسته از مربياني باشد كه هميشه در زمان شكست تيمها و يا در زمان بردشان، از فرصت استفاده ميكنند و منتقدانشان را ميزنند. بيشك اگر آنها در همان روز اول جواب مايليكهن را ميدادند، شكست تيم اميد به طور كامل زير سايه اين دعوا قرار ميگرفت و به نوعي رفتار آنها هوشمندانه هم بود!
41257
نظر شما