استاد امپریال کالج لندن معتقد است: در ایران، محیط‌ زیست و توسعه در تقابل هستند، در حالی که در یک کشور توسعه یافته نگاه به محیط‌زیست کاملا متفاوت است. نگاه حاکمیتی و جامعه ما به توسعه باید تغییر کند و یاد بگیریم توسعه یافتگی لزوما در ساخت سازه، سد و شبکه و آب شیرین کن نیست.

نیو صدر- حدود سه هفته‌ پیش بود که همه‌ اعضای کابینه پیشنهادی حسن روحانی به جز حبیب‌الله بیطرف وزیر پیشنهادی نیرو از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفتند، اتفاقی بسیاری از فعالان محیط‌زیست را خوشحال کرد.

بسیاری عامل عدم رای اعتماد او از مجلس را سخنرانی‌هایش را درباره سد سازی در مجلس شورای اسلامی می‌دانند، البته کاوه مدنی استاد امپریال کالج لندن در این رابطه نوشت: «رویکرد متفاوت مجلس در مورد بیطرف نه خیلی سیاسی بود و نه خیلی محیط زیستی. این اتفاق برنامه ریزی نشده توسط جناح های سیاسی تنها نشانگر فراگیر بودن دغدغه آب در کل کشور است. آثار ورشکستگی آبی بر معیشت مردم و فشارهای اقتصادی ناشی از آن به حدی رسیده است که نمایندگان را توسط رای دهندگان حوزه خود تحت فشار قرار می دهد.»

از سوی دیگر، عیسی کلانتری، رییس سازمان محیط زیست دولت دوازدهم، مهمترین معضل زیست محیطی ایران را آب دانسته است و حتی بقیه مشکلات را در اهمیت کمتری از آب قرار داده.

اما با توجه به وضعیت منابع آبی ایران و جایگاه وزیر نیرو، سکان‌دار آب و برق ایران و تجهیزاتش باید چه نگاهی به محیط‌زیست داشته باشد؟ دراین زمینه با کاوه مدنی گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید؛

تا چند وقت دیگر وزیر نیروی جدید به مجلس معرفی می‌شود، با توجه به بحران‌های زیست‌محیطی موجود به نظر شما این وزیر باید چقدر محیط‌زیست را اولویت خود قرار دهد و چه همکاری با سازمان محیط‌زیست باید داشته باشد؟

با توجه به اینکه الان چالش منابع آب مهمترین چالش زیست‌محیطی کشور و یکی از مهمترین چالش‌های کشور است، همکاری وزارت نیرو، سازمان محیط زیست و همچنین وزارت کشاورزی بسیار مهم است. متاسفانه در گذشته سازمان محیط‌زیست در زمینه حفاظت از منابع آب نقشی را که باید بازی نکرده و واقعا جایگاه جدی‌ در این زمینه نداشته. حتی اگر به شرح فعالیت‌های سازمان نگاه کنیم، متوجه می‌شویم نگاه اینها بیشتر در زمینه حفاظت از تالاب‌ها و بحث‌های کیفی منابع آب بود که در این هم خیلی موفق نبودند. ولی قطعا بدون هماهنگی این سه بخش وضعیت منابع آب بهتر نمی شود.

در رابطه با بحث  حقآبه‌ها چطور، وزیر جدید باید چه اولویت بندی داشته باشد؟

مشخص شدن این اولویت‌بندی خیلی کار آسانی نیست، چون بخش زیادی از مشاغل ما به آب وابسته هستند. ما همیشه آب شرب را اولویت قرار می‌دهیم و بعد از آن به صنعت و کشاورزی می‌پردازیم و متاسفانه آخرین اولویت همیشه محیط‌زیست است. قطعا این مسئله باید تغییر کند چون ما دیده‌ایم که تا الان چه اتفاقی افتاده و هرگونه تخفیف در حق محیط‌ زیست باعث بدتر شدن وضعیت محیط‌زیست می‌شود و در پایان همان انسان و صنعتی که نگرانشان هستیم را هم به خطر می اندازد. به هر حال تامین آب شرب وظیفه جدی‌ای است، با شهرها نمی‌توان شوخی کرد و تعیین حق‌آبه محیط‌ زیستی باید اولویت جدی وزارت نیرو باشد، در گذشته شرایط اینگونه نبوده است. از سویی به واسطه رشد و بحث‌های اقتصادی  و توسعه‌ای هر روز نقش صنعت در این زمینه پررنگ‌تر می‌شود و خواسته‌هایش افزایش پیدا می‌کند.

