مهسا بهادری: تبلیغات یکی از رایجترین کارها برای معرفی کالاهاست، این کالاها میتواند کالاهای لوکس از جمله خودرو و مبلمان خاص باشد، میتواند مصرف روزانه مثل غذا و مواد شوینده باشد و البته که میتواند تبلیغ کالای فرهنگی باشد؛ حالا نکته ماجرا این است که چه چیزی سبب میشود تبلیغات مورد استقبال قرار بگیرد، قطعا خلاقیت و نگاه متفاوت در نحوه ارائه محتوا سبب میشود که مخاطب از محتوای ارائه شده استقبال کند.
گاهی این تبلیغات میتواند منفی باشد و گاهی میتواند مثبت باشد به بهانه تبلیغات جدید فیلیمو برای فصل دوم «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، نگاهی انداختیم به چند تبلیغ جالب منفی، مثبت و پر حاشیه در عرصه ارائه کالاهای فرهنگی از جمله فیلم و سریال که در ادامه میخوانید.
یک تبلیغ منفی و ترسناک
یکی از پر سرو صداترین تبلیغات فیلم سینمایی در سالهای گذشته مربوط به فیلم سینمایی «به وقت شام» اثری از ابراهیم حاتمیکیا است.
دوشنبه شب هفدهم اردیبهشت سال 1397 بود که مسئولان تبلیغات «به وقت شام» به زعم خود ایدهای خلاقانه را پیش گرفتند و با پوشاندن لباس داعشی به تن هنروران سعی کردند شخصیت محبوب! داعشی فیلمشان را پیش روی مخاطبان بگذارند تا او سوار بر اسب و شمشیر بر کمر مقابل پردیس سینمایی کوروش چپ و راست برود تا در عین حال که ترسی را به جان مردم میاندازد موجب ترغیب آنان برای تماشای فیلم شود، اما از آنجا که ایجاد ترس و وحشتی آن هم در حد حضور داعش در ایران شوخیبردار نیست، موجی از واکنشها به این شکل عجیب تبلیغات به راه افتاد، ابتدا مخاطبانی که در سالن سینما با این وضع مواجه شدند واکنش نشان دادند و در ادامه موج توییتری به راه افتاد و سپس ابراهیم حاتمیکیا وارد میدان شد و خود از همه عذرخواهی کرد.
در این میان البته انگشتشماری هم بودند که از این شیوه دفاع کردند.
در ادامه نگاهی صورت میگیرد به موج واکنشها به این شیوه عجیب تبلیغی.
اعتراض مخاطبان
تصور کنید وقتی با خانواده و فرزند خود قصد دارید راهی سالن سینما شوید تا تفریحی داشته باشد، مردی با ریش بلند قرمز و شمشیر به کمر روی اسبی سیاه نشسته و چند نفر با لباسی مشابه او و تفنگ به دست کنارش حرکت میکنند. شما باید از دیدن این وضعیت بترسید یا راغب شوید فیلمی به نام «به وقت شام» را تماشا کنید؟
این ایدهای بود که دستاندرکاران فیلم حاتمیکیا به کار بردند تا مخاطب را برای تماشای فیلم جذب کنند، اما نتیجه آن شد که بسیاری ترسیدند و یکی از تماشاگران در سالن سینما قبل از نمایش فیلم ایستاده و به تندی از این شیوه تبلیغی انتقاد کرد. تاکید این تماشاگر آن بود که در کشور خودش و از سوی یک ایرانی از داعش ترسیده است.
این فقط یکی از واکنشهایی بود که این شیوه غریب تبلیغی به همراه داشت.
واکنش گسترده توییتری
در فضای توییتر خیلی زود واکنشهای متعددی شکل گرفت و بسیاری از چهرههای شناخته شده و غیرمشهور در مورد این شیوع تبلیغی نوشتند. بهاره رهنما دیدگاه خود را چنین بیان کرد: «تو هر کشوری این مدل تبلیغ میکردن به خاطر ارعاب عمومی جرم بود! واقعا چه فکری کردن!؟ کم دلهره داریم هر روز!»
واکنش دیگر از سوی حبیب رضایی بازیگر سینما و بازیگر فیلم «آژانس شیشهای» بود. او در توییتر نوشت: «بیسلیقه بودن در تبلیغات یک چیز است. بیدانش بودن و بیراهه رفتن یک چیز دیگر. این میزان عدم شناخت و آدرس غلط در «آنچه باید تبلیغ شود» دیروز در پردیس کوروش بیداد کرده است.»
ارشا اقدسی مدیر صحنههای بدلکاری «به وقت شام» این تبلیغات را گل به خودی دانست.
