راز سرقت اینترنتی خانم منشی 2 چهره
قدس نوشت: پسرجوان برای اینکه کاری پیدا کند تیپ دخترانه زد و در آزمون منشیگری شرکت خصوصی پذیرفته شد.
راز عجیب این پسر یک سال بعد زمانی فاش شد که وسوسه دزدی به جانش افتاد. چندی پیش نماینده حقوقی یک شرکت واردات و صادرات به دادسرای خارک مراجعه کرد و خواستار ردیابی دزد حسابهای بانکی شرکت شد. در بررسیهای بازپرس پرونده مشخص شد که نزدیک به 50 میلیون تومان از حسابهای بانکی مختلف این شرکت برداشتهای اینترنتی صورت گرفته است و این پولها به حسابهای مختلفی واریز شده است. وقتی با دستور قضایی تیمی از پلیس پایتخت به تجسسهای تخصصی پرداخت مشخص شد که پسری 25 ساله بانامهای مستعار و جعل مدارک شناسایی توانسته حسابهای مختلف بانکی افتتاح کرده و به راحتی با در اختیار داشتن دو رمز حسابهای شرکت در نوبتهای مختلف با فاصله زمانی یک هفتهای این میزان پول را به صورت غیرقانونی و به طور اینترنتی جابهجا کند. کارآگاهان که خود را در برابر دزد زیرکی میدیدند تحقیقات خود را روی شرکت متمرکز کردند تا دزد یا همدست وی که میتوانسته رمز حسابها را داشته باشد ردیابی کنند. دایره تحقیقات روز به روز تنگتر شد تا اینکه پلیس خود را در برابر 4 مظنون دید که 3 مرد و یک زن بودند. پس از بررسیها و بازجوییهای تخصصی، کارآگاهان دختری به نام مهسا، که منشی شرکت بود و از یک سال پیش در آنجا کار میکرد را مظنون شماره یک خود شناختند و وی را تحت نظر قرار دادند. کمین پنهان تیم تحقیق خیلی زود کلید حل معمای پیچیده را پیش روی آنان قرار داد، کارآگاهان دیدند مهسا، با خارج شدن از شرکت به خانهای در جنوب تهران رفته و تا صبح روز بعد از آنجا خارج نمیشود. در همین عملیات بود که ماموران دیدند پسر جوانی با مشخصات همان دزد جاعل از خانه مهسا خارج شده و قصد دارد محله را ترک کند که بلافاصله وی را بازداشت کردند.
راز باورنکردنی
همه تصور داشتند که بهروز برادر مهسا است اما این پسر جوان رازی باورنکردنی داشت. وی در حالی که سر به زیر انداخته بود گفت: «من خواهری به نام مهسا ندارم و اصلا چنین دختری وجود خارجی ندارد و من همان مهسا هستم».
بهروز ادامه داد: سالها در جستوجوی کار بودم هر جا میرفتم کسی استخدامم نمیکرد، مادرم مریض بود و پدرم معتاد و ما در وضع بدی بودیم چون از بچگی دوستانم به من میگفتند شبیه دخترها هستم ناگهان تصمیم گرفتم از این ویژگی استفاده کنم. با خرید لباس، کلاهگیسهای رنگی و ناخنهای مصنوعی تیپ دخترانه زده و به جستوجوی کار رفتم و خیلی زود به عنوان منشی شرکت خصوصی استخدام شدم. وی افزود: روزهای سختی داشتم اما چارهای پیش رویم نبود، سعی میکردم در محله کسی من را نشناسد، چند باری مزاحمهای شروری داشتم که وقتی ماهیت اصلیام را دیدند از من دست کشیدند، هر روز عذاب میکشیدم بویژه اینکه نهتنها نمیتوانستم دختری را برای آینده انتخاب کنم بلکه خواستگار هم داشتم. مدتی که گذشت مدیرعامل و مسؤولان شرکت به من اعتماد پیدا کردند وقتی شماره حسابها و رمزهایش بهطور اتفاقی در اختیارم قرار گرفت تصمیم گرفتم دست به یک سرقت زده آیندهام را با همان پولها بسازم. نمیخواستم کسی متوجه شود به خاطر همین از هر حساب مقداری پول برداشتم تا اینکه 50 میلیون تومان شد. پسر دخترنما گفت: «دوستی داشتم که خوب جعل میکرد با عکس واقعیام شناسنامه جعل کرده و دست به افتتاح حساب زده بودم، وقتی پولها را به حسابهایم ریختم که همگی از طریق کافینت بود منتظر شدم تا یک ماه بعد به بهانه ازدواج شرکت را ترک کنم اما خیلی زود لو رفتم».