سهم آب محیط‌ زیست و صنعت باید از چه بخشی تامین شود؟

آبی که به صنعت داده می‌شود باید از بخش کشاورزی باشد، خود کشاورزی اضافه برداشت دارد و باید این مسئله حذف شود؛ پس اول حذف اضافه برداشت کشاورزی، شرب و صنعت و پس از آن انتقال آب بخش کشاورزی به شرب و صنعت جایی که ارزش افزوده بیشتر است. اکنون در بخش محیط‌زیست هزینه کمبود آب بسیار بالا است، چون ما حتی نگاه اقتصادی به محیط‌زیست نداشتیم، تالاب‌ها را ارزش گذاری نکردیم و حالا وقتی در تخصیص آب در تنگنا قرار می‌گیریم فراموش می‌کنیم که تامین نکردن آب محیط‌زیست در بلندمدت هزینه‌های زیادی برای ما دارد.

در طول چند دوره گذشته وزارت نیرو همیشه یک نگاه توسعه‌ای داشته و در بسیاری از این مواقع به محیط‌زیست توجهی نشده است. وزیر نیروی جدید در برنامه‌های توسعه محور باید چگونه از فاکتورهای زیست محیطی استفاده کند که توسعه بر محیط زیست غلبه نکند؟

ببینید اینطور نمی‌شود گفت که فقط وزارت نیرو چنین نگاهی داشته، به نظر من این تفکر بر کشور ما حاکم بود و هنوز هم شرایط  اینگونه است؛ یعنی در ایران، محیط‌ زیست و توسعه در تقابل هستند، حتی سوال شما هم چیزی چنین  را نشان می‌دهد. در حالی که در یک کشور توسعه یافته نگاه به محیط‌زیست کاملا متفاوت است، توسعه واقعی یا توسعه پایدار یک مقوله دیگری است، اصلا چیزی که ما در کشورمان به عنوان توسعه می‌دانیم توسعه نیست، ما فکر می‌کنیم هر چه سازه و راه بیشتری داشته باشیم توسعه یافته‌‌تریم.

در حالی که یکی از ملاک‌های توسعه یافتگی میزان ارزشی است که شما برای منابع آب و محیط‌ زیست خود قائل شده اید، پس اگر نگاه حاکمیتی و جامعه ما به توسعه تغییر کند و یاد بگیریم توسعه یافتگی لزوما در ساخت سازه، سد و شبکه و آب شیرین کن نیست قطعا می‌توانیم این روند را تغییر دهیم. ولی همانطور که گفتم این محدود به وزارت نیرو نیست و این را باید در کل جامعه تغییر بدهیم تا توهم خود را درباره توسعه را از بین ببریم و توسعه پایدار را معرفی کنیم. متاسفانه جا انداختن چنین دیدگاهی بسیار سخت است، چون ما یک فهم غلطی داریم و از بین بردن آن خیلی سخت است، من اعتقاد ندارم که توسعه یافتگی با سلامت محیط‌زیست در تضاد باشد، برعکس کشوری توسعه یافته است که به محیط‌زیستش بها داده و محیط‌زیستش از یک سلامت نسبی برخوردار است.

چه اقداماتی باید در حوزه سدسازی در آینده انجام شود؟

جواب دادن به این سوال اصلا آسان نیست، تخریب سدهایی که ساخته شدند راحت نیست و در برخی موارد به خاطر اینکه با ساختن سدها در اکوسیستم مداخله می‌شود، ممکن است در کوتاه مدت از تخریب سدها تبعات بدی ببینیم. به همین دلیل است که می‌گوییم سدسازی تا حد زیادی کاری غیرقابل برگشت است، البته ممکن است در بلند مدت این امر برگشت‌پذیر باشد. به همین علت در دنیا خیلی به دنبال تخریب سدهای بزرگ نرفتند و تنها توانسته‌ایم سدهای کوچکتر، فرسوده و آنهایی که عمر مفیدشان تمام شده را در بعضی مناطق حذف کنیم، به هر حال امیدوارم کشور ما هم در آینده این مسیر را طی کند. البته در کوتاه مدت از بین بردن سدها آسان نیست و بهره برداری بهینه و تامین حق‌آبه محیط‌ زیست بسیار مهم است.

وزیر جدید، در رابطه با سدهایی مثل سد گتوند چه تصمیماتی می‌تواند بگیرد؟

در رابطه با سدهایی مثل گتوند که مشکلات بسیار بزرگی را ایجاد کرده‌اند، من جوابی ندارم و بدون مطالعه در این رابطه جواب دادن یک جور بی مسئولیتی است و نمی‌توان بدون دانستن، تصمیم بر تخریب بگیریم، یا نظرات انقلابی و رادیکال بدهیم. به نظر من همانطور که کشور ما با همه کاستی ها سعی کرده است در رابطه با دریاچه ارومیه بسیج شود، در مورد این سد هم این مسئولیت را دارد. ولی متاسفانه این اتفاق هنوز نیافتاده است و بخش‌های مختلف دارند هم دیگر را متهم می‌کنند و اشتباهتشان را نمی‌پذیرند.

