یاد زمان شهید بهشتی افتادم که چه جو سنگینی بر علیه او بود تا او را از صحنه بیرون کردند. هم اکنون بسیاری از گفته های وی را پخش می کنند، که به حق هم هست، اما فقط عده ای به یاد دارند که در زمان حیاتش از طرف مخالفین او را دیکتاتور، راسپوتین و مانند آن می خواندند تا اینکه شهیدش کردند.
به نظر می رسد بعضی بیشتر فرافکنی می کنند و به جای اینکه ضعف های فراوان اجرایی را تجزیه و تحلیل کنند، که نمی توانند، یا نمی خواهند می آیند قضیه را به جای دیگر مرتبط می کنند، که البته در جای خود اگر بیغرضانه باشد مفید است. وقتی بعضی از این مخالفان (اپوزیسیون) اعتراف می کنند و می پذیرند که رهبر فعلی مذاکره (مثبت) را پذیرفته و از آن حمایت کرده، یا توجه به داخل مورد تأکید رهبری را قبول دارند یا می گویند اقتصاد مقاومتی برنامه درستی است، خوب یعنی امهات نظرات رهبری را پذیرفته اند، حال ممکن است با بعضی برنامه-های او موافق نباشد و این حق هر کسی است و رهبر هم که پیامبر نیست که معصوم باشد. تازه رهبری ممکن است خیلی مسائل را ببیند که دیگران نمی یینند.
وقتی چنین افرادی در بعضی گفته هایشان ضمنی می گویند ولایت فقیه را قبول دارند ولی باید رهبر پاسخگو باشد و یا برای دوره دهساله انتخاب شود، سؤال این است که خوب اگر مجلس خبرگان دوباره بعد از دهسال باز همین فرد را انتخاب کرد آنوقت چه باید کرد. حتماً اگر مطابق میل آنها بود قبول می کنند و اگر نه، آن را نمی پذیرند، یا اصلاً بازی را باید به هم بزنند.
اینکه می گویند رهبر حق انتخاب را از رییس جمهور می گیرد باید دید تا چه اندازه صحت دارد. وقتی خود رهبر می گوید من برای نامزدی ریاست جمهوری به هیچ کس توصیه نمی کنم چگونه ممکن است نسبت به افرادی که در زیر مجموعه ریاست جمهوری است و تصریحی در قانون اساسی ندارد، دخالت کند. اگر از دفتر ایشان اقداماتی می شود باید صریحاً معلوم شود؛ اگر چه هر کس باید بر اعمال دفترش نظارت کامل داشته باشد.
خوب اگر این ریاست جمهوری فاقد اختیار است اینهمه تلاش و کوشش برای چیست و چرا مخالف قانون اساسی برای آن ثبت نام می کند؟ از این گذشته، در اینگونه موارد رییس جمهور از رهبری یا مشورت می گیرد یا نمی گیرد و در جایی که مشورت می گیرد اوست که افراد را معرفی می کند، خوب اگر افراد ضعیفی را معرفی کند رهبر هم مجبور است بهترین از افراد معرفی شده را توصیه کند. تازه پس از این انتخاب ها مگر در عمل حرف رهبری را چقدر اجرا می کنند؟ مثل چاپ کتاب می ماند که اولش بسم الله می آورند و بعد هر چه دلشان می خواهد می نویسند. اینهمه داد رهبری که چرا چنین و چنان است برای چیست؟
این پاسخگویی که بعضی ها بر آن تأکید می کنند مگر رییس جمهور نسبت به عملکرد خودش چقدر پاسخگو بوده و هست؟ پاسخگویی ها با آنهمه تبلیغات سنگین دولتی در پشت آن اغلب همه تشریفاتی بوده است. مگر آنکه برنامه تحقیق و تفحص بوده باشد، تازه آنهم با آنهمه هزینه بار چندانی نداشته است. در دنیا هم همین است و این اهمیت نقش اجرا را می رساند. پس جوگیر رسانه ها نشویم و ببینیم چه کسی، در کجا و در چه بستری سخن می گوید.
* استاد تمام دانشگاه تهران
نظر شما