گردش 3 میلیاردی باند ترانزیت شیشه به تایلند
قدس نوشت: حسابهای بانکی گردانندگان باند بینالمللی ترانزیت شیشه از ایران به تایلند گردش 3میلیاردی داشت.
10 مرد افیونی که ثروت بادآوردهای داشتند خودروهای مدل بالای خود را شبانه از گاراژها خارج میکردند و به پرسهزنی شبانه میپرداختند.
سردار حمید رضا حسین آبادی اظهار داشت: ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر اواخر خردادماه موفق شدند یک باند بینالمللی ترانزیت ماده مخدر شیشه به مالزی را کشف و منهدم کنند. البته سرشبکه اصلی این باند که برای فروش 80 کیلوگرم ماده مخدر شیشه به تایلند رفته بود توانسته بود متواری شود.
وی ادامه داد: ماموران با انجام تحقیقات ویژه و کنترل این باند 18 مرداد موفق شدند محل لابراتوار این باند را شناسایی و همه اعضای آن را تحت کنترل بگیرند.
حسینآبادی تصریح کرد: سرانجام سرشبکه این باند روز هجدهم مرداد از تایلند به ایران بازگشت و ماموران موفق شدند پس از کنترل محل اقامت وی، او را هنگامی که در لابراتوار با سایر همدستانش قرار گذاشته بود شناسایی و دستگیر کنند.
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر با اعلام دستگیری 10 تن از اعضای این باند تصریح کرد: 3 خانه مورد استفاده این باند از جمله خانه تیمی آنها در شمال شهر شناسایی و پلمب شد. ماموران در بازرسی از خانه متهمان موفق شدند یک دفترچه حساب بانکی به نام مادر سرشبکه کشف کنند. در بررسیهای بیشتر مشخص شد این حساب متعلق به سرشبکه بوده و موجودی آن یک میلیارد و 80 میلیون تومان است.
وی تاکید کرد: همچنین از متهمان 16 کارت عابربانک که برای جابه جایی پولها استفاده میکردند، کشف شد. این در حالی است که در حساب برادر سرشبکه که اقدام به پولشویی میکرد یک میلیارد تومان پول وجود داشت که با حکم قضایی توقیف شد.
سردار حسینآبادی با بیان کشف 8 خودرو از متهمان، ارزش این اموال را یک میلیارد تومان اعلام و تاکید کرد: اعضای باند خودروهای آخرین مدل خود را شبها از انباری در اطراف تهران بیرون آورده و اقدام به مانور در خیابانهای شمال شهر میکردند و سپس با خودروهای 405 و پژو 206 به محل زندگی خود بازمیگشتند.
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر از کشف 70 کیلوگرم مواد مخدر شیشه از این باند خبر داد و افزود: همچنین از متهمان مقادیری مشروبات الکلی و 2 قبضه سلاح کمری کشف شد. همه اعضای این باند پس از انجام 2 ماه کار اطلاعاتی شامل سرشبکه، آشپزها و پولشوها دستگیر و خانههای آنها نیز توقیف شد.
دزد 7تیرکش با ماشین شاسی بلند!
دزد 7 تیرکش با خودروی شاسیبلند به اجرای نقشه سرقت مسلحانه از جواهرفروشیها و صرافیهای پایتخت میپرداخت.
این مرد جوان خیلی خونسرد وارد مغازه طعمههایش میشد و در فرصت مناسب آنان را سیبل خود قرار میداد.
ساعت 13 هفتم تیرماه سال جاری، مأموران کلانتری 107 فلسطین در جریان یک سرقت مسلحانه از طلافروشی در خیابان کریمخان زند قرار گرفتند که مردی 30 تا 35 ساله پس از ورود به طلافروشی و پس از چندین ساعت گفتوگو و چانهزنی با مرد جواهرفروش درباره خرید طلا، با تهدید اسلحه اقدام به سرقت 3 کیلوگرم طلا کرده و سوار بر خودروی شاسیبلند از محل متواری شده است.