 می‌توانیم بگوییم وقوع چنین اشتباهاتی در زمینه سد سازی امری عادی است؟

ببینید خطای مهندسی، خطای طراحی، خطای جراحی و خطای پزشکی اتفاق می‌افتد. انسان خطا می‌کند ولی اینکه مقیاس این خطا چقدر است و چه اثراتی را در چه بازده زمانی برای چه تعداد آدم و موجود زنده دارد فرق می‌کند. فاجعه گتوند یک خطای ساده پزشکی یا خطای ساده مهندسی نیست که بتوان برای بهتر کردن شرایط به راحتی از آن عبور کرد. امیدوارم  وزیر نیروی بعدی در این مورد برنامه جدی داشته باشد و کار جدی انجام دهد، البته نه فقط وزیر نیرو بلکه سازمان محیط‌ زیست هم وظیفه دارد که سلامت محیط‌ زیست را تامین کند و سیاست جدی در قبال سد گتوند و سدهای دیگری که اسم آنها طرح نشده است داشته باشد.

فرض کنیم وزیر نیروی بعدی، محیط‌ زیست را اولویت خود قرار ندهد، باید انتظار داشته باشیم چه اتفاقی برای محیط‌زیست بیافتد؟

جواب دادن به این سوال کار سختی نیست، چون قبلا این اتفاق برای ما افتاده است. انقدر خطا کرده‌ایم و انقدر این روند را ادامه‌ داده‌ایم که پاسخ این سوال را دادن بسیار آسان است. اگر محیط‌ زیست یکی از اولویت‌های وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و توسعه نباشد ما گتوندها، ارومیه‌ها، هورالعظیم‌ها، زاینده‌رودها، هامون‌ها خواهیم داشت. ما الان با ریزگرد، فرسایش خاک، افت آب زیرزمینی، آلودگی و ... روبرو هستیم حالا اگر اتفاقی که گفتید بیافتد همه اتفاق‌هایی که شاهدشان هستیم بدتر و بدتر و خیلی بدتر می‌شود. ما بیشتر از توان اکولوژیک کشورمان برداشت کرده‌ایم به محیط‌زیست کشور فشار آورده‌ایم. محیط‌زیست ما به مرحله شکست رسیده است و باید سعی کنیم برایش آرامش بیاوریم وگرنه او ما را در آرامش نمی‌گذارد.

نباید در دوره جدید سرمایه‌گذاری در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر را افزایش دهیم؟

پاسخ به این سوال هم ساده است، کشورما در زمینه تامین برق دچار مشکل است، ظرفیت شبکه‌ها به مشکل خورده‌اند پس تولید انرژی‌های تجدیدپذیر نیاز کشور ما است، تعهدات ما در قبل پاریس هم به این اضافه می‌شود. از سویی اگر به آلودگی‌های کشورمان توجه کنیم شاید عقلمان سر جایش بیاید و از انرژی‌های تجدیدپذیر استفاده کنیم. کشور ما در تولیدات این انرژی‌ها پتانسیل خوبی دارد، البته از لحاظ اقتصادی در کشورهایی که نفت و گاز ارزان است استفاده از انرژی تجدیدپذیر به راحتی توجیحی ندارد، اما اگر اولویت‌های محیط‌زیستی، هزینه‌ها و خسارت‌هایی که از قبل تولیدات انرژی برای کشور ایجاد شود مد نظر قرار بگیرد، آن موقع تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر توجیه پیدا می‌کند.  نباید از بخش برق غافل شویم نیازهای ما در این بخش دارد بیشتر و بیشتر می‌شود، البته وضعیت بخش برق از آب بهتر است اما وزیر نیروی بعدی نباید از این بخش غافل شود. 

47237

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 703869

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۵:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۶
    8 0
    بحران آب خود ساخته است. واقعیت موضوع، بی اخلاقی ها و سوداگری های انسان هاست. کسانی که در حال دست اندازی به حقوق دیگران و طبیعتند تا منافع شخصی بیشتری بدست آورند. توسعه متوازن و پایدار با رعایت حقوق دیگران مشکلی به وجود نخواهد آورد.
  • بی نام DE ۱۸:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۶
    0 0
    در برهه ای از زمان محور توسعه کشور را از کشاورزی به صنعت تغییر داده و هنوز هم بر همان روند اصرار می کنند. از دیرباز کشور ما کشور کشت و بازرگانی بوده و کمتر صنعتی. تا آن زمان هم چندان معضلی بوجود نیامده بود تا این که ایجاد اشتغال آن هم با ساخت کارخانجات مثلا فولادی در اردکان یا پتروشیمی های متعدد بدون در نظر گرفتن مکان مطلوب مد نظر مسوولین قرار گرفت. خاکهای زمینهای کشاورزی آب کافی ندارند و از سویی خاک سست شده اند که با نسیمی به هوا برمیخیزند.نیروگاه حرارتی شهید مفتح همدان از کجا آب تامین می کند؟ شرکتهای متعدد کاشی و سرامیک و فولادی استان یزد و اصفهان چطور؟ سرنوشت استانهایی که پیشتر منبع تامین مواد کشاورزی کشور بوده اند و اکنون با بحران آب مواجهند چه می شود؟ اشتباه پشت سر اشتباه تا کی؟