حسین علایی، کارشناس مسائل بینالملل در تحلیلی برای جمعیت دفاع از ملت فلسطین مینویسد: « بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند که بهار عربی، خزان صهیونیستها را به دنبال خواهد داشت و فرصت عظیمی را برای حل مشکلات مردم فلسطین به همراه خود دارد. انتظار میرود که به زودی پتانسیل و انرژی متراکم موجود در بین مردم رها شده از سلطه دیکتاتوری و استبداد در کشورهای عربی آزاد شود و در خدمت آزادی و استقلال فلسطین قرار گیرد.
در روزهای آغازین قیامهای ضد استبدادی مردم، بعضی از کارشناسان غربی تلاش داشتند تا تمرکز شعارهای مردم علیه دیکتاتورهای عربی را مترادف با عدم وجود شعارهای ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی تفسیر و تعبیر نمایند، در حالی که سقوط دیکتاتورهایی مانند حسنی مبارک و بن علی که در تمام دوران حکومت خویش در خدمت اسرائیل بودهاند، بیشک به مفهوم حمایت و پشتیبانی از مردم فلسطین است. ظرف ٦٣ سال گذشته که رژیم صهیونیستی با حمایت کشورهای اروپایی و از طریق اشغال سرزمینهای مردم فلسطین پا به عرصه حیات گذاشته است، همیشه برای کشورهای عربی و مسلمان تهدید آفرین بوده است. در طول این سالها ریشه اصلی مشکلات خاورمیانه و منبع اصلی اختلافات بین کشورهای اسلامی و عربی وجود رژیم صهیونیستی اسرائیل بوده است. در سالهای اخیر اسرائیل به دنبال تشکیل دولت یهودی در سرزمینهای اشغالی بوده است تا تغییر احتمالی ترکیب جمعیتی در سرزمینهای اشغالی نتواند ماهیت یهودی اسرائیل را عوض کند. بنابراین با توجه به رشد جمعیت بالای فلسطینیان و امکان افزایش تعداد فلسطینیها در اراضی ١٩٤٨، اسرائیل در تلاش برای کسب هویت یهودی دولت برای تضمین حاکمیت آینده است.
هماکنون ٧ میلیون و ١٦٠ هزار تن در کنترل اسرائیل زندگی میکنند که ٥/١ میلیون تن از آنها فلسطینی هستند. در کرانه باختری ٥/٢ میلیون و در نوار غزه هم ٥/١ میلیون فلسطینی با نرخ رشد جمعیت بیش از ٤ درصد زندگی میکنند. با این حساب اسرائیل تنها ١٦٠ هزار یهودی بیش از جمعیت فلسطینی در سراسر فلسطین اشغالی دارد. حدود ٥ میلیون آواره فلسطینی هم در سایر کشورهای جهان بسر میبرند که اگر آرای این جمعیت هم در تشکیل حکومت نقش پیدا کند، مشکل عظیمی برای اسرائیل بوجود خواهد آمد. بر همین اساس اسرائیل شهرک سازی را یک ضرورت امنیتی تلقی میکند و به طور مرتب و پیوسته به آن ادامه میدهد. هماکنون علیرغم به خطر افتادن مذاکرات صلح، شتاب شهرکسازی نسبت به سالیان قبل افزایش یافته است و اسرائیل از طریق شهرکسازی در حال پیشرفت مستمر در سرزمینهای فلسطینیان میباشد.
برای اسرائیل نساختن شهرکهای جدید به مفهوم پذیرش مرزهای اشغالی تا سال ١٩٦٧ میباشد که تشکیلات خودگردان فلسطین به دنبال تشکیل دولت فلسطینی در این محدوده است. سالهاست که این ژریم میخواهد با فلسطینیها صلح نماید ولی پیش شرط های اسرائیل برای رسیدن به صلح آن است که فلسطینیها دولت یهودی اسرائیل را برای همیشه به رسمیت بشناسند و امنیت صهیونیستها را تضمین نمایند. هدف اسرائیل از مذاکرات صلح رسیدن به امنیت پایدار و تضمین بقای دولت یهودی است. در حالی که فلسطینیها هدفشان از مذاکره جلوگیری از توسعه بیشتر شهرکهای یهودی، تعیین مرزها، تعیین تکلیف آوارگان، تعیین قدس به عنوان پایتخت فلسطین، آزادی زندانیان و تشکیل دولت فلسطینی به مرکزیت قدس شرقی میباشد.
