به گزارش خبرآنلاین کیهان برزگر کارشناس روابط بین الملل در توضیح این بحث در نشست خبرآنلاین گفت: علیرغم پیچیدگیهای زیادی که در روابط ایران و امریکا وجود دارد و در طول تاریخ انباشت شده و به امروز رسیده، نکته اصلی این است که منطقه یک نقطه عطف در روابط دو کشور بوده و این روابط را پیچیده کرده است.»
برزگر ادامه داد: «برخلاف دیدگاههایی که معتقد است ایران و امریکا در درون منطقه باهم منافع استراتژیک و ژئوپلتیک دارند، من فکر میکنم، منطقه جایی است که ایران و امریکا را به گونهای از هم دور میکند. منطق استراتژیک هم همین است. ما با یک معادله جدید مواجه هستیم. پایههای قدرت یک قدرت منطقهای در حال افزایش است. در مقایسه با ده سال پیش، امریکا را به شکل دیگری میبینیم. منطقی است که بازوهای قدرت این بازیگر افزایش پیدا کردهاست. در مقابل، کشور دیگری که به صورت سنتی بر روندهای سیاسی و اجتماعی و امنیتی منطقه تاثیرگذار است، میخواهد روندها را به این قدرت منطقهای دیکته کند. تضاد اصلی ایران و امریکا در منطقه تضاد نقشها است. یک قدرت منطقهای به دلایل مختلف میخواهد نقش خود را تثبیت کند و یک قدرت جهانی میخواهد بگوید من اینجا نقش دارم.»
منافع مشترک اما با نگاه متفاوت
برزگر با یآدوری اینکه مقالهاش در این کتاب را ده سال پیش نوشته، با افزودن تحولات یک دهه گذشته توضیح داد: «علیرغم این که برجام به این معادله اضافه شد و خروج امریکا از برجام رخداده و تحولات زیادی رخ داده که آخرین آن شهادت اسماعیل هنیه است، فکر میکنم روز به روز این مسئله در حال پیچیدهشدن است و این منطقه است که این تضاد ژئوپلتیک را بین ایران و امریکا ایجاد میکند. البته ایران و امریکا منافع مشترک دارند، در این تردیدی نیست. هر دو دنبال ثبات و جلوگیری از افراط گرایی و مبارزه با تروریسم هستند، اما نوع نگاهشان کاملا متفاوت است. استراتژی ضد تروریسم ایران با استراتژی ضد تروریسم آمریکا در درون منطقه کاملا متفاوت است. یا نوع نگاهی که ایران به روابط منطقهای با اعراب دارد کاملا متفاوت با نگاهی است که امریکا دارد. امریکا دنبال این است که به آنها تضمین امنیتی دهد و اعراب دنبال امریکا هستند و ایران میخواهد از زاویه دیگری وارد شود. حتی در موضوع مقاومت و مسئله رژیم اسراییل هم باز میبینیم نوع نگاه متفاوت است. ایران به رژیم اسراییل نقش بیثبات کننده در درون منطقه میدهد و امریکا به آن نقش ثبات دهنده میدهد. نوع برداشتهای متفاوت در هدایت و مدیریت مسائل منطقهای است که ایران و امریکا را به سمت تنش ژئوپلتیک جلو میبرد. منطق این موضوع هم یک منطق ژئواستراتژیک است. پایههای قدرت یک قدرت منطقهای بر اساس نظریه سیکل قدرت، به لحاظ سیاسی امنیتی و نظامی در حال افزایش است، قدرت بالقوه اقتصادی هم هست. ولی یک قدرت خارجی که سالها به صورت سنتی در درون منطقه بوده میخواهد جلوی این را بگیرد. متحدین و اصول خود را دارد و میخواهد به این قدرت تحمیل کند که شما نقشتان در حد مشخص است و از این نباید جلوتر بروید.تلاش کردم در کتاب اینرا بگویم که تضاد نقشها است که روابط ایران و امریکا را شدیدا تحت تاثیر قرار میدهد و تا امروز هم هیچ تغییری پیدا نکرده است.»
