یکی از ابزارهای سیاست خارجی در دنیای امروز دیپلماسی عمومی است.

 دیپلماسی عمومی یا قدرت هوشمند یعنی مخاطب قرار دادن افکار عمومی یک کشور به منظور ایجاد موج و فشار بر حاکمان سیاسی در آن کشور. خوشبختانه دکتر احمدی نژاد از این ابزار به خوبی سود جسته و تلاش می کند تا به نحو احسن از آن بهره ببرد. ایشان در دولت های نهم و دهم تاکنون 7 بار در مجمع عمومی سازمان ملل برای اعلام مواضع و بیانات اصولی گفتمان انقلاب اسلامی حضور یافته است. سخنرانی احمدی نژاد از چند حیث حائز اهمیت است:

1- به هنگام سخنرانی ایشان اکثر نمایندگی های غرب و در رأس آن آمریکا و اسراییل به همراه نمایندگان کشورهای اروپایی سالن جلسه را ترک می نمایند تا از این طریق به افکار عمومی خود در آمریکا و کشورهای غربی بفهمانند که سخنان رییس جمهور ایران قابلیت ارزش گذاری ندارد و از این طریق تلاش می کنند ایران را در انزوا قرار دهند. اما در عین حال روی دیگر سکۀ ترک جلسات می تواند چند لایه باشد:

الف- عدم رعایت عرف و نزاکت دیپلماسی؛ عنایت داریم که هیئت ایرانی تا آنجا که مقدور باشد همۀ سخنرانی ها و بالاخص سخنان رییس جمهور آمریکا را استماع می نمایند و بدین ترتیب انتظار می رود تا هیئت های آمریکایی و اروپایی نیز بر همین منوال عمل کنند.

ب- ترک جلسۀ استماع سخنرانی دلیل بر نفوذ کلام رییس جمهور ایران در افکار عمومی غرب و حتی در بین خود دیپلمات هاست. ایشان در سخنرانی ها و مصاحبه های خود از منطق خاص خود استفاده می کنند و از همه مهمتر گفتمان ایشان به گفتمان فطرت انسانی نزدیک است. ایشان سخنرانی های خود را ساده ایراد می کنند و با صراحت لهجه آن را بیان می کنند. به طوری که در مواضع ایشان ابهامی قابل یافت نیست.

2- به نظر می رسد غربی ها در مقایسه بین سیدمحمد خاتمی رییس جمهور پیشین ایران با دکتر احمدی نژاد، آنها آقای خاتمی را بیشتر مورد احترام قرار می دادند ولی به سخنانش بی توجه بودند. لاکن همین دیپلمات ها به آقای احمدی نژاد احترام لازم را نمی گذارند ولی به سخنان وی توجه و بسیار حساس هستند. بر همین اساس اکثر روسای جمهور غرب و رسانه های آنها بریده هایی از سخنان آقای احمدی نژاد را علنی می کنند و تصور می کنند اینچنین گزینشی عمل کردن آنان در خصوص سخنان رییس جمهور ایران به نفعشان بوده، در حالی که چنین نیست. درست است که مردم اصولا تا حد زیادی تحت تأثیر تبلیغات هستند ولی بالاخره به جوانب صحبت هم نیم نگاهی دارند.

3- سخنان احمدی نژاد معمولا بر سه محور اساسی دور می زند و این سه محور اساسی اصولا خط قرمز دنیای غرب است.

الف-اول اینکه ایشان سوال از هولوکاست را مطرح می کند و بنیان آن را مورد تردید قرار می دهد. این مسئله باعث شده تا عدۀ کثیری از افکار عمومی غربی به این واقعیت برسند که اسراییل آنطور که وانمود می کند، نیست. واقعیت اینست که رژیم اسراییل با تزریق و سرازیر شدن پول مالیات دهندگان غربی اینچنین رشد یافته و همین واقعیت در کنار چالشهای دنیای غرب همچون گرانی و تورم بسیار آزاردهنده است. تلخ تر آنست که غرب حدود 60 سال است که پول مالیات دهندگان غربی را به جیب رژیم اسراییل سرازیر می کند.