محمود رضوی تهیهکننده فیلم سینمایی «لاتاری» هم مقصر این جریان را طراحان این شیوه تبلیغات دانست و نوشت: «دوستان اگرفکر خودشان وفیلم نیستند حداقل فکرسه دهه آبرو وحیثیت آقای حاتمی کیا باشند.»
مدافعان ترسافنکی
در میان انتقادهای گستردهای که به این وضعیت صورت گرفت، فردی در مقام مدافع از این شیوه برآمد. آن هم فردی نبود جز یکی از کسانی که با لباس داعشی در پردیس کوروش حضور یافته بود. به گفته این فرد مردم خیلی هم از این شیوه لذت بردند و اگر کسی نسبت به این شیوه تبلیغاتی انتقادی دارد، در حال عقدهگشایی است.
البته علی سرتیپی مدیر پردیس سینمایی کوروش هم در جریان سخنان خود با «مهر» نشان داد چندان مخالف این شیوه تبلیغی نیست و آن را شیوهای معمول در مورد فیلمهایی که تمی خاص دارند میداند.
واکنش حاتمیکیا
ابراهیم حاتمیکیا با انتشار متنی نشان داد که خود او هم این شیوه را نپسندیده و این روش را برای تبلیغ فیلم خود مناسب نمیداند. حاتمیکیا نوشت: « یا حق، بچههای گروه تبلیغاتی فیلم «به وقت شام»، من شاهد زحمات مومنانه و شبانهروزی شما در این چند ماه بودم؛ ولی این نمایش کوروش در شان «به وقت شام» نبود. خستگی دو ماه سفر به شهرهای ایران بر تنم ماند. من تصورم آن بود که قرار است کسی به شکل ریش قرمز در فضای بیرونی کوروش بایستد و مردم با او عکس بیاندازند. نه اسبی و نه جمعی و نه فریادی، آن هم داخل مجتمع در مخیلهام نبود و من بیخبر بودم. عزیزانِ آزردهخاطر در مجتمع کوروش، اعم از مردم و کسبهی محترم، اگر دلی لرزید، اگر وحشتی ایجاد شد، بر ما ببخشید و حلالمان کنید.»
دراکولا و تبلیغ جالب
یکی از برنامههای تبلیغاتی متمایز فیلم سینمایی دراکولا بهویژه در فرش قرمز فیلم، استفاده از کاراکتر دراکولا بهعنوان نماد و المان اصلی فیلم در بین تماشاگران بود که با هیبتی عجیب و گریمی متفاوت، تماشاگران را غافلگیر کرد. بهرهگیری از این نوع ابزارها، اصطلاحا بازاریابی چریکی اطلاق میشود که در آن سعی میشود از شیوههای ترویج بر پایه خلاقیت و اقدامات غیرمنتظره استفاده شود.
این فیلم اکران خصوصی متفاوتی نیز داشت. در این مراسم که از بازاریابی چریکی بهره برده بود، از افرادی با گریم و لباس خون آشام و جام هایی که از نوشیدنی هایی سرخ رنگ پر شده بود، برای خوش آمدگویی و پذیرایی مهمانان کمک گرفته شده بود.
همچنین چهره هایی همچون امیر حسین مقصودلو، خواننده زیرزمینی و هنرمندانی مانند مهران غفوریان، پیمان قاسم خانی، مصطفی کیایی، هومن سیدی، سروش محمدزاده، علی معلم، علی قربان زاده، احمد طالبی نژاد، سروش صحت و همچنین عده زیادی از اهالی رسانه نیز در این مراسم حضور داشتند که تجمع و استقبال بیشتر مخاطبان را به همراه داشت.
این در حالی است که برای بازاریابی این اثر از روش های دیگری همچون برگزاری کمپین هشتگ «تبلیغش با شما» و بازاریابی ویروسی نیز بهره گرفته شده است که مخاطبان بیشتری را در حین اکران فیلم درگیر خود می کند.
«زخم کاری» ترسناک اما خلاقانه
همه مخاطبان شبکه نمایش خانگی علی الخصوص آنهایی که در فصل اول مخاطب پر و پاقرص «زخم کاری» بودند، چشم انتظار فصل دوم این سریال بودند. سریالی به کارگردانی محمدحسین مهدویان، که به بهانه پخش قسمت اول و برای تبلیغ این سریال تصویری از بازسازی صحنه جرم را به همراه یک نوار زرد در برج تماس چیتگر به نمایش گذاشته بود، این ایده هرچند ترسناک است، اما در گام اول مخاطب گه دقت میکند، المانهایی از سریال از جمله اسم پلتفرم و نام برنامه را میبیند و در گام بعدی هم هم مانند تبلیغ فیلم «به وقت شام» باعث ایجاد رعب وحشت در بین مخاطبان نمیشود.
در واقع میتوان گفت در عین وحشتناک بودن کمی هم خلاقیت در لابه لای اجزای خود دارد.
245245
نظر شما