پس از این بررسیها بازپرس شعبه 6 دادسرای امور جنایی تهران، دستور داد تا تیمی از اداره یکم مبارزه با سرقتهای مسلحانه پلیس آگاهی تهران دست به بررسیهای گستردهای بزنند.
کارآگاهان بلافاصله به محل سرقت رفتند و مرد طلافروش در بازجوییها گفت: ساعت 10 صبح مردی 35 ساله با ظاهری آراسته و خوشلباس، وارد مغازه شد و عنوان کرد که قصد خرید سرویس طلا دارد. این مرد در حدود 3 ساعت در داخل مغازه من بود و در این مدت درباره قیمت انواع سرویسهای طلا از من سؤالاتی کرد تا اینکه از من درخواست یک لیوان آب کرد. زمانیکه برای آوردن آب به قسمت عقب مغازه رفته بودم ناگهان چراغهای مغازه خاموش شد و در این لحظه همان مرد را دیدم که با سلاح کمری به سمت من آمد و پس از تهدید، اقدام به سرقت مقادیری طلا از مغازه کرد و به سرعت نیز از مغازه خارج و سوار یک خودروی تیره شاسیبلند به شماره پلاک مشخص شد و از محل فرار کرد.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات با بررسی شماره پلاک بهدست آمده از خودروی متهم اطلاع پیدا کردند که این شماره پلاک متعلق به یک خودروی شاسیبلندی است که دزد اقدام به سرقت پلاک آن کرده است. همزمان با این تحقیقات، کارآگاهان از طریق بررسی سوابق خودروهای سرقت شده اطلاع پیدا کردند که پرونده سرقت یک خودروی شاسیبلند با مشخصات ظاهری خودروی دزد مسلح در حال رسیدگی در اداره دوم پلیس آگاهی است.
در تحقیقات صورت گرفته از صاحب خودروی مسروقه و در چهرهنگاریهای انجام شده از سوی کارشناسان، شباهت نزدیکی در تصاویر چهرهنگاری بهدست آمده از صاحب طلافروشی و صاحب خودرو مشاهده شد و کارآگاهان با توجه به این موضوع اطمینان پیدا کردند که دزد خودرو همان مرد مسلحی است که پس از سرقت خودرو و با استفاده از پلاک دزدی، اقدام به سرقت مسلحانه از طلافروشی کرده است.
صاحب خودرو درباره نحوه سرقت خودروی سواری خود به کارآگاهان گفت: برای فروش خودرو اقدام به آگهی در یکی از روزنامهها کرده بودم تا اینکه دهم خردادماه مردی با تلفن همراهم تماس گرفت و پس از یک مکالمه کوتاه و توافق اولیه بر سر قیمت خودرو برای فردای آنروز در پارکینگ خانهام واقع در قلهک قرار ملاقات گذاشت. روز قرار پس از وارسیهای اولیه خودرو از من خواست تا در پشت فرمان خودرو بنشیند؛ در لحظهای که این مرد در پشت فرمان خودرو نشست و آن را روشن کرد؛ در یک لحظه از باز بودن در پارکینگ استفاده کرد و به سرعت از مجتمع خارج و متواری شد.
با توجه به اطلاعات بهدست آمده از شیوه و شگرد سرقت و با هماهنگیهای انجام شده از سوی اداره یکم پلیس آگاهی و اتحادیه صنف فروشندگان طلا و جواهر، هشدارهای لازم درباره ارتکاب سرقتهای مشابه به همه مغازههای طلافروشی و همچنین صرافیها داده شد. روز 22 تیرماه کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که سرقت مشابه دیگری در یکی از مغازههای صرافی واقع در خیابان کریمخان زند انجام شده که در آن سارق قصد داشته به همان شیوه سرقت نخست، اقدام به سرقت مقادیری سکه طلا از مغازه صرافی کند که با توجه به آموزشها و هشدارهای ارائه شده، مرد صراف متوجه هویت دزد شده و در نتیجه هوشیاری از سوی مرد صراف، دزد بدون آنکه موفق به هرگونه سرقت از مغازه شود به سرعت از محل خارج و همانند نخستین سرقت با یک خودروی شاسی بلند تیرهرنگ، از محل متواری شده است. با مراجعه کارآگاهان به این صرافی با استفاده از دوربین مداربسته موفق به شکار چهره دزد مسلح شدند.
