هدف از تاسیس این سازمان همکاری اقتصادی در منطقه بوده است. در گذشته نگاه این بود که با تاسیس چنین سازمانی میتوان صلح و ثبات را در منطقه افزایش داد.
پس از فروپاشی شوروی کشورهای افغانستان، آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان نیز به عضویت این سازمان در آمدند و نام آن از آرسیدی به اکو تغییر یافت. البته این سازمان تنها محدود به فاز اقتصادی باقی نماند و در مسائل فرهنگی نیز بعضا ورود پیدا کرد. کشورهای عضو، به علت داشتن مرز مشترک یا نزدیکی به سایر کشورهای هم منطقه خود، توانست در زمینه فرهنگی نیز ورود پیدا کند.
اما متاسفانه این سازمان موفق به تحقق اهداف خود در سطح بالایی نشد. چرا که گرههای سیاسی کشورهای منطقه مانع از توسعه روابط بسیاری از کشورهایی بود که عضو این سازمان شده بودند. تفاوت رویکردها و اختلافات میان کشورها از دیگر دلایل عدم تحقق اهدافی است که موجب ایجاد این سازمان شد.
سفر سران کشورها جهت شرکت در چنین اجلاسهایی بیشتر جنبه استفاده فرصت به جهت گفت و گو و رایزنیهای آنهاست که بعضا میتواند دلایل نامربوطی نیز داشته باشد. حضور این کشورها بر اساس مسائل سیاسی میتواند در سطح رئیسجمهور، نخست وزیر، وزیر خارجه یا حتی در سطوح بسیار پایین صورت پذیرد.
برای مثال کشور افغانستان به علت مشکلات خود با پاکستان و برگزاری این برنامه به میزبانی اسلامآباد، در سطح یک نماینده از سوی حکومت انجام میشود. اما پاکستان در سطح شخص اول کشور، یعنی نخست وزیر خود در این نشست شرکت خواهد داشت.
این اجلاس معمولا در سطح حتی کمتر از نیمی از رهبران این کشورها برگزار میشود و این جز معدود دفعاتی است که سران هفت کشور در این اجلاس شرکت کردهاند. این کشورها چشم اندازی را برای خود ترسیم نکردهاند که تحقق آن نیازمند شرکت در چنین اجلاسهایی باشد. لذا حتی حضور سران کشورهای عضو این سازمان نیز الزما به معنی تصمیمگیری جهت توسعه روابط اقتصادی آنها نخواهد بود.
معمولا در انتهای نشست نیز یک بیانه مشترک صادر میشود و همان حرفهای گذشته تکرار شده و تغییر خاصی در زمینه روابط اقتصادی هم صورت نمیپذیرد. رکن اصلی اصلی این نشستها همان فضای رایزنی و گفت و گوی میان کشورها است. این نشستها میتواند بستر مناسبی برای تبادل نظر را فراهم سازد که گاهی میتواند منجر به تفاهماتی میان رهبران کشورهای عضو نیز بشود.
نظر شما