نگار علی- امروز، ۱۰ ژوئن (۲۰ خرداد )، سالگرد درگذشت فیروز نادری، دانشمند و مدیری است که نامش در تاریخ اکتشافات فضایی مدرن جاودانه شده است. اگرچه او به درستی با هدایت پروژههای مریخنورد در آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا (JPL) شناخته میشود، اما تأثیر عمیق او ریشه در دستاوردهای علمی مشخص و نقشهای استراتژیکی دارد که مسیر اکتشاف منظومه شمسی را تغییر داد.
برای درک اهمیت علمی نادری، باید به شرایط ناسا در سال ۲۰۰۰ بازگشت. برنامه اکتشافی مریخ پس از شکستهای متوالی و از دست رفتن دو فضاپیمای «مدارگرد اقلیمی مریخ» و «سطحنشین قطبی مریخ»، با بحران اعتماد و بودجه مواجه بود. در چنین شرایطی، فیروز نادری به عنوان مدیر برنامه اکتشافات مریخ منصوب شد. اولین و مهمترین دستاورد او، بازسازی کامل این برنامه و تعریف یک استراتژی جدید و موفق بود.
تحت مدیریت او، پروژه دوقلوی «مریخنوردهای کاوشگر» (Spirit and Opportunity) طراحی و اجرا شد. هدف علمی این ماموریت، مشخص و انقلابی بود: «جستجوی ردپای آب» در گذشته مریخ. موفقیت این ماموریت، یکی از بزرگترین دستاوردهای علمی قرن بیست و یکم محسوب میشود:
- کشف قطعی وجود آب در گذشته مریخ: دادههای ارسالی از این دو مریخنورد، به ویژه Opportunity، شواهد انکارناپذیری از وجود محیطهای آبی باستانی بر سطح مریخ ارائه داد. کشف مواد معدنی مانند «هماتیت» و «ژاروسیت» که معمولاً در آب تشکیل میشوند، درک ما از سیاره سرخ را از یک بیابان خشک و مرده به سیارهای که زمانی میتوانسته میزبان حیات باشد، تغییر داد.
- موفقیت مهندسی بینظیر: این دو مریخنورد که برای یک ماموریت ۹۰ روزه طراحی شده بودند، به لطف مهندسی دقیق و مدیریت ریسک هوشمندانه تیم تحت رهبری نادری، سالها به فعالیت ادامه دادند (Opportunity نزدیک به ۱۵ سال فعال بود). این موفقیت، استانداردهای جدیدی برای طول عمر و بازدهی ماموریتهای فضایی تعریف کرد.
رهبر ارکستر «هفت دقیقه وحشت»
همه ما از «هفت دقیقه وحشت» شنیدهایم؛ لحظات نفسگیری که یک مریخنورد باید از جو سوزان مریخ عبور کند و به سلامت فرود آید، در حالی که تیم روی زمین هیچ کنترلی بر آن ندارد. فیروز نادری در این لحظات، فقط یک مدیر نبود؛ او رهبر ارکستری بود که سمفونی پیچیده کاوش در مریخ را هدایت میکرد.
موفقیت در پروژههایی مانند فرود آوردن مریخنوردها، بیش از دانش فنی به شیوههای مدیریتی خاص نیاز دارد. نادری مسئول هدایت تیمهایی متشکل از صدها دانشمند و مهندس نخبه بود. طبق گزارشها و گفتههای همکارانش، یکی از ویژگیهای کلیدی سبک مدیریتی او، توانایی ایجاد یک فرهنگ سازمانی بود که در آن «ریسک حسابشده» نه تنها پذیرفته، بلکه تشویق میشد.
او درک میکرد که در مرزهای دانش، شکست بخشی اجتنابناپذیر از فرآیند است. به جای مدیریت ذرهبینی، او با تعیین اهداف کلان و اعتماد به تیمهایش، به آنها اجازه میداد تا راهحلهای خلاقانه پیدا کنند. در لحظات بحرانی مانند «هفت دقیقه وحشت» (زمان فرود مریخنورد)، نقش او بیش از یک مدیر اجرایی، ایجاد آرامش و تمرکز در اتاق کنترل بود تا تیم بتواند بر اساس سالها تمرین و برنامهریزی عمل کند.
فراتر از مریخ: استراتژیست ارشد اکتشافات فضایی
تمرکز بر موفقیتهای مریخ نباید باعث نادیده گرفتن سایر ابعاد حرفهای او شود. پیش از مدیریت برنامه مریخ، نادری مدیریت پروژه ماهوارهای NSCAT را بر عهده داشت که بر مطالعه اقیانوسها و بادهای زمین از فضا متمرکز بود و نقش مهمی در علوم زمین ایفا کرد.
پس از موفقیتهای چشمگیر در برنامه مریخ، او به مقام معاون مدیر کل JPL در امور تدوین استراتژی (Associate Director for Project Formulation and Strategy) منصوب شد. این یک نقش کلیدی و بسیار تأثیرگذار بود. در این سمت، او دیگر تنها مسئول یک سیاره نبود، بلکه وظیفه نظارت بر سبد پروژههای آینده JPL و تدوین نقشه راه بلندمدت برای کاوش در کل منظومه شمسی، از سیارات و قمرها گرفته تا سیارکها و فراتر از آن، را بر عهده داشت. او در این جایگاه، به معمار فکری بسیاری از ماموریتهای آینده ناسا تبدیل شد.
تبدیل شدن به یک چهره عمومی
برخلاف بسیاری که پس از بازنشستگی از فعالیت حرفهای فاصله میگیرند، فیروز نادری فصل جدیدی از فعالیت خود را در حوزه عمومی آغاز کرد. او به یکی از چهرههای فعال و تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی، به خصوص توییتر، تبدیل شد.
او از این پلتفرم برای چند هدف مشخص استفاده میکرد:
- ترویج علم: سادهسازی مفاهیم پیچیده علمی برای مخاطب عام.
- مقابله با شبهعلم: موضعگیری صریح علیه اطلاعات نادرست و تئوریهای توطئه.
- تعامل با جامعه: پاسخ به سوالات کاربران و به اشتراک گذاشتن دیدگاههایش در مورد رویدادهای روز.
- به اشتراک گذاشتن علایق شخصی: او علاقه زیادی به عکاسی داشت و کارهایش را با دنبالکنندگانش به اشتراک میگذاشت.
این فعالیت مستمر، او را از یک مدیر پشت صحنه در ناسا، به یک شخصیت عمومی و مربی برای نسل جوانتر تبدیل کرد.
او صرفاً یک دانشمند موفق با اصالت ایرانی نبود؛ بلکه فردی بود که به طور فعال در مورد هویت خود صحبت میکرد و موفقیتش را عاملی برای سربلندی نام ایران در مجامع بینالمللی میدانست. این وجه از شخصیت او، ارتباطی قوی میان او و جامعه ایرانی ایجاد کرد که فراتر از دستاوردهای علمیاش بود.
۲۲۷۲۲۷
نظر شما