میگویند برای ارزیابی وضعیت هر حکومتی باید رفتار آن را با زندانیانش سنجید. اسرائیل تنها رژیمی در دنیا است که بیش از ١٠ هزار تن از مردم فلسطین را در حبسهای طولانی مدت و در شرایط بسیار وحشیانه و خطرناک نگهداری میکند که هیچ امیدی به آزادی آنها وجود ندارد.
اسرائیل از جنگ به عنوان پشتوانه گفتوگوها استفاده میکند. در حالی که فلسطینیها به دو گروه تقسیم شدهاند. گروه محمود عباس صرفا گفتوگو را هدف خود قرار داده است و گروه حماس هم تنها به مقاومت میاندیشد. به نظر میرسد که آشتی فتح و حماس و توافق بین گروههای فلسطینیها که در اردیبهشت ماه امسال اتفاق افتاد، میخواهد از مقاومت جهت دریافت امتیازات بیشتر از اسرائیل استفاده کنند تا فلسطینیها بتوانند با تشکیل دولت فلسطینی در اراضی ١٩٦٧ از رسیدن اسرائیل به اهدافش تا حدی جلوگیری نمایند. ولی باید توجه داشت که معمولا گفتوگوها به گونهای سازماندهی میشود که در نهایت به نفع اسرائیل تمام شود.
سیاست آمریکا هم از سرگیری گفتوگو در خاورمیانه در سه حوزه لبنان، سوریه و فلسطین است. براساس گزارش بیکرـهامیلتون گفتوگوها در خاورمیانه یک ضرورت است. تلاش آمریکا فراهم کردن شرایط برای مذاکرات صلح به منظور تشکیل دو دولت یهودی و فلسطینی است. روابط آمریکا با اسرائیل، استراتژیک است. همیشه دولتهای آمریکا خود را ضامن امنیت و بقای اسرائیل و مسئول حل بحرانهای این رژیم میدانند.
آمریکا همیشه به دنبال توسعه روابط اسرائیل با کشورهای جهان بویژه با کشورهای خاورمیانه از جمله ترکیه و کشورهای عربی میباشد. اما بیداری اسلامی تمام مسائل فوق را تحت تاثیر جدی قرار داده است. اثرات سقوط دیکتاتورها و پیروزی مردم در کشورهای اسلامی را میتوان به شرح ذیل جمع بندی نمود:
١- افزایش نقش مردم نسبت به دولتها
با شکست حکومتهای استبدادی و وابسته به غرب در خاورمیانه، نقش مردم در همدلی و حمایت از آرمان فلسطین افزایش یافت. معترضین تا حدودی طعم آزادی را چشیدند و در جریان مبارزات به سمت مردم سالاری حرکت کردند و نقش خود را در اداره کشور افزایش دادند. هماکنون بیشتر مردم فهمیدهاند که دموکراسی بر هر نوع شیوه حکومتی برتری دارد و ساختن فضای آزاد در کشورها از هر چیزی مهمتر است. در چنین فضایی دیگر حکومتها در غیاب ملتها نمیتوانند قراردادهایی از نوع کمپ دیوید را با اسرائیل امضا نمایند. هماکنون مردم کشورهای عربی با تکیه بر اندیشه اسلامی به سمت مردم سالاری در ساختارهای حکومتی در حرکت هستند و این برای رژیم اسرائیل بسیار خطرناک و در نهایت به نفع مردم فلسطین است زیرا مردم کشورهای عربی، فلسطین را پارهای از تن خود میدانند. از سوی دیگر اهمیت منحصر به فرد کشورهایی مانند سوریه در حمایت از مردم فلسطین نسبت به قبل کاهش یافته است. زیرا در زمانی که مصر دچار تحولی به نفع فلسطین شده است و همجواری آن با ساکنین نوار غزه که روزگاری از سوی مصر اداره میشده است، امکان تحرک فلسطینیان را افزایش داده است. بر همین اساس اولین حرکت ضد صهیونیستی در اوایل شهریور ماه در صحرای سینای مصر اتفاق افتاد که موج درگیری ارتش اسرائیل با مرزبانان مصری شد و ٥ تن از آنان به شهادت رسیدند. برای گروههایی مانند جنبش اسلامی حماس سرزمینهای جدیدی مانند مصر هم به فضای مقاومت ضد صهیونیستی افزوده شده است که این گروه میتواند تکیه خود را از یک کشور مثل سوریه به سایر کشورها افزایش دهد.
