در سالهای اخیر، نکات مختلفی از سوی نگارنده و همکاران برای کاهش ریسک شهرهای بزرگ در برابر زلزلهها و سایر سوانح طبیعی مطرح و مورد بحث قرار گرفته است. برخی از آنها را که به نظر میرسد در مورد پدافند شهری در برابر دشمنِ متجاوز هم مهماند، اینجا مرور میکنیم.
• مسئلهٔ ساختمانهای بلند و برجسازی طی سالهای اخیر از نظر ریسک زلزله مورد بحث و نقد فراوان قرار گرفته است. در شهر تهران، احداث ساختمانهای بلند هنگام زمینلرزههای مخرب میتواند به کانونِ آسیبپذیری تبدیل شود؛ دلیل آن، تجمع افراد و داراییها (معرضیت) و آسیبپذیری بیشتر در برابر تشدید امواج لرزهای بهخاطر اثر خاک و نزدیکی به گسل است. بر اساس اصول کلیِ پدافندِ مدنی (civil defense) و پدافندِ غیرعامل (passive defense)، در شهرهای بزرگ در برابر حملات هواییِ دشمن، کاهش آسیبپذیری شامل شناساییِ نقاط حساس و تقویتِ استحکامات است.
در تجاوز نظامیِ اسرائیل در هفتهٔ پایانیِ خرداد ۱۴۰۴ به تهران و شهرهای بزرگ کشور، مشخص شد که ساختمانهای بلندِ مسکونی یکی از اولین محلهای حملاتِ دشمن بودهاند. هنگام ارائهٔ مضرات ساختمانهای بلند و برج برای تهران – بهویژه جاهایی که روی گسلهای فعال احداث میشوند – معمولاً پاسخ داده میشد که این برجها برای مدرنسازیِ شهر و توسعهٔ اقتصاد شهری و گردشگری لازماند. حال، با تجاوز نظامی اسرائیل میبینیم که همین ساختمانهای بلند و برجها به اولین اهدافِ پرتابههای دشمن تبدیل شدهاند. ساختِ هتلِ ۴۳ طبقه بر روی گسل شمال تهران در ولنجک، بهصورت بلندترین نقطهٔ مشرف بر کل شهر تهران، عملاً ایجاد نقطهای با آسیبپذیریِ بسیار زیاد – از دیدگاه پدافندِ مدنی و پدافندِ غیرعامل – برای کل شهر است.
• مراکز جمعیتی از مهمترین اهدافِ دشمن در یک هفتهٔ اولِ تجاوز به میهنمان بودهاند. دشمن با تمرکز بر حمله به شهرهایی چون تهران، کرج، تبریز، اصفهان و مشهد، به آسیبزدن به مناطق با معرضیتِ بالای کشور پرداخت. از این دیدگاه، تجمعهای بزرگِ شهری نهتنها محلهای آسیبِ اولیه و مهم در زلزله و سوانح طبیعی هستند و بخش مهمی از ریسکِ بالای این سوانح به همین معرضیت بالا مربوط است، در تهاجم دشمن نیز به محلهای بالقوهٔ آسیبپذیر در برابر تجاوز دشمن تبدیل میشوند. تمرکز بالای جمعیت در تهران، اصفهان، مشهد، تبریز و سایر شهرهای پرجمعیت نهتنها در زلزلهها بلکه در تهاجم دشمن نیز به نمادِ آسیبپذیری تبدیل میشود.
تمرکززدایی از شهرهای بزرگ با استفاده از فناوریهای نوین از قبیل دورکاری، ایجاد مراکز کار و فعالیت جدید، و بهرهگیری از فناوریهای هوش مصنوعی از راهحلهای مهم برای کاهش ریسک و مدیریت بحران، هم در زلزلهها و هم در تهاجمات دشمنان، برای پدافندِ مدنی و پدافندِ غیرعامل است.
• احداث فضاهای زیرزمینی نظیر مترو تهران، نقش راهبردی در سوانح بهعنوان سنگرها و پناهگاههای مناسب در نقاط مختلف شهر دارد. عدمِ تکمیل شبکهٔ مترو تهران و سایر شهرهای مهم و پرجمعیت تا کنون جای نقد دارد. اهمیت مترو بهعنوان پناهگاه در حملات هوایی از نکات راهبردی در احداث تمامِ فضاهای قطارهای زیرزمینی در دنیاست. تکمیلِ شبکهٔ حملونقلِ زیرزمینیِ شهرهای بزرگ که کارکرد دوگانه بهعنوان فضاهای امنِ شهری در حملات هواییِ دشمن دارند، باید بهصورت جدی در دستور کار قرار گیرد.
• ایجاد سامانههای هشدارِ پیشهنگام و هشدارِ سریعِ شهری برای زمینلرزهها مورد تأکید بوده است. این سامانهها در هنگام وقوعِ حملهٔ هواییِ دشمن، ارزشهای خاصی در اطلاعرسانیِ بهموقع به شهروندان ایفا میکنند.
• در مدیریتِ ریسکِ سوانحِ طبیعی، آموزشِ همگانی و مشارکت مردمی در هنگام وقوعِ زمینلرزهها و همچنین سایر سوانح مهم، از اصولِ پیشگیرانهٔ مهم است. آموزشِ همگانی در زمینهٔ چگونگیِ مواجهه با حملات هوایی، نحوهٔ استفاده از پناهگاهها، و اقدامات ایمنی پس از حمله در کاهشِ ریسکِ شهروندان ارزشهای حیاتی دارند.
• کاهشِ ریسک از دیدگاهِ مدیریتِ ریسکِ سوانحِ طبیعی، هدفی راهبردی است. تلاش برای پراکندهکردنِ مراکزِ حیاتی و حساسِ شهر، کاهشِ تراکم جمعیتی در نقاط خاص، تقویتِ سیستمهای ارتباطی و امدادی برای امدادرسانیِ سریع به مجروحان و آسیبدیدگان، هم در زلزلهها و هم در تهاجمات هواییِ دشمن، برای کاهشِ ریسک حیاتی است.
• آمادهسازیِ زیرساختها و شریانهای حیاتی مانند آب، برق و گاز برای مقابله با قطعِ احتمالی در اثر سوانح و حملات، و لحاظکردنِ سامانههای جایگزین، در تابآوری و بازگشتِ سریعتر به شرایطِ عادیِ زندگی اهمیت دارد.
*استاد دانشگاه
۴۷۴۷
نظر شما