با توجه به اطلاعات بهدست آمده و در اختیار گرفتن تصاویر دزد مسلح، کارآگاهان مراکز تجاری طلافروشی را که احتمال حضور متهم در آنها بیش از سایر نقاط تجاری سطح شهر تهران وجود داشت، مورد شناسایی قرار داده و این نقاط و مراکز را، تحت مراقبتهای نامحسوس قرار دادند تا سرانجام ساعت 9 روز 22 مردادماه موفق به شناسایی خودروی دزدی در منطقه زعفرانیه شدند و بلافاصله پیش از هرگونه اقدام سرنشین آن برای متواری شدن، خودرو را متوقف و اقدام به دستگیری مرد 30 ساله به نام امیر کردند و در بازرسی از خودرو و متهم موفق به کشف یک قبضه سلاح کمری و مقادیری از طلاهای سرقتی شدند.
امیر که با توجه به کشف طلاهای دزدی و سلاحکمری و همچنین تصاویر دوربینهای مداربستهای چارهای جز اعتراف نداشت، صراحتا به سرقت خودرو و ارتکاب سرقتهای مسلحانه اعتراف کرد.
دستگیری پیکموتوری که موادمخدر توزیع میکرد
ایسنا نوشت: ماموران پلیس موادفروشانی را که در تحت پوشش پیک موتوری اقدام به جابجایی موادمخدر میکردند را دستگیر کردند.
ماموران کلانتری گاندی در اواسط مردادماه سالجاری، در حین گشتزنی در بلوار آفریقا به راکب یک دستگاه موتورسیکلت در حال تردد، مشکوک شده و ضمن درخواست ایست، از راکب موتور سیکلت خواستند که در حاشیه بلوار توقف کند اما این فرد نه تنها به دستور ماموران بیتوجهی کرد بلکه برای فرار از دست ماموران به سرعت خود افزود که ماموران پس از تعقیب و گریزی یک ساعته با رعایت قانون بکارگیری سلاح این فرد را زمینگیر کردند.
ماموران در بازرسی از راکب، که خود را "نعمتالله" و تبعه کشور افغانستان معرفی کرد بیش از یک کیلو و 880 گرم موادمخدر از نوع تریاک کشف و ضبط کردند.
به گزارش ایسنا، ماموران ضمن انتقال این فرد به کلانتری دریافتند که موتور سیکلت وی نیز مسروقه است، "نعمتالله" در بازجوییها مدعی شد که موادمخدر مکشوفه متعلق به یکی از دوستانش است که در سوپرمارکتی در خیابان ولیعصر کار میکند.
ماموران پس از ثبت اعترافات این فرد با دریافت حکم قضایی نسبت به انتقال همدست وی به کلانتری اقدام کردند که با دستگیری همدست وی، آنان ضمن قبول بزه انتسابی اعلام کردند که به عنوان کارگر در سوپرمارکتی مشغول به کار بود و در قالب پیک سوپرمارکت اقدام به جابجایی و فروش مواد به مشتریان خود میکردند.
این پرونده به همراه متهمان برای سیر مراحل قانونی در اختیار مقامقضایی قرار گرفت.
فروشندگان سنگ نورانی دستگیر شدند
ایسنا نوشت: افرادی که قصد فروش یک قطعه سنگ نورانی در خراسان شمالی را داشتند، توسط یگان حفاظت میراث فرهنگی، این استان دستگیر شدند. سرهنگ اللهوردی رنجبر، فرمانده یگان حفاظت اداره کل میراث فرهنگی خراسان شمالی در این باره گفت: این سنگ نورانی که تقریبا به اندازه یک توپ فوتبال است وزنی بالغ بر 15 کیلوگرم دارد که با قرار گرفتن در محیط تاریک از خود نور سبزرنگی پخش میکند.