٢- ناامن شدن فضا برای فعالیتهای رسمی اسرائیل در کشورهای اسلامی
گرچه بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که مردم مصر به طور طبیعی مخالف اسرائیل هستند ولی ظهور و بروز آن پس از چند ماه از صفحات تلویزیونهای جهان نشان داده شد. پس از گذشت هفت ماه از سقوط حسنی مبارک و پس از حادثه صحرای سینا در اولین جمعه پس از ماه مبارک رمضان مردم مصر به سفارت اسرائیل در آن کشور حمله کردند و پرچم صهیونیستها را از ساختمان بلند آن پایین کشیدند و سفیر اسرائیل را فراری دادند. اسرائیل در جریان این اقدام تا حدودی غافلگیر شد به طوری که از آمریکا برای نجات ٧ نگهبان ساختمان سفارت کمک خواست. در نتیجه با فشار دولت آمریکا نیروهای ویژه مصر این افراد را از ساختمان خارج کردند. به دنبال این اقدام، مردم اردن هم در روز پنج شنبه ٢٤ شهریور ماه در جلوی سفارت اسرائیل تظاهرات کردند و موجب تعطیلی سفارت اسرائیل در اردن شدند. این دو اقدام موجب شد تا اسرائیل با گوشت و پوست خود خطر سقوط دیکتاتوریها در جهان اسلام را درک کند و برای خالی کردن صفحه سیاسی در کشورهای اسلامی چاره اندیشی کند. در دوران سادات و حسنی مبارک، اسرائیل نه تنها خیالش از مرزهای مصر و اردن راحت بود بلکه مطمئن بود که حسنی مبارک هرگونه حرکت ضد صهیونیستی در آن کشور را سرکوب خواهد کرد. اما حالا اسرائیل نگران آن است که مردم مصر دولت آن کشور را وادار کنند تا مرز رفح را به سوی ساکنین نوار غزه بگشایند و عملا محاصره باریکه غزه شکسته شود و تمام برنامههای اسرائیل در تضعیف حماس و فلسطینیان نوار غزه ناکام بماند.
٣- امکان بیرون راندن ارتش اسرائیل از کرانه باختری
تجربه فلسطینیان نوار غزه در بیرون راندن ارتش اسرائیل از سرزمینشان و مقاومت در جنگ ٢٢ روزه سرمایه بزرگی برای فلسطینیان کرانه باختری است. طبیعتا اگر شرایط مناسب فراهم شود احتمال انجام اقدام مشابه و بیرون راندن نظامیان اسرائیلی از سوی ساکنین کرانه باختری هم وجود دارد. البته هماکنون مردم کرانه باختری به امید تشکیل دولت فلسطین از طریق سازمان ملل در حال شادی و شعف هستند و آن را موفقیت بزرگی برای فلسطینیان میدانند. طرح تشکیل دولت فلسطین را محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان در روز جمعه اول مهر ماه ١٣٩٠ به دبیرکل سازمان ملل ارائه کرد و تاکنون تعداد ١٢٥ کشور موافقت خود را با آن اعلام کردهاند. اگر این طرح به نتیجه نرسد با توجه به پیروزی مردم در بعضی از کشورهای عربی و افزایش روحیه فلسطینیها فرصت مناسبی برای ساکنین کرانه باختری جهت شورش بر ارتش اسرائیل فراهم خواهد شد.
