برخی ناظران معتقدند نتانیاهو ممکن است برای تثبیت میراث سیاسیاش یا فرار از بحرانهای داخلی، درصدد باشد «آخرین مأموریت» خود را با اقدامی نظامی علیه ایران به پایان برساند. اما آیا این سناریو واقعا در دستور کار است؟ و آیا تحقق آن ممکن است؟
نتانیاهو از زمان ورودش به قدرت، پیوسته برنامه هستهای ایران را تهدیدی وجودی برای اسرائیل معرفی کرده است. سخنرانی معروف او در سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ با نقاشی بمب دستی، تبدیل به نماد راهبرد او در بزرگنمایی تهدید ایران شد. از دیدگاه نتانیاهو، جلوگیری از رسیدن ایران به «نقطه گریز هستهای»، نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت است.
اما در عمل، اسرائیل در برابر ایران بیشتر بر اقدامات اطلاعاتی (ترورها، خرابکاریها، حملات سایبری) و اتحادهای منطقهای (عادیسازی روابط با کشورهای عربی) تکیه کرده است تا رویارویی مستقیم.
اما اکنون شرایط متفاوت است، مذاکرات ایران و آمریکا روندی مطلوب و افقی روشن پیدا کرده است و هرگونه توافق ضمن آنکه حق استفاده صلح آمیر هسته ای ایران را تضمین می کند بلکه زمینه رفع تحریم ها را نیز فراهم می سازد و از سوی دیگر نتانیاهو با چالشهای داخلی شدیدی مواجه است: اعتراضات گسترده علیه اصلاحات قضایی، پروندههای فساد شخصی، و کاهش محبوبیت. افزون بر آن، جنگ غزه و حملات متقابل ایران و اسرائیل در بهار ۲۰۲۴، فضای تقابل را داغتر کرده است.
برای نتانیاهو، یک حمله نظامی به ایران ممکن است راهی برای:
- انحراف افکار عمومی از بحرانهای داخلی،
- بازیابی جایگاهش به عنوان«رهبر امنیت ملی اسرائیل»
- و حتی امکان تعویق یا لغو روندهای قضاییاش باشد.
برخی تحلیلگران معتقدند او ممکن است به این نتیجه برسد که پایان سیاسیاش باید با اقدامی "تاریخی" همراه شود.
اما اجرای چنین حملهای با موانع جدی مواجه است:۱. توان بازدارندگی ایران:
۱- جمهوری اسلامی بهرغم فشارهای بینالمللی، ظرفیت پاسخگویی نظامی و موشکی خود را در سطحی قابل توجه حفظ کرده و نشان داده که توان ضربه زدن به اهداف اسرائیلی و آمریکایی در منطقه را دارد.
۲- مخالفت آمریکا و غرب: دولت بایدن و دیگر قدرتهای جهانی خواهان ثبات منطقهای هستند و مداخله نظامی علیه ایران را در شرایط کنونی خطرناک میدانند. حمله بدون هماهنگی با آمریکا ممکن است اسرائیل را در انزوای بینالمللی قرار دهد.
۳- بحرانهای داخلی اسرائیل: ارتش اسرائیل با چالشهای شدید پس از جنگ غزه و فشارهای داخلی روبهروست و ورود به یک جنگ جدید با ایران، ممکن است منجر به فرسایش شدید توان نظامی و روانی جامعه اسرائیل شود.
اما نتانیاهو نشان داده است برای اهداف و منافع خود هیچ خط قرمزی را رعایت نمی کند و با استفاده از قدرت و توان لابی سنگین و قدرتمند خود در ایالات متحده، اروپا، روسیه،چین و... تمامی عهدنامه های و کنوانسوین های بین المللی را نقض کرده است و در سایه سکوت و حتی همراهی و توجیه آنها، صدها هزار کودک و پیر و جوان را با وحشیانه ترین رفتار قتل عام کرده است.
با توجه به موارد فوق احتمال دارد نتانیاهو آخرین ماموریت خود را در قالب حمله هوایی محدود به تأسیسات هستهای ایران حتی با ریسک پاسخ گستره ایران انجام دهد. نتانیاهو می داند در دورانی بهسر میبرد که تصمیماتش میتواند برای او «میراث» یا «مصیبت» به بار آورد.
مقامات ایران باید این واقعیت مصیبت بار را به ایالات متحده، اروپا ، روسیه ، چین و متحدان و همراهان منطقه ای اسراییل شفاف سازی کند که هرگونه اقدام نظامی اسراییل علیه ایران می تواند آخرین برگه خویشتن داری و مصلحت اندیشی محافظه کارانه منطقه ای ایران باشد و منطقه و جهان را درگیر یک جنگ عمیق و طولانی خواهد کرد.
ممکن است منطق نتانیاهو در اراضی اشغالی، کاخ سفید،کرملین و کنگره آمریکا جواب دهد اما دنیا باید تفاوت پذیرش این منطق در واشنگتن و در تهران را به خوبی درک کند.
در پایان شاید بهتر باشد این سؤال را نه فقط از منظر امنیتی، بلکه از منظر روانشناسی سیاسی پرسید:
آیا نتانیاهو باور دارد آخرین برگ برندهاش، در سایه یک جنگ جهانی خواهد درخشید؟ یا در تاریکی آن گم خواهد شد؟
نظر شما