جواد مرشدی: دور جدید مذاکرات میان ایران و آمریکا، با میانجیگری عمان، طی سه هفته متوالی برگزار شد و روندی رو به رشد را تجربه کرد. در این میان، تروئیکای اروپایی که در این مذاکرات حضور نداشت، پیشنهاد آغاز گفتوگو با ایران را پیش از دور چهارم مذاکرات مطرح کرد. به گفته وزیر خارجه ایران، قرار بر این بود که این مذاکرات روز جمعه گذشته انجام شود، اما در نهایت لغو شد.
پیش از آن نیز وزیر خارجه عمان اعلام کرده بود که دور چهارم گفتوگوهای ایران و آمریکا درباره برنامه هستهای ایران، که قرار بود روز شنبه ۱۳ اردیبهشت در رم برگزار شود، به دلیل «مسائل تدارکاتی و فنی» به تعویق افتاده است. بدر البوسعیدی، در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس، تأکید کرد که تاریخ جدید پس از توافق متقابل اعلام خواهد شد.
از سوی دیگر، یک روزنامه انگلیسیزبان به نقل از منابع مطلع گزارش داد که لغو مذاکرات روز شنبه ایران و آمریکا تحت تأثیر فشار سه کشور اروپایی بر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده است. این منابع اطلاعاتی مدعیاند که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، با فشار تروئیکای اروپا وارد مرحله جدیدی از مداخله در روند مذاکرات ایران و آمریکا شده است.
در همین راستا، خبرگزاری "خبرآنلاین" در گفتوگویی با محمود عباسزاده مشکینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم و یکی از افراد تحریمشده توسط آمریکا، به بررسی دلایل تعویق مذاکرات پرداخته است.
نقش رژیم صهیونیستی را در تعویق مذاکرت ایران و آمریکا چگونه ارزیابی میکنید؟
رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس خود تاکنون، هیچ تهدیدی را جدیتر و خطرناکتر از جمهوری اسلامی ایران برای بقای خود احساس نکرده است. البته این تهدید را نمیتوان به دوران پهلوی تعمیم داد، زیرا پیش از انقلاب اسلامی، چنین چالشی وجود نداشت. آنچه امروز نگرانی این رژیم را برانگیخته، نفوذ و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران است. به همین دلیل، رژیم صهیونیستی تلاش میکند با ایجاد تنش، دامن زدن به درگیریها و گرفتار نگهداشتن ایران در بحرانهای متعدد، مانع از آن شود که تهران به موقعیتی برسد که تهدیدی جدی برای منافع آنها تلقی شود.
آیا این رژیم توان مقابله نظامی و تسلیحاتی با ایران را دارد؟
رژیم صهیونیستی، بهدلیل ناتوانی در مقابله مستقیم با ایران، در تلاش است ایالات متحده را به نیابت از خود وارد این معادله کند. با توجه به اینکه آمریکاییها تمایلی به پرداخت هزینههای سنگین چنین درگیریهایی ندارند، اسرائیل با جهتدهی افکار عمومی و ارائه اطلاعات گزینشی، سعی میکند سیاستمداران آمریکایی، بهویژه دونالد ترامپ، را به اتخاذ مواضع خصمانه علیه ایران سوق دهد.
بنظر شما ترامپ زیر بار این خواسته خواهد رفت؟
ترامپ تصمیمات خود را بر اساس محاسبات اقتصادی اتخاذ میکند، و نمونهای از این رویکرد را میتوان در بحران اوکراین مشاهده کرد؛ جایی که ترجیح داد هزینههای جنگ را بهطور مستقیم متحمل نشود، بلکه آن را بر دوش سایر کشورها بگذارد. همین استراتژی را در قبال ایران نیز دنبال میکرد. او بهدنبال اقداماتی بود که هزینهاش را دیگران بپردازند اما دستاورد آن به نام خودش ثبت شود.
او تمایل داشت در گزارش صد روزهی نخست ریاستجمهوریاش اعلام کند که «مسئله ایران» را حل کرده است؛ چالشی که به باور او هیچیک از رؤسای جمهور پیشین موفق به حل آن نشده بودند. اما ایران را نمیتوان با عراق یا افغانستان مقایسه کرد. جمهوری اسلامی کشوری مقتدر، دارای تجربهی جنگی، و برخوردار از نفوذ منطقهای گسترده است.
یکی از موضوعات مورد مناقشه در مذاکرات بحث هستهای بود، چرا با توجه به اینکه آمریکا و اسرائیل خود دارای سلاح هستهای هستند در مورد ایران تا حد سختگیری میکنند؟
رژیم صهیونیستی، به تعبیر هنری کیسینجر، «ناو ثابت آمریکا» در منطقه محسوب میشود. با این حال، همین اسرائیل که خود به حدود ۲۰۰ کلاهک هستهای مجهز است، از ایران میخواهد که حتی درصد ناچیزی غنیسازی اورانیوم نداشته باشد. در عین حال، ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای متهم میکنند، در حالی که جمهوری اسلامی بارها تأکید کرده است که برنامهی هستهایاش کاملاً صلحآمیز است.
