شهر فروشی، توسعه ناپایدار و نامتوازن شهرهایی همچون تهران، شهر را از هویت تهی و روابط ارگانیک کوچه ها و محله ها را مختل کرده است. این اختلال به رابطه ساکنین با هم و ساکنین با کوچه خیابان هم رسیده است. در کوچه و خیابان هایی که همچون یک پارکینگ عمومی به تصرف حجمی از فولاد و پلاستیک به نام اتومبیل شخصی درآمده اند، دیگر خبری از دروازه های گل کوچک و توپ های پلاستیکی راه راه و هیاهوی و دویدن ها نیست. خانه به دوشی و جابجایی پی در پی، هویت محلی را بی معنی ساخته و با ارسال تلفنی دیگر کمتر بقال و نانوایی مشتری هایش را به نام و چهره می شناسد، در چنین فضایی است هر همسایه ای برایت غریبه میشود.
وارد آسانسور مجتمع مسکونی که ساکن آن هستم می شوم، پیرمردی با کمک همراهش در طبقه بعدی وارد آسانسور می شوند، پیرمردی که در همان نگاه اول وقار و تشخصش، او را برایم متمایز می کند، سلامی رد و بدل میشود و تمام. چند ماهی هر از گاه این دیدار اتفاقی تکرار می شود. تا متوجه میشوم آن همسایه آرام و ساکت که هروز بعد از ظهر با همراهش برای قدم زدن به پارک محلی میروند حسین دهلوی استاد موسیقی است.
امروز هفتم مهر ماه سالروز تولد حسین دهلوی است، آهنگساز، رهبر ارکستر و موسیقیدانی که استادش ابوالحسن صبا او را دانشمند موسیقی ایرانی نامیده بود. دهلوی معتقد است موسیقی در پاسخ به نیاز بشر باید با به پای تحولات زمانه تغییر کند و به همین منظور در بیش از شش دهه فعالیت در عرصه موسیقی همواره در پی نوآوری در موسیقی سنتی ایرانی بوده، تسلط و شناختش از موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی جهان موجب شد تا موسیقی ایرانی را در قالب ارکستراسیون موسیقی جهانی برای گوش ها شنیدنیتر کند و با همنشینی سازهای ایرانی و غربی ملودی های ایرانی را از انزوا و تنهایی ردیفها و گوشههای دستگاههای موسیقی سنتی به صحنه ارکسترهای بزرگ بیاورد. حاصل یک عمر تلاش حسین دهلوی گنجینه ای شنیداری از دهها اثر برای سازهای ایرانی ، آواز و ارکستر ، ۲ اپرا و یک باله است.
برای استادی که در دهمین دهه عمر دیگر آثار خود را هم به یاد نمی آورد، یاد آوری تولدش شاید حاصلی نداشته باشد، اما این یادآوری بیشتر برای خود ماست. ما انسانهای پریشان و سرگردانی که در این شهرهای پر هیاهو بیش از گذشته نیازمند هویت و آرامش هستیم. یادآوری تولد و یاد بزرگان فرهنگ و هنر و اندیشه این سرزمین همچون استاد دهلوی و گوش سپردن به نغمه ها و کرشمه های ساز و آواز آنها همان حکم آرامش در دامن مادربزرگ و گوش سپردن به خاطرات و قصه هایش دارد.
چند سالی است که در یک اقدام شایسته سازمان و حالا وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با طرح نصب کاشی ماندگار، سعی در شناسایی و معرفی محل سکونت چهره های ماندگار، شاخص و تاثیر گذار هنرمندان، اهالی فرهنگ، علم و دین برای هویت یابی ملی و محلی دارد. اینکه بدانیم که همسایه آنها هستیم برای ما هویت و افتخار می آورد، اما هرچه می گردم کاشی ماندگار استاد حسین دهلوی، که اهالی این محله را به همنشینی و همسایگی با یکی از چهره های ماندگار این سرزمین آگاه کند، نمی یابم.
۲۴۱۲۴۱
نظر شما