۷ روز از حمله رژیم بعثی عراق به ایران میگذشت که قطعنامه سازمان ملل، پیشنهادی برای پایان جنگ و برقراری صلح ارائه داد. پیشنهادی که صدام از شنیدنش خیلی خوشحال شد و زود قطعنامه را پذیرفت و مقامات رژیم بعثی در نامهای از سازمان ملل عمیقا تشکر کردند. مفاد قطعنامه ۴۷۹ این بود: «از ایران و عراق میخواهد تا از هرگونه کاربرد بیشتر زور به فوریت خودداری کنند و مناقشه خود را با روشهای صلحآمیز طبق اصول عدالت و قوانین بینالمللی حل نمایند» و اینکه: «مصرانه از هر دو طرف میخواهد هر گونه پیشنهاد مناسب برای میانجیگری، سازش یا... را بپذیرند».
در این قطعنامه که به جای بیطرفانه کاملا جانبدارانه بود و بلکه چراغ سبز به کارهای صدام بود، اصلا نگفته بودند که آغازگر جنگ کیست و هر دو طرف را مانند یکدیگر خطاب کرده بودند و نگفته بودند که ارتش صدام باید خاک ایران را ترک کند و معلوم است ایران ناراحت شد و آن را رد کرد و نپذیرفت.
در ۸ سال جنگ تحمیلی تا زمان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ نیز سازمان ملل قطعنامههای دیگری صادر کرد که اغلبشان جانبدارانه بودند ولی ظالمانهترین قطعنامه همین ۴۷۹ بود و اصلا خیلیها معتقدند لکه ننگی بود برای سازمان ملل.
به صدام کاری نداشته باش!
سازمان ملل که معلوم است دست چه کسانی است و آنجا قدرت دست نماینده همان کشورهایی است که پشت صدام ایستاده بودند. مشکل قطعنامههای سازمان ملل هم این بود که همواره به نفع رژیم صدام بود و هیچ وقت به نفع ایران نبود. از نظر زمانی نیز در مواقعی صادر میشد که گویا میخواهد ایران را از حمله به عراق بازدارد! یعنی معمولا هر وقت ایران در موضع قدرت بود، قطعنامهای صادر میشد که انگار میخواست به ایران بگوید به صدام کاری نداشته باش! یک نمونهاش دومین قطعنامه که ۵۱۴ بود با فاصله بیش از ۲۱ ماه از قطعنامه اول و پس از فتح خرمشهر صادر شد و این یعنی در این مدت سازمان ملل به عراق کاری نداشت و تا ایرانیها پیروزی بزرگ را به دست آوردند به تکاپو افتاد و از طرفین خواست آتشبس کنند.
بیشتر بخوانید :
قدرتهای بزرگ و صدامِ کوچک!
قطعنامههای بعدی سازمان ملل هم جانبدارانه بودند و هیچگاه صدام را آغازگر جنگ معرفی نمیکردند و ایران مدام اعتراض داشت که چرا؟ ایران همواره خواستار معرفی متجاوز بود و همان اوایل جنگ تحمیلی نیز امام خمینی (ره) فرمودند: «الان جنگ در ایران است و این خود دلیل بر تهاجم آنها بر ماست و اگر ما مهاجم بودیم، در عراق بودیم. بدون هیچسابقه و بدون هیچ دلیلی با پایمالکردن تمام مواضع بینالمللی، صدام اقدام به هجوم به ایران کرد... البته هرکسی این چنین جنایاتی بکند و شهرها و روستاهای ما را بگیرد، آرزو میکند آتشبس برقرار باشد.»
البته امام (ره) اصل مشکل را هم میدانستند و تکلیف روشن شده بود: «همه فسادهای دنیا زیر سر این قدرتهای بزرگ است... این کوچکها اهمیتی ندارند. صدام دیگر یک مردهای است افتاده آنجا، این اهمیتی ندارد دیگر، لکن اینها دارند فساد میکنند. این هم یکی از فسادهای آنها بود که این را بازیاش دادند و احمقش کردند حمله کرد به ایران و تجاوز کرد به ایران، حالا هم تویش مانده است و نمیداند چه بکند. هی فریاد میزند بیایید دیگر صلح کنیم».
۲۱۲۲۰
نظر شما