با تشدید درگیری نظامی و افزایش تلفات غیرنظامیان، جنگ اقتصادی عمیقتر میشود. پولهایی که این تجاوز را تامین میکند عمدتا از سوختهای فسیلی به دست آمده است. بسیاری از مفسران قدرتهای غربی مانند آلمان و ایالات متحده را متهم کردهاند که به دلیل ترس از تشدید بحران جهانی قیمت سوخت، در پاسخ به تجاوز روسیه علیه اوکراین، به درخواست کمک اوکراین پاسخ ندادهاند. حدود36 درصد از توانایی مالی روسیه از صادرات نفت و گاز طبیعی تامین میشود . جهان برای رویارویی با مشکل گسترده و پیچیدهای مانند تغییرات اقلیمی بدون توجه به این تجاوز نظامی اخیر مشکل زیادی خواهد داشت. تا زمانی که هر کشور بزرگی بتواند همسایهاش را با خاک غنی، مدیریت آب خوب و جنگلهای خوب اشغال کند، نمیتوانیم با تغییرات اقلیمی مقابله کنیم. اروپا با سرعتی بیشتر از میانگین جهانی در حال گرم شدن است و کمبود آب و تولیدات کشاورزی افزایش یافته است.
تغییرات اقلیمی و دسترسی به آب در خاورمیانه در درک ظرفیتهای سازگاری انسان در مواجهه با تغییرات طولانیمدت محیطی مهم هستند. نقش کلیدی دسترسی به آب برای جمعیتهای مستقر و عشایری در این مناظر خشک تا نیمهخشک درک شده است. بیثباتی هیدرولوژیکی در مقیاس هزاره بر پویایی پوشش گیاهی، اسکان انسان و کاربری تاریخی زمین اثر میگذارد و ممکن است یکی از پارامترهای اصلی کنترل سکونت انسانی و مهاجرت جمعیت به مقیاسهای زمانی هزاره در مناطق خشک تا نیمه خشک خاورمیانه باشد. تغییر ناگهانی به شرایط خشکتر در حدود سال 1400 میلادی همزمان با تغییر زندگی روستایی یکجانشین به کوچنشینی است.
ما در خاورمیانه در دهه قبل از سال 2010 به بعد شاهد جنگهای خونینی به ویژه در سوریه بودهایم که دارای آثار محیطی بسیار عمیق بوده است. عراق، سوریه، اردن، لبنان و فلسطین بهطور مشابه در سالهای 2008- 2007 تحت اثر خشکسالی قرار گرفتند، اما سوریه تنها کشور این منطقه بود که یک بحران انسانی را تجربه کرد. منطقهای که به شدت تحت اثر خشکسالی قرار گرفت، هلال حاصلخیز بزرگتری است که از سوریه، شمال عراق، جنوب ترکیه و بخشهایی از شمالغرب ایران تا سواحل دریای مدیترانه گسترده میشود. خشکسالی به عنوان منبع اصلی کشاورزی و گلهداری باعث شکست کشاورزی و تلفات دام شد.
سالانه حدود 12 میلیون نفر در جهان بر اثر سیل و خشکسالی آواره میشوند و قابلیت حیات زمینهای تولیدکننده مواد غذایی در حال کاهش است.عدم تغییر در سیاستگذاری کشاورزی در دهه 2010-2000 در دولت بشار اسد در سوریه، یکی از عوامل تشدید اثرهای این موضوع بوده است. حافظ اسد، بنیانگذار جمهوری بعثی سوریه، سیاستهایی را برای اصلاحات ارضی، بهبود تولیدات کشاورزی سوریه از جمله توزیع مجدد زمین و پروژههای آبیاری القا کرده بود. توزیع مجدد زمین، به بهرهبرداری و فشار غیر قابل تحمل بر زمینهای محدود منجر شد و بر سطح آبهای زیرزمینی اثر منفی بزرگی گذاشت و در نتیجه باعث کمبود آب در سوریه شد. در سال 2003، 25 درصد از تولید ناخالص داخلی سوریه از کشاورزی تامین میشد. در واقع، کشاورزی سوریه به فصل زمستان 6 ماهه آنها بستگی داشت.
در سالهای 2007 و 2008، سوریه به دلیل خشکترین زمستانهای در تاریخ خود، موفق به تولید گندم نشد و باعث شد سهم کشاورزی به 17 درصد کاهش یابد و سوریه مجبور شد برای اولینبار در 15 سال قبل از آن واردات محصولات غذایی پایه را آغاز کند. این امر باعث شد که قیمت گندم و برنج به شدت افزایش یابد. در سال 2010، خشکسالی محیط زیست را بهطور کامل تخریب کرد و باعث سوءتغذیه و بیماریهای مرتبط با تغذیه در بین کودکان 6 تا 12 ماهه مبتلا به کم خونی در رقه شد. مردم شروع به مهاجرت به سمت مناطق شهری کردند که باعث 80 درصد عدم ثبتنام در مدارس شد. خشکسالی چنان ناراحتی را برای مردم سوریه ایجاد کرد که احتمالا از عوامل اصلی ناآرامیهای سوریه در سال 2011 (فروردین 1389) شد . باور عمومی آن بود که فرصتها در دست خانواده رییسجمهور و گروههای نخبه قرار گرفته و باعث سوءمدیریت منابع شده و از جمله بر بخش کشاورزی تاثیر گذاشته است. دولت در سالهای 2008 و 2009 به دلیل تنگنای اقتصادی به سیاست تعدیل و حذف یارانهها روی آورد که خود زمینه ایجاد نارضایتیهای فزاینده و بیشتر بود. از سوی دیگر عدم مدیریت منابع آب در دوره خشکسالی باعث شد که کیفیت آب بد و آلوده شود.
کمبود آب در مناطق روستایی کشور باعث شد کشاورزان از پسابهای تصفیه نشده برای آبیاری دامهای خود مجدد استفاده کرده و در نتیجه آبهای زیرزمینی و سطحی را آلودهتر کنند. مخاطرات سلامتی غیرقابل انکار بود، زیرا مردم شروع به نوشیدن آب آلوده کردند و رواج بیماریهایی مانند سنگ کلیه بیشتر شد. خشکسالی شدید باعث رشد غیرعادی جمعیت در مناطق شهری سوریه و رشد شدید حاشیهنشینی شد. زیرساختهای ضعیف، بیکاری جوانان و نرخ جرم و جنایت به دلیل افزایش بیثباتی ناشی از مهاجرت و خشکسالی در سوریه بیشتر شد. تا قبل از 2010 حدود 1.5 میلیون نفر از مناطق روستایی و در همین حدود پناهنده عراقی به شهرها مهاجرت کردند. چهار دهه رهبری اقتدارگرایانه دولت و عدم تغییر سیاست زمینه منجر به جنگ داخلی کنونی شد. کمبود آب در سوریه به پنج سال خشکسالی متوالی تبدیل شد و مشکلات زیست محیطی که سوریه از قبل داشت را طولانی کرد. عدم تغییر در سیاستهای محیط زیستی به تشدید اثرهای خشکسالی در پنج سال متوالی انجامید. وقوع جنگ داخلی در سوریه برای اقتصاد و محیط زیست مضر بوده است.
سمی بودن سلاحهای مورد استفاده در طول جنگ مانند بمبهای خمپارهای، گلولههای توپخانه، بمبهای بشکهای، بمبهای هواپیما و موشکها عامل اصلی آسیب به تولید نفت، مناطق صنعتی، زیرساختها و افزایش تولید زباله و نخاله در سوریه بوده است.
* منتشر شده در روزنامه اعتماد
نظر شما