وی معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی و استادیار تاریخ اسلام دانشگاه جامع امام حسین است. رجبی دوانی اثر معروف « لهوف سید ابن طاوس » درباره عاشورا را ترجمه، تلخیص و بازنویسی کرده است. دراین گفت وگو نگاه وی را درباره دو مقتل قدیمی معروف یعنی کتاب «روضةالشهدا» و«مقتل الحسین» ابی مخنف و یک اثر جدید با عنوان کتاب «مقتل جامع سیدالشهدا» جویا شدیم.
اجازه بدهید در همین آغاز از کتاب «روضةالشهدا» شروع کنیم. اساسا این کتاب با چه مشکلاتی روبروست؟
بنده معتقدم نیت کمالالدین خالص بوده و مقتل نگاران دوره صفویه و قاجار فکر میکردند مجاز هستند که هر داستانی را به هر شکلی جعل کنند تا اشک شیعه را در آورند از این رو کتابهایی در خصوص فضایل گریستن بر امام حسین(ع) مطرح میشود. اما بنده بر این باورم در همان دوران بود که این واژه کاربرد پیدا کرد که همه با عشق و علاقه میگفتند برویم مجلس روضه!
کتاب «روضةالشهدا» اثر کمالالدین حسین واعظ کاشفی، متوفی سال 910 همزمان با اوایل قدرت گرفتن صفویه به نگارش درآمد که کمالالدین نخستین کسی است که مقتلی را به زبان فارسی و با ادبیات دلنشین مطرح کرده است.
در دوران صفویه مردم کتاب «روضةالشهدا» را در محافل گوناگون میخواندند و میگریستند با این حال برخی به کمالالدین حمله میکردند، چرا که نقدها و اغراقهای غیر واقعی و بیپایه در کتاب او وجود داشت.
کمالالدین، نیت خیری داشت و شاید او پیشوای افرادی شد که نقلهای غیرواقعی را جهت گریاندن مردم در کتابهای خود استفاده کردند. از این رو عمدتاً در عنوان بسیاری از کتابها در دوران قاجار، بکاء (گریه) وجود دارد که میخواهند مردم را بگریانند اما به هر حال کتاب «روضةالشهدا» اثری معتبر و قالب استناد نیست اما از دیرباز تا کنون توانسته در خصوص بیان حزن و اندوه واقعه کربلا مؤثر واقع شود.
اثر دومی که بسیار به آن مراجعه میشود «مقتل الحسین» ابی مخنف است. سندیت بیان این کتاب را چگونه می دانید؟
در خصوص مقتلالحسین (ع) باید بگوییم که ابی مخنف متوفای سال 157، قدیمیترین متنی است که درباره قیام امام حسین(ع) به یادگار مانده است. متأسفانه متن اصلی کتاب ابیمخنف از بین رفته اما طبری، شیخ مفید و برخی دیگر این کتاب را که در اختیار داشتند به قدری از آن نقل کردهاند که تقریباً میتوان گفت متن ابیمخنف همین بوده است.
ابیمخنف تکتک راویان را پرداخته و به شاهد قضیه رسانده است، معتبرترین مقتل، مقتل ابیمخنف است. در خصوص اینکه او شیعه بوده یا سنی باید گفت که ابیمخنف فردی علاقهمند به اهل بیت(ع) بوده است و به ساحت مقدس ائمه(ع) ارادت داشته است. همچنین مقتلالحسین(ع) ابیمخنف از طریق تاریخ طبری برای ما شناخته شده است و معتبرترین متنی است که در اختیار داریم و ابی مخنف، رعایت امانت را به جا آورده است.
بنده تا کنون به موردی برخورد نکردهام که از میان علما کسی بوده باشد که ابی مخنف را رد کرده باشد اما با این اوصاف مواردی که اختصاصی ابی مخنف است و تنها در آثار او باشد که سندی ندارد، نمیتوان به راحتی آن را پذیرفت و جای بررسی دارد.
حجم مقتل ابیمخنف حدود 200صفحه بیشتر نیست اما مقتل دیگری نیز منصوب به ابیمخنف در دو جلد به چاپ رسیده که علامه مجلسی در ضمیمه جلد دهم از آن نام برده است که نمیتواند برای ما قابل قبول باشد چرا که علامه مجلسی احادیث و تاریخ شیعه را برای اینکه از گزند نابودی حفظ شود جمعآوری کرده و پالایشی نسبت به آنها نداشته است.
از این دو اثر مقتل مطرح که بگذریم، اثری به تازگی منتشر شده که در محافل علمی خیلی مورد توجه قرار گرفته است. این اثر «مقتل جامع سیدالشهدا» است. جایگاه این کتاب جدید در بین کارهای معاصرین ما را چگونه ارزیابی می کنید؟
«مقتل جامع سیدالشهدا» یک اثر علمی قابلتوجه و تراز اول است. این کتاب یک اثر عالمانه و ابداعی است و همانطور که در مقدمه کتاب اشاره شده است در این کتاب صرفاً به وقایع قیام و شهادت امام حسین (ع) اکتفا نشده و علاوه بر آن تحلیلها و پاسخ به شبهات، علل وقوع حادثه عاشورا و مسائل دیگری که مرتبط با این واقعه بوده بررسی شده است.
این کتاب بهعنوان منبع معتبر مقتل سیدالشهدا (ع) کافی و جامع است. در بسیاری از مقاتل، اسمی از یاران امام نمیآید یا فقط اشاره مختصری به آنها شده است زیرا پرداختن به سابقه و زندگی آنها را در حوزه کاری خود نمیدانستند اما از جمله نقاط قوت این کتاب، معرفی اصحاب و یاران امام حسین (ع) به نحوی است که قابل الگوبرداری و تحقیق و بررسی برای مخاطبان باشد.
