۳۹ نفر
۱۵ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۶
این مقاله‌های قاتل!

قتل و کشتار، حال چه خودکشی و دیگرکشی امر بیگانه‌ای در جامعه ایرانی نیست، اما وقتی به راهکار برگزیده می‌شود، یکی از دلایل انحطاط جامعه به شمار می‌رود.

تبارشناسی انحطاط جامعه ایرانی در این یادداشت نمی‌گنجد. اما آنچه پیش چشمان ما به عنوان مشاهده‌گر قرار دارد، عیان‌تر از چیزی است که ناچیز شمرده شود. قاعده‌ها، قانون‌ها، دستورالعمل‌ها، بخش‌نامه‌ها و سندهایی که برای تمام شئون و امور جامعه ایرانی از سوی حکومت طرح‌ریزی، برنامه‌ریزی، ابلاغ و اجرا می‌شود، حیات جامعه به عنوان یک موجود زنده را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. انگار که جامعه یک درخت مصنوعی است که با هر شیوه‌ای و با هر راهی و در هر شرایطی و با هر سلیقه‌ای می‌توان برایش تصمیم گرفت. آن را جا به جا کرد، آن را از گلدان درآورد و جای دیگری کاشت، اصلا مدتی آن را از خاک درآورد و یا اینکه در محیط باز یا بسته قرار داد.

این فرض وحشتناک و رعب‌آور که می‌توان همه‌جوره برای همه‌شرایط جامعه دستورالعمل و آئین‌نامه صادر کرد، منجر به نتایجی شده است که تجربه زیسته هر ایرانی در عرصه عمومی و حتی جنبه‌های خصوصی زندگی‌اش آن را پیدا و درک می‌کند. پایداری این نحوه نگرش به جامعه به عنوان موجود مصنوعی که همه جوره می‌توان با آن مواجه شد، هر روز نتایج حیرت‌آوری را به بار می‌آورد.

خودکشی دانشجوی دکتری برق دانشگاه تهران یکی از همین نتایج است. الزام بی‌معنی و رانت‌آور افزودن نام استاد و یا هر فردی که استاد پیشنهاد بدهد به عنوان نویسنده در کنار نام دانشجو به عنوان نویسنده اصلی و در واقع تنها نویسنده مقاله یکی از آن قواعدی است که شمار زیادی از دانشجویان را بیچاره و در وضعیتی ناگزیر قرار می‌دهد. تا جایی یکی از آنها تصمیم می‌گیرد به زندگی خود پایان دهد تا زیر بار این قاعده بی‌وجه و تبعیض‌آمیز برود. البته از چند و چون حادثه پیش‌آمده بی‌خبریم، اما باخبریم که قواعد طراحی شده برای پذیرش یک مقاله علمی به نحوی سامان داده شده است که زحمت دانشجو به عنوان نویسنده خرج رتبه و ارتقاء استاد می‌شود.

در جامعه ایرانی که هر روز گوشه‌هایی از انحطاط آن پیدا می‌شود، سر و کله مقاله‌های قاتل پیدا نشده بود، که پیدا شد! کاش این اتفاق تلخ، سبب حذف قواعد تبعیض‌آمیز در عرصه نگارش مقالات علمی و رتبه و امتیاز ناشی از آن بشود. هر چند بعید است این اتفاق بیفتد. لازمه این اتفاق مفروض گرفتن جامعه به عنوان موجودی دارای حیات است که به هر کنش ناموزون و نامربوطی، واکنش خاص خود را نشان می‌دهد. چیزی که تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر ایرانی به آن واقف نیست و یا با تغافل حاضر نیست آن را بپذیرد.

۶۵۶۵

کد خبر 1703581

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۴:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۵
    3 4
    بهتر است قبل از اظهار نظر احساسی، کمی در باره این موضوع تحقیق میکردید. نوشتن نام استاد راهنما در مقالاتی که از کار پژوهشی دانشجوست در همه دنیا وجود دارد و اصلاً مجلات معتبر هم اگر نویسنده مقاله دانشجوست و اسم استادش نباشد، مقاله را پذیرش نمیکنند! کل دستاوردهای پژوهشی حاصل از کار دانشجو (ارشد و دکترا) هم تحت امتیاز دانشگاه است. یعنی دانشجو نمیتواند یدون اجازه دانشگاه، از کار پژوهشی که در طی زمان دانشجویی خود انجام داده، جایی استفاده کند. این موضوع در تمام دانشگاههای دنیا مرسوم است (غیر از اینکه فکر کنید ما به غیر از بقیه دنیا هستیم!)
    • حامد زارع US ۱۵:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۵
      5 1
      ممنون از توجه و تذکرتان. اما سه نکته: اول اینکه ذکر نام استاد در کنار نام دانشجو در محیط های دیگر علمی به خاطر مشاوره ها و کمک های استاد است و نه اینکه صرفا حالت صوری برای پذیرش و نشر مقاله در مجلات و سامانه ها دارد. در واقع در محیط های علمی حرفه ای مقاله حاصل کار مشترک است. در ایران چنین چیزی در اغلب موارد دیده نمی شود دوم اینکه درست به همین خاطربخش قابل توجهی از استادان شریف مخالف این رویه هستند. سوم اینکه در این مورد خاص استاد محترم دانشجوی فقید را ملزم به نشر نام فرد دیگری به غیر از خودش کرده است. همه این موارد نشان می دهد در ایران چیزی که حاکم است رویه و قاعده غلط است
    • IR ۱۵:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۵
      4 0
      در ایران استاد کمکی نمیکنه ولی در اخر کار میاد میگه اسمم باشه در کشورهای دیگه استاد واقعا کمک میکنه من دانشجو دانشگاه تهران بودم و از نزدیک وضعیت را دیدم که چطوره دانشگاه هم دیگه اهمیت سابق را نداره
    • نام IR ۲۰:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۵
      1 1
      متأسفانه بعضی ها عطش بسیار زیادی به دیدن شدن دارند؛ آنهم بهر قیمتی! چه تخریب بزرگان فلسفه باشد، چه یک استاد دانشگاه
  • رکسانا آریاعبادی IR ۱۹:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۵
    0 0
    سلام، چرا مدتی است که از یادداشت‌های دکتر فردین علیخواه خبری نیست؟!
  • نام IR ۲۰:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۵
    1 3
    آقای زارع ظاهراً شما عادت دارید بدون سند حرف بزنید! بدون تحقیق، دیگران را متهم کنید، و با پراکنده گویی، اظهار فضل کنید! ولی بهتره قدری بیشتر مطالعه و تفکر.