احیای برجام تضادهای ایران و امریکا را افزایش میدهد
کیهان برزگر ادامه داد که «خیلیها معتقدند با یک توافق هستهای یا احیای برجام ممکن است تضادهای ژئوپلتیک ایران و امریکا تحت تاثیر قرار بگیرد. اما من فکر میکنم برعکس است و حتی منجر به افزایش تضادهای ژئوپلتیک این دو کشور میشود. ترامپ به همین بهانه از برجام خارج شد چرا که به باور او این توافق باعث میشود قدرت منطقه ای ایران افزایش پیدا کند. برای این که منابع اقتصادی دست ایران میآید و این قدرت منطقهای با نفوذ منطقه ای و برنامه موشکی و... ترکیب میشود و آمریکا باید با ایران توافقی کند که اینها را محدود کند. از طرف دیگر ایران معتقد است حضور امریکا در منطقه نباید موجب شود بازوهای اقتصادی خود را جلو ببرد. حداقل در حلقههای اول امنیتی خودش در عراق و افغانستان و آسیای مرکزی و مهم تر خلیج فارس. ضمن اینکه محتاط است که در این مناطق زیاد با امریکا درگیر نشود ولی همزمان معتقد است یک قدرت خارجی جلوی نقش و نفوذ ایران را میگیرد.»
مدیریت همدیگر از طریق منطقه
کیهان برزگر در ادامه این نشست در مورد وضعیت جدید گفت «به نظر من ایران و امریکا به یک مدیریت و درک مسائل برای پرهیز از درگیری مستقیم نظامی رسیده اند که از طریق منطقه همدیگر را مدیریت کنند. فکر میکنم این نوع برداشت و نوع نگاه و معادله قدرت در آینده هم ادامه پیدا کند. البته معتقدم متغیرهایی مانند برجام میتواند معضلات استراتژیک ایران و امریکا را تا حدی تحت تاثیر قرار دهد و تضادهای ژئوپلتیک را کم کند. ولی در ماهیت تضاد ژئواستراتژیک یک قدرت جهانی و یک قدرت منطقهای است که با همدیگر برای تثبیت نقشها باهم مبارزه میکنند. اینجا است که مفهوم مهار متقابل را آوردم. هدفم این بود که ایران حضور خودش را در منطقه در قالب بازدارندگی میبیند و میخواهد امنیت نسبی خود را افزایش دهد و امریکا حضور ایران در منطقه را به ضرر خود و متحدانش میبیند. تا زمانیکه این تضاد وجود دارد تضاد بین ایران و امریکا وجود دارد. من معتقدم در آینده این تضاد نقشها ادامه پیدا خواهد کرد و به مرور هم متاسفانه این وضعیت پیچیدهتر میشود و متغیرهای منطقهای بیشتر وارد میشوند. اگر این معادله را عملیاتی کنیم هر موقع منطقه آرامش و ثبات دارد ایران و امریکا به هم نزدیکتر میشوند. هر موقع متغیرهای بی ثبات کننده وارد میشود ایران و امریکا از هم دور میشوند. مانند همین الان که صحبت میکنیم این که واکنش ایران نسبت به ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران چه باشد و جنگ غزه به کجا میانجامد و واکنش ایران نسبت به دخالت یا تهدید سرزمین و خاکش چه باشد؟ فوق العاده مهم است و معادلات آینده را تحت تاثیر قرار میدهد. به نظرم معادلات آینده به این سمت میرود که روابط ایران و امریکا را پیچیده کند. اعتقاد من این است که موضوعاتی مانند برجام و مسائلی از این قبیل به راحتی نمیتواند منجر به بهبود روابط ایران و امریکا شود. اساسا ایران آن ایران چند دهه پیش نیست. مدعی و معتقد است که در درون منطقه خودم باید به گونهای دخالت داده شوم – نه این که تثبیت کنم– و نقش من مورد قبول واقع شود. در نهایت بحث من این است که تضاد نقشها است که روابط آینده ایران و امریکا را تحت تاثیر قرار میدهد.»
مشروح نشست را در لینک زیر بخوانید:
مشروح نشست تخصصی آسیبشناسی روابط ایران ـ آمریکا/ تحولات منطقه ایران و آمریکا را از هم دور میکند/ اجماع نخبگان آمریکا بر تهدیدانگاری ایران است
311311
نظر شما