کتاب «مقتل جامع سیدالشهدا» شامل چه بخش هایی است؟
جلد اول این کتاب شامل چهار بخش اصلی است : اول: سیری در مقتل نویسی و تاریخنگاری عاشورا از آغاز تا عصر حاضر (معنای لغوی و اصطلاحی مقتل، مسیر تاریخی مقتل نویسی و تاریخنگاری عاشورا از قرن دوم تا پانزدهم و قرن حاضر، سیری در ادوار زندگی و شخصیت امام حسین علیهالسلام، شهادت امام حسین (ع) در گفتار پیامبران و امامان، فضیلت گریستن و عزاداری بر امام حسین (ع) و تحلیل آن، فلسفهی قیام امام حسین (ع) و بیان مشهورترین دیدگاهها دربارهی فلسفهی قیام کربلا
دوم: امام حسین (ع) و معاویه (شخصیت و حکومت معاویه، مواضع امام حسین علیهالسلام در برابر حکومت معاویه و مبارزات سیاسی آن حضرت. سوم: هضت عاشورا از آغاز تا ورود امام حسین (ع) به کربلا (حوادث بعد از مرگ معاویه، فعالیتهای امام حسین (ع) در ایام اقامت در مکه، ساختار سیاسی ـ فرهنگی کوفه، و خروج امام حسین (ع) از مکه .
چهارم: امام حسین (ع) در کربلا (ورود امام حسین (ع) به کربلا تا روز عاشورا، رویدادهای روز عاشورا، نحوهی شهادت تمام یاران سیدالشهدا (ع)، مبارزه و شهادت بنی هاشم، کیفیت شهادت حضرت سیدالشهدا و حوادث پس از شهادت امام).
همچنین حوادث پس از عاشورا، اهلبیت (ع) در مسیر شام، تداوم نهضت حسینی به رهبری امام سجاد، پیامدهای قیام عاشورا، مباحث پیرامونی نهضت عاشورا، پژوهشی در اربعین سیدالشهدا (ع) و ... از جمله عناوین جلد دوم این کتاب هستند.
به عنوان یک متخصص متون تاریخ اسلام ، چه خلاء ها و ضعف هایی می بینید که در این اثر مورد توجه واقع نشده است؟
پرداختن به نکات مهم و اساسی در پاورقی بهجای متن از نکاتی است که در این کتاب دیده میشود. در خیلی از موارد، ممکن است خواننده به پاورقی مراجعه نکند به ویژه اگر این کتاب مورد مطالعه عموم قرار گیرد معمولاً به متن مراجعه کرده و پاورقیها ممکن است توجهشان را جلب نکند.
عدم نتیجهگیری قطعی در برخی مباحث و ارائه آن به مخاطب یکی دیگر از ویژگیهای قابل تأمل در این کتاب است. در برخی موارد مطلبی تبیین شده است اما نتیجهگیری قطعی از آن به عمل نیامده، مثلاً درباره وضعیت سرهای شهدا بعد از واقعه کربلا و زمان انتقال آنها به کوفه و همچنین در مورد حضرت رقیه (س) نتیجهگیری دقیقی و قول مختاری صورت نگرفته است. اما در مورد اربعین حسینی که بسیاری افراد، قطعیت آن را زیر سؤال میبرند تحقیق خوب و جامعی صورت گرفته و حق مطلب ادا شده است.
یا مثلا بهتر بود تاریخچه مختصری درباره مقتل نویسی در کتاب ذکر میشد. مقتل نویسی از سالها پیش از شهادت امام حسین بهعنوان یک سبک تاریخی، وجود داشته و اختصاصی به ائمه نداشته و حتی درباره افرادی همچون عثمان نیز مقاتلی نوشته شده است.
درباره واقعه ثقیقه بهعنوان یکی از زمینههای ظهور و بروز حادثه عاشورا آنطور که شایسته است حق مطلب ادا نشده است. کسانی که در واقعه ثقیفه کارشکنی کردند مخالفان بنیهاشم نبودند بلکه با ولایت امیرالمؤمنین (ع) مخالفت داشتند. عمده کسانی که ثقیفه را بهعنوان تریبونی برای ابراز مخالفت خود ترتیب دادند از انصار بودند که باید در این زمینه روشنگری بیشتر و دقیقتری صورت میگرفت.
با توجه به رویکردها و شبهه های جدید در حوزه عاشورا آیا کتاب توانسته است پاسخگوی این شبهه ها باشد؟
با توجه به افزایش فعالیتهای منفی نسبت به ساحت قدسی امام حسین (ع) در فضاهای مجازی و ابهامی که برای مخاطبان عام در این زمینه پیش میآید، لازم بود بحث دقیقتری پیرامون این مطلب صورت گیرد. هرچند در برخی بخشها، دیدگاههایی از کتاب شهید جاوید آورده شده است اما در نهایت مخاطب به نتیجهگیری قطعی و درستی نمیرسد.
در زمینه غارت لباسها و انگشتر امام حسین (ع)، شترانی که غارت شدهاند و تعداد سرهای بریدهشده شهدا و زمان انتقال آنها به کوفه، آنچه در پاورقی گفتهشده با آنچه در متن آورده شده مطابقت ندارد یا نقلهایی که در متن آورده شده در برخی موارد، یکدیگر را نقض کرده و خواننده را دچار سردرگمی میکنند. همچنین نقلقولهایی موثق از حضرت زینب (س) داریم که بهتر بود بهجای استفاده از مترجمی که صلاحیت وی در پاورقی زیر سؤال رفته، به منابع موثقی که موجود است استناد میشد.
/6262
نظر شما