من یک کاناپه‌ معمولی هستم. نه‌خیر، شکسته‌نفسی نمی‌کنم. از چی درست شدم؟ از کمی چوب، چند تا فنر، کمی موی اسب و مختصری پارچه. حالا خواهید گفت: «اما این دروغ محض است. هرچه باشد، بالاخره تو آن کاناپه معروفی...

به گزارش خبرآنلاین، کتاب «خاطرات کاناپه‌ فروید» نوشته کریستیان موزر با ترجمه ناصر غیاثی از سوی نشر حوض نقره منتشر شد. «زیگیموند شلومو فروید» در ششم مه 1866 در شهر «فرایبرگ» دیده به جهان گشود. روابط آشفته خانوادگی به راستی زمینه ایده‌آلی برای پژوهنده آینده مشکلات بشر فراهم کرد. زیگموند اولین فرزند مادر بسیار جوانش «آمالیا» بود، در حالی که پدرش «یاکوب» بیست سال بزرگ‌تر از مادرش بود و از ازدواج اولش دو پسر بالغ داشت. پرستار او زنی کاتولیک بود که یک‌شنبه‌ها فروید را کشان‌کشان با خودش به کلیسا می‌برد و با تعریف کردن داستان‌های مذهبی او را با اصل جهنم آشنا می‌کرد، تربیتی که اساسا او را یک ملحد‌ ستیزه‌جو بارآورد. در این کتاب خاطرات فروید از زمانی که او کار روان‌کاوی خود را شروع کرد، از زبان کاناپه وی به تصویر کشیده شده است.

خاطرات کاناپه‌ فروید

در پیشگفتار این کتاب 143 صفحه ای که با قیمت 2800 تومان روانه بازار نشر شده است؛ می‌خوانیم: «من یک کاناپه‌ معمولی هستم. نه‌خیر، شکسته‌نفسی نمی‌کنم. از چی درست شدم؟ از کمی چوب، چند تا فنر، کمی موی اسب و مختصری پارچه. حالا خواهید گفت: «اما این دروغ محض است. هرچه باشد، بالاخره تو آن کاناپه معروفی.» خب بله. درست است. وقتی نزدیک به نیم قرن جزو وسایل درمان یک روان‌کاو کار کرده باشی، یک چیزهایی هم به تو اضافه می‌شود: خون، عرق و اشک. اشک خاطرات و عرق کار سخت ذهنی. قضیه‌ خون یک مورد خاص بود. بعدا بیش‌تر درباره‌اش خواهم گفت و وقتی این روان‌کاو نه یکی از این روان‌کاوان معمولی، بلکه زیگموند فروید باشد، در این‌صورت شاید هم واقعا کاناپه، یک کاناپه معمولی نباشد. موافقم، اسمم را بگذارید: کاناپه‌ معروف. در کمال تواضع و فروتنی البته و حالا که این‌قدر دوستانه می‌پرسید، بله، می‌توانم یک چیزهایی درباره استاد تعریف کنم. می‌خواهید بشنوید؟ پس بفرمایید بنشینید و راحت باشید.»

291/60

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 148600

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 12 =