وی افزود: ماموران بعد از اطلاع از فروش این سنگ در 2 ماه پیش با برنامهریزی دقیق، خود را به عنوان خریدار معرفی کردند و با فروشندگان وارد معامله شدند. فرمانده یگان حفاظت ادارهکل میراث فرهنگی استان خراسان شمالی اظهار کرد: با هماهنگیهای به عمل آمده با مقام قضایی و اخذ نیابت و بعد از توافق با فروشندگان هنگام معامله در یک عملیات صاحب سنگ دستگیر شد.
رنجبر خاطرنشان کرد: این سنگ نورانی قرار بود به مبلغ قابل توجهی به فروش برسد و از مرز افغانستان از کشور خارج شود.
آقای مدیر 900 میلیون تومان حق بیمه کارگرها رابه جیب زد
جام جم نوشت: مدیر امور مالی یک شرکت صنعتی که 900 میلیون تومان پول سهم بیمه 600 کارگر را به حساب شخصیاش واریز کرده بود، پس از 4 ماه فرار از سوی ماموران پلیس اطلاعات ـ امنیت عمومی شهریار دستگیر شد. رسیدگی به این پرونده اوایل اردیبهشت امسال با شکایت نماینده حقوقی یک شرکت صنعتی در دستور کار ماموران پلیس آگاهی شهریار قرار گرفت. نماینده حقوقی این شرکت به پلیس گفت: از چند روز پیش دهها نفر از کارگران شرکت محل کارم وقتی برای بررسی وضعیت بازنشستگی خود به سازمان بیمه رفته بودند، متوجه شدند از 4 سال پیش حق بیمه آنها واریز نشده و نمیتوانند بازنشسته شوند.
وی اضافه کرد: کارگران با مراجعه به مدیرعامل شرکت به وی اعتراض کردند اما وی از این ماجرا بیخبر بود. بنابراین به بررسی مدارک مربوط به فهرست بیمه کارگران پرداختیم که معلوم شد این فهرستها با برگههایی که تحویل مرکز بیمه شده مغایرت دارد. با ظنین شدن به مدیر واحد امور مالی شرکت او را احضار کردیم اما وی به ملاقات مدیرعامل نیامد. در پی غیبت مرموز این فرد به خانهاش رفتیم؛ اما او و خانوادهاش محل سکونتشان را تغییر داده بودند.
با شکایت نماینده حقوقی شرکت، تحقیقات در این رابطه آغاز شد و در بررسی از مدارک مالی شرکت معلوم شد 900میلیون تومان پول متعلق به 600 کارگر شرکت که باید به حساب بیمه واریز میشد با سندسازی جعلی به حساب مالی مدیر فراری واریز شده است. جستجوها برای یافتن متهم فراری ادامه داشت اما ماموران موفق به یافتن وی نشدند. بنابر این پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران واحد عملیات پلیس اطلاعات ـ امنیت عمومی شهریار قرار گرفت و روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. ماموران تحقیقات گستردهای را در این رابطه ادامه دادند و اطلاعاتی به دست آوردند که نشان میداد متهم فراری ـ رضا ـ با پولهای اختلاسشده از شرکت، ویلایی را در کلاردشت خریداری کرده و قصد تردد از جاده چالوس را دارد.
ماموران واحد عملیات پلیس اطلاعات ـ امنیت عمومی شهریار در قالب یک گروه عملیاتی چند روز پیش عازم جاده چالوس شدند و با ایجاد یک تصادف ساختگی رفتوآمد خودروهای عبوری در این محل را زیر نظر گرفتند تا اینکه مشاهده کردند متهم تحت تعقیب سوار بر یک وانت در حال عزیمت به کلاردشت است که بلافاصله دستگیر شد.
رضا ـ متهم ـ با انتقال به پلیس اطلاعات ـ امنیت عمومی شهریار در بازجویی به جرمش اعتراف کرد و گفت: از 4 سال پیش تاکنون 900 میلیون تومان پول مربوط به بیمه 600 کارگر شرکت را به حساب مالی خودم منتقل و با آن چند خانه ویلایی در کرج، کلاردشت و چند قطعه زمین در شهریار و اندیشه خریداری کرده و به نام همسرم ثبت کردم. بعد با سندسازی طوری وانمود میکردم که پولها را به حساب بیمه واریز کردهام.
/5656
نظر شما