ب-محور دوم صحبت ایشان حول مسئله 11 سپتامبر دور می زند و این سوال منطقی را مطرح می کند که اگر بن لادن متهم اصلی است پس چرا به هنگام دستگیری، او را می کشند و جسدش را در آب می اندازند در حالیکه افکار عمومی جهان، تشنه آنست که محاکمه ای برای بن لادن برگزار شود تا حقیقت برهمگان روشن گردد. از طرفی چرا آمریکا در این مسئله کمیتۀ حقیقت یابی شکل نمی دهد. این دو سوال محوری برای مخاطب غرب بسیار هیجانی و جالب توجه لاکن برای سردمداران غرب بسیار ناراحت کننده است. پس طبیعی است که آنها جلسۀ سخنرانی را ترک و از لابی ها و تلویزیون های مدار بسته به سخنان ایشان گوش دهند.

ج-محور سوم سخنان احمدی نژاد بر این مسئله تأکید دارد که رییس جمهور کشورمان با زیرکی خاص مواضع دوگانۀ غرب را آشکار می سازد؛ مسئله ای که در عمق قلب و دل سیاستمداران غیرغربی وجود دارد اما ترس و واهمۀ آنان مانع از بروز آن می شود. در حالی که احمدی نژاد به صراحت آن را بیان می کند. او برای تفهیم افکار عمومی با زیرکی بر روی این مسئله مانور می دهد که چرا مواضع آمریکا دربحرین و یمن با مواضعش در سوریه و لیبی متفاوت است. آیا دل آمریکا برای دمکراسی می تپد؟ اگر چنین است پس باید در همه کشورهایی که دمکراسی در آن وجود ندارد، سرک بکشد و یکسان عمل کند و نه اینکه از استاندارهای دوگانه سود جوید.

اما با این حال نکاتی در خور توجه وجود دارد که بهتر است رییس جمهور کشورمان به هنگام ایراد نطق در سازمان ملل بدان توجه داشته باشد. مثلا اگر آقای احمدی نژاد متن سخنرانی های خود را طوری تنظیم کند که موارد چالشی را در انتهای سخنرانی و مباحثی که می تواند به طور دیپلماتیک تر بیان گردد، در ابتدای سخن بیاورد این مسئله باعث می گردد تا هیئت های دیپلماتیک اگر غرض ورزی نورزند به صحبت های ایشان گوش دهند و آنجا که دچار تردید و مشکل می گردند، جلسه را ترک نمایند .

به هر حال ترک جلسه توسط هیئت های حاضر حاکی از نفوذ کلام آقای احمدی نژاد و ایران اسلامی است که با مباحث قرآن گونه و متناسب با فطرت انسانها در یک تریبون جامع بیان می شود. رسانه های غرب عاشق نظرات آقای احمدی نژاد نیستند لاکن آنها را پخش می نمایند تا نفرت و خشونت در سخنان ایشان را به تصویر بکشند. در حالی که ارادۀ خداوند بر این قرار می گیرد تا مردم بیشتر به عمق تفکر او بیندیشند. شاهد بر این مدعا اینکه غرب علیرغم اعلان گزینۀ نظامی به واسطه ترس از افکار عمومی خود هنوز نتوانسته است به تصمیم واحدی دست یابد و اینکه بیداری اسلامی در منطقۀ خاورمیانه تا حد زیادی متأثر از همین تفکرات است و در مقایسه با مدیریت هدایت شدۀ دمکراسی توسط غرب به نظر میرسد که باد بیشتر به پرچم جمهوری اسلامی بوزد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 175256

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 14 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • هيچكس CZ ۰۹:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۴
    2 0
    شما كه راست ميگيد!!!
  • بدون نام IR ۱۴:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۴
    4 0
    ترک یک سخنرانی به معنای پرنفوذ بودن سخنرانی نیست.ما هم سخنرانی رژیم صهیونیستی را ترک می کنیم.آیا به دلیل نفوذ کلام آنهاست.در مجموع ترک سخنرانی به معنای قبول نداشتن فرد سخنران و دولت وی هست و نماد مخالفت با سخنران است.