٤- احتمال تغییر در ترکیب دولت خودگردان با برگزاری انتخابات
با این که مهلت قانونی ریاست محمود عباس به پایان رسیده است ولی تشکیلات خودگردان از برگزاری انتخابات در نوار غزه و کرانه باختری خودداری میکند. اسرائیل و آمریکا نگران آن هستند که در وضعیت بهار عربی و توسعه خیزش مردم در جهان عرب ممکن است جریان فتح شانس خود را برای تداوم حکومت از دست داده باشد و بنابراین مخالفین این گروه فلسطینی از سوی مردم انتخاب شوند. در چنین وضعیتی سرنوشت مذاکرات با اسرائیل نامشخص خواهد بود و اگر گروهی مانند حماس به پیروزی برسند، فضا به شدت برای رژیم صهیونیستی تنگ خواهد شد. آنگاه ممکن است تمام طرحهای سازش قبلی به حالت تعلیق درآید. در این وضعیت برنامه کمیته چهار جانبه متشکل از آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
٥- بسیج مردمی برای بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین مادری
مساله آوارگان فلسطینی همیشه از موضوعات مهم در روابط اسرائیل با جهان عرب بوده است. تاکنون دولتهای عربی از دادن شناسنامه غیر فلسطینی به آوارگان خودداری کردهاند و پناهندگان فلسطینی هم ترجیح دادهاند تا به امید بازگشت به سرزمین مادری همچنان هویت فلسطینی خود را حفظ کنند. آمریکا و اسرائیل به شدت مخالف بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینهای اشغالی هستند زیرا آن را محل امنیت و بقای اسرائیل میدانند. بیداری اسلامی امید جدیدی برای بازگشت فلسطینیها به موطن اصلی خود فراهم آورده است. در چند ماه گذشته شاهد آن بودیم که بعضی از آوارگان از بلندیهای جولان عازم سرزمینهای خود شدند که با واکنش خشن و خونین ارتش اسرائیل مواجه شد. علیرغم این وضعیت یکی از پناهندگان فلسطینی توانست خود را به منزل خود در تلآویو برساند که موجب تعجب تمام دستگاههای امنیتی شد. به هر حال روشن بودن شعله بازگشت در بین فلسطینیان میتواند روزی به ثمر برسد و تحولی اساسی در مساله فلسطین بوجود آورد.
٦- تقویت طرح تشکیل دولت فلسطینی در تمام سرزمینهای فلسطین با روش هر فلسطینی یک رای
راه حل اساسی مشکل فلسطین با طرح تشکیل یک دولت فلسطینی در تمام سرزمینهای اشغالی از طریق برگزاری انتخابات آزاد و شرکت تمام ساکنین قبلی فلسطین به ویژه آوارگان به سرانجام خواهد رسید. این طرح را جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده است و مورد استقبال تمام دلسوزان مساله فلسطین قرار گرفته است. با توسعه بیداری اسلامی کشورها، ملتهای بیشتری به حمایت از این طرح خواهند پرداخت. تغییر در ترکیب دولت خودگردان میتواند این طرح را به دستور کار این دولت تبدیل نماید و آن را به عنوان خواسته اصلی فلسطینیان در مجامع مختلف مطرح نماید.
٧- احتمال شروع انتقاضه در بین اعراب ساکن در محدوده اراضی سال ١٩٤٨
حضور یک و نیم میلیون عرب فلسطینی در سرزمینهای تحت کنترل اسرائیل از دیدگاه رژیم صهیونیستی یک بمب ساعتی است که روزی عمل خواهد کرد. بر این اساس اسرائیل به دنبال محدودسازی آنها در محل سکونت خویش است و به بهانههای مختلف آنها را از مناطق خود جابه جا مینماید. افزایش جمعیت ساکنین این منطقه همواره از نگرانیهای اسرائیل بوده است. بیداری اسلامی امید زیادی را در بین این مردم برای رهایی از سلطه صهیونیستها ایجاد کرده است. چنانچه شرایط کافی آماده شود انتفاضه جدیدی در بین مردم فلسطینی اراضی ١٩٤٨ بوجود خواهد آمد که تاثیر آن میتواند از انتفاضههای فلسطینیان در قدس شرقی و کرانه باختری چشمگیرتر باشد. باید به یاد داشت که ظرف چند سال گذشته بعضی از فلسطینیان در این ناحیه به طور خودجوش در واکنش به ستم اسرائیلیها با لودر خود به صهیونیستها حمله کردهاند و سرزندگی خود را نشان دادهاند.
