حال این سؤال پیش می آید که چگونه یک کشور که مقام اول خرافه پرستی را دارد چنین منظم، با اخلاق و پیشرفته است؟
چون در آنجا عوام خرافه پرست تصمیم نمی گیرند و مسئولین برعکس روشنفکر و روشن اندیشند و مسئولینند که برای عوام فرهنگ سازی میکنند. همچنین به جای مبارزه با خرافات به آنها جهت می دهند و محتوی آنها را عوض می کنند نه شکل آنها را. اما در جهان سوم بویژه جهان اسلام مسئولین از عوام خرافی ترند و غالباً عوام از خواص واقعی تر، روشنفکر تر و با فرهنگ ترند. به عبارت دیگر آنجا شایسته سالاری حاکم است و اینجا رابطه سالاری.
به حال جامعه ای که نخبگانش خرافه گرا و رمال پسند باشند باید خون گریه کرد.
نظر شما