ترامپ و رژیم صهیونیستی خواستههایی کاملاً مشخص دارند؛ از جمله تعطیلی کامل برنامهی هستهای ایران، توقف غنیسازی، و محدود کردن توان نظامی متعارف جمهوری اسلامی. پذیرش این مطالبات چیزی جز تسلیم کامل نخواهد بود. هرگونه مذاکره باید بر اساس اصل «امتیاز در برابر امتیاز» صورت گیرد، نه بر پایهی پذیرش یکجانبهی خواستههای طرف مقابل.
با توجه به اینکه در این دور مذاکرات ۱+۱ بود و از طرف اروپایی خبری نبود، پیشنهاد اخیرمذاکره با تروئیکای اروپایی تا چه حد بر مذاکرات ایران و آمریکا تاثیر گذاشت و آیا موجبات ناخرسندی ترامپ را فراهم کرد؟
در موضوع برجام، نقش اروپا بیشتر به ایفای نقش «پلیس خوب» محدود شد، در حالی که عملاً بدون هماهنگی با آمریکا اقدام مستقلی انجام نمیداد. با خروج یکجانبه آمریکا از توافق، نهتنها مخالفتی از سوی اروپاییها صورت نگرفت، بلکه آنها تلاش کردند ایران را تحت فشار قرار دهند تا خواستههای جدید واشنگتن را بپذیرد.
از سوی دیگر، ترامپ در دوره اخیر، بهجای تکیه بر اروپا، تلاش کرد مستقیماً با روسیه وارد تعامل شود. رویکردی که در پرونده اوکراین به وضوح آشکار شد. در نتیجه، نقش اروپا در این معادلات کمرنگتر شده و تأثیرگذاری آنها در مذاکرات نیز کاهش یافته است.
آیا احتمال اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی وجود دارد؟
چنین اقداماتی برای آمریکا هزینههای سنگینی به همراه خواهد داشت. برخلاف حضور نظامی این کشور در سایر نقاط جهان، هرگونه درگیری با ایران بهمعنای جنگ در خانهی ما خواهد بود—جایی که جمهوری اسلامی، با تجربهی جنگی و آمادگی بالا، خود را برای هرگونه تهدید آماده کرده است. از سوی دیگر، ترامپ فردی است که تصمیماتش را بر اساس محاسبات اقتصادی اتخاذ میکند و تمایلی به هزینهکرد مستقیم در چنین درگیریهایی ندارد. در مقابل، رژیم صهیونیستی از هر فرصتی برای سوق دادن آمریکا به یک رویارویی مستقیم با ایران بهره میبرد و تمام ظرفیتهای اطلاعاتی، سیاسی و روانی خود را به کار گرفته تا واشنگتن را به این مسیر بکشاند.
در این میان، یک نکتهی حیاتی وجود دارد. در هر رویارویی، میدان و قواعد بازی تعیینکنندهی نتیجه هستند. متأسفانه، در بسیاری از مذاکرات، طرف مقابل میدان را شکل داده و قواعد را تعیین کرده، و ایران صرفاً واکنش نشان داده است. اکنون زمان آن فرارسیده که ابتکار عمل را به دست بگیریم؛ صحنهی تعاملات را تغییر دهیم، دستور جلسه را خودمان تنظیم کنیم، و قدرت ملی را از طریق اتحاد داخلی و تقویت سرمایهی اجتماعی ارتقا دهیم.
رئیس جمهور از ابتدا براتحاد و وفاق تاکید داشتند ولی همواره می بینیم که تندروها صحنه را بر هم زده و در پی عدم انسجام هستند، با این روند چگونه میتوانیم به اتحاد مد نظر برسیم؟
در مدیریت افکار عمومی و جنگ روانی، مفهوم «رادیکالیسم روانشناختی» نقش مهمی ایفا میکند؛ افراطگرایان نهتنها در یک سوی ماجرا، بلکه گاه بهسادگی در جهت مخالف نیز گرفتار تندروی میشوند. اگرچه کنترل این پدیده دشوار است، اما در جوامعی با سرمایهی اجتماعی قوی، امکان مدیریت آن و عبور از چالشهای ناشی از آن وجود دارد.
نکتهی کلیدی این است که نباید اجازه داد میدان در اختیار طرف مقابل قرار گیرد. چه در عرصهی داخلی و چه در سیاست خارجی، ایران ظرفیت لازم را برای بازسازی صحنه به نفع خود دارد. در چنین شرایطی، حتی مذاکرات غیرمستقیم در عمان نیز میتواند به فرصتی برای ابتکار عمل و دستیابی به موفقیت تبدیل شود، بهشرط آنکه دستور جلسه را ما تعیین کنیم، نه طرف مقابل.
۳۱۱۲۱۲
نظر شما