٨- احتمال گسترش جنبشهای آزادیخواهی به کشورهای بیتوجه به مساله فلسطین
کشورهایی مانند عربستان، امارات و کویت به شدت نگران تغییر نظامهای پادشاهی در کشور عربی هستند. به همین دلیل است که عربستان با تمام قوا از شیخ حمد، امیر بحرین و از علی عبدالله صالح یمن حمایت سیاسی، تبلیغاتی، مالی و نظامی میکند. عربستان نگران است که موج آزادی خواهی به مردم آن کشور سرایت کند و ساختار پادشاهی حجاز را به هم بریزد. آمریکا و اسرائیل هم موافق دگرگونی سیاسی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیستند زیرا هر گونه تغییری را به ضرر اسرائیل و منافع آمریکا تلقی میکنند. بر همین اساس بوده است که آمریکا عملا کنترل اوضاع بحرین و یمن را به عربستان واگذار کرده است و در مقابل کشتار روزانه مردم حرفی از عدم رعایت حقوق بشر نمیزند. از این رو عربستان سعودی به شدت از جنبشهای مردمی در جهان عرب احساس تهدید میکند و سعی دارد تا سقف تحولات و تغییرات در کشورهای همسایه خود را تعیین و مدیریت کند. عربستان نه به دموکراسی اعتقاد دارد و نه اصولا با انتخابات میانهای دارد و نه از صندوق رای استقبال میکند. پیروزی مردم در بحرین و یمن تاثیر عمیق و شگرفی بر وضعیت اجتماعی در عربستان و سایر کشورهای عربی خلیج فارس خواهد گذاشت. عربستان نگران آن است که اگر مردم در بحرین موفق به برقررای نظام جمهوری شوند بلافاصله مردم آن کشور هم به دنبال ساختار حکومتی مبتنی بر مردم سالاری بروند و نظام دیکتاتوری حاکم را برچینند. سقوط نظامهای پادشاهی در کشورهایی مانند عربستان، بحرین، قطر، امارات، کویت و عمان به مثابه ظهور حکومتهایی مخالف اسرائیل و موافق فلسطینیان خواهد بود که تاثیر بسزایی در تحقق آرمان فلسطین خواهد داشت. تاکنون حکومت عربستان همیشه مخالف مقاومت فلسطینیان در برابر اسرائیل بوده است و از سازش بین اسرائیل و فلسطینیها حمایت میکرده است و نقش موثری را در بقای اسرائیل ایفا کرده است. اگر مقدار اندکی از پول عربستان در اختیار فلسطینیان قرار گیرد وضعیت مقاومت در فلسطین دچار تحول اساسی خواهد شد و آنها به راحتی میتوانند در مقابل تجاوزات اسرائیل بایستند.
نتیجه گیری
بیتردید بیداری اسلامی و خیزشهای مردمی در جهان اسلام، زنگ خطر را برای موجودیت اسرائیل به صدا درآورده است و روند اضمحلال رژیم غاصب صهیونیستی را سرعت بخشیده است. هرچه ساختارهای حکومتهای دیکتاتوری با شدت بیشتری در کشورهای عربی دگرگون شود، کمک بیشتری به مردم فلسطین خواهد بود. تاکنون رژیم اسرائیل چالشهای اساسی خود را جمهوری اسلامی ایران، دولت سوریه، حزبالله لبنان و گروه حماس میدانسته است ولی خیزش اسلامی در جهان عرب وضعیت را به طور کلی تغییر داده است. علاوه بر بحران مشروعیت در دولت فعلی اسرائیل، ظهور مخالفتهای جدید با این رژیم در کشورهایی مانند مصر و اردن اوضاع را برای صهیونیستها مشکل ساخته است. گرچه اسرائیل دارای ارتشی قوی و برتر در بین کشورهای خاورمیانه است ولی در مواجهه با گروههایی مانند حزب الله و حماس با شکستهای سنگینی مواجه شده است. طبیعتا تداوم قیامهاین مردم در کشورهای عربی حامیان بیشتری را برای حماس و حزبالله فراهم خواهد ساخت که ارتش اسرائیل را بیش از پیش نگران خواهد ساخت. اگر تاکنون ارتش اسرائیل در مقابل حزب الله و حماس هدفی نظامی برای نابودی در مقابل خود نمیدیده و مجبور بوده است تا با اشباح بجنگد، از این به بعد این نوع انسانها در مصر و اردن هم دیده خواهند شد. بنابراین نه تنها شیوه مبارزاتی حزب الله، قدرت نظامی اسرائیل را به چالش کشانده است بلکه بیداری اسلامی همچون خوره به جان اسرائیل افتاده است و بقای آن را تهدید می کند.»
منبع: